مداحی آنلاین - امام زمان (عج) برات دعا میکنه - حجت الاسلام مومنی.mp3
4.72M
♨️ #امام_زمان (عج) برات دعا میکنه
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #مومنی
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید.
☑️ بخـش دوم
✅ برای تربیت ولایی بچه ها مثلا چه برنامه ای داشتید؟
یا اینکه شهید بزرگوار مطالعات خاصی داشتن؟اهل کتاب و ؟!؟
✍️ایشان در تربیت بچه ها خیلی تاکید میکردند و کار فرهنگی برای نوجوانان انجام میدادند همه نوجوانان محل که خیلی ها بخاطر شیطنشان توجه ای به آنها نمیکردند را جمع کردند و پایگاه نو جوانان را تاسیس کردند و الان همه آن نوجوانها با تحصیلات دانشگاهی و شغل عالی ازدواج کردند و از بچه های هیئتی و ولایی محل هستند
✅ #سوال...بانو خواب شهید رو میبینید ایا وقت گرفتاریاتون کمک دستتون بودن ؟
✍️خیلی الان بیشتر قبل در کنار ما هستند گفتم خدمتتان فاطمه حتی بلند شدن موهاش را توی خواب با لفظ های دخترانه و لوس کردن های دخترها برای بابا تعریف میکنه
✅ سوال#
اگرمیشه ازازدواجتون بگیدازخاطراتی که ازشون دارید
ماازشماهمسران شهید بهتربرای الگوگرفتن چه کسانی روداریم🙏😔
✍️ما از دو منطقه شمال و جنوب بودیم
عرض کردم خدمتتان وقتی زندگی را شروع کردیم قانون های زیاد با خط قرمز هایش زیادی قرار دادیم برای زندگی
بعد از ۶_۷سال زندگی روزی به من گفتند میدانی چرا زندگی هایش زیادی با این کار نسبت فامیلی دارند خراب میشود و اختلاف زیاد دارند ولی من و شما با این که حتی اختلاف ذائقه داریم در کنار هم خوش هستیم
این که من شما از لحاظ اعتقادی و و لایتی یکی هستیم و این زندگی ما را مستحکم میکند
✅ #سوال
خانم صدرزاده میدونم وضع حجاب وهمه ی بی حرمتی هایی که دیده میشه خصوصابرای شماهمسران شهیدخیلی سخته
وظیفه ماچیه ؟چیکارکنیم شرمندتون نباشیم؟
✍️شرمنده ما چرا؟ خدا نکنه، ما کی باشیم؛ ان شاءلله همه ما شرمنده امام زمان نباشیم
✅ سرکار خانم صدر زاده ،شعار وشعر حماسی ای بود که شهید همیشه تکرار بکنن؟
اون چی بود؟
✍️اتل متل توتوله
چشم تو چشه گلوله
اگه پاهات نلرزیده
نترسیدی قبوله
و......
#ادامـه_دارد
✅کانال
#شهید_مصطفی_صدرزاده
( با نام جهادی #سیدابراهیم)
☑️ بخش سـوم
✅🗣و ای شهید....
ما همچنان استوار، راهت را ادامه خواهیم داد...
وترس و واهمه ای نخواهیم داشت...چرا که در مکتب ما شهادت افتخار است...وهرگز میدان را خالی نخواهیم کرد...به فضل وکرم خدا...✌️✌️
🗣 دوستان لازم به ذکر است که شهید بزرگوار در سال 88 در فتنه ی جنبش سبز مورد تهاجم داعشیان وقت و آن زمان قراررفتند و مجروح شدن ...
روز قبل شهادتش هم به همه گفته بود که شهید میشم کم تر از یک روز دیگه ....
توی تاسوعا شهید شدن بت ضرب یک گلوله ... .در حالی که روز به دنیا اومدنشون هم نذر حضرت عباس کرده بودن خانواده شون .. 💔🌹
✅ #سوال
ببخشید اما این سوال خیلی مهمیه چون مثل یه سر مشق میمونه
شهید بزرگوار در برابر شکستن حرمت مذهب تو کوچه و خیابون که متاسفانه دیگه عادی شده چه کار میکردند؟
✍️این هم جزء سوالات آخره که در وصیت نامه شان مستقیم در مورد روزه خواری گفتند
✅ سرکار خانم صدر زاده، دلایلی که شهید برای مدافع حرم شدن میاوردن برای شما چی بود؟
✍️فاطمه خانم که پدر را درک کرد و از عشق و محبت بی کرانشان چشیده
ولی اگر محمد علی از من بپرسه که بابا چرا ما را گذاشت و برای مردم کشور دیگری رفت؟
به او با افتخار و سربلندی
میگم
که بابای شما آنقدر وسعت دیدش بالا بود و آنقدر مسئولیت پذیری بالایی داشت که خانواده او فقط همین چهار نفر ما نبودیم خانواده او همه شیعیان جهان بودند پسر او فقط محمد علی نبود بلکه همه بچه هایش شیعه دنیا در زیر آتش جنگ و دنیا طلبی خیلی ها بیچاره و آورده میشوند بود
دختر او فقط فاطمه نبود بلکه همه دختران که به اسارت برده میشوند فقط به جرم مذهبشان و محل زندگیشان
✍️این وسعت دید و جهانبینی و مسئولیت پذیری تکیه گاه زندگی من بود که آنقدر محکم بو که نه تنها من و فرزندانش بلکه برای همه مظلومین دلسوز بود و مانند تکیه گاه بود
✍️او مرزهای جغرافیایی همان خط خطی های بچه گانه را پاک کرد
مرز او اعتقاداتش شد و مذهبش
✍️از فداییان جنگ تحمیلی و شهدا الگو گرفت و فدای مذهبش شد
✅ سلام علیک به همسر شهید ببخشید یک سوال داشتم روزی که شهید صدر زاده شهید شدند شما گفتید خودم محمدعلی وفاطمه به فدای رهبر،
شهید هم که شوخ طبع بودند،
سوال من این است که درکانال شهید صدرزاده گذاشتند درروز تولدمحمدعلی که شهید صدرزاده خواب اینکه پسر عزیزتان شهید میشه را دیدند آیا واقعیت داره البته ببخشید ذهنم رادرگیر کرده😔😔واقعا ازاین سوالی که کردم بنده راعفو بفرمایید
✍️بله صحت داره
✅#میشه توضیح بدین؟؟
یعنی خواب دیدندفرزندشان شهیدمیشن؟
الله اکبر😭
✍️آقا مصطفی محمد علی را که قرار بود مرده یا معلول به دنیا بیاد را معامله کرد که سالم باشد و بعد به خود خدا و در راه اهل بیت برگرداند و این نکته را همیشه به من یاد آوری میکردند
✍️من هم ناراحت نیستم
و به شوخی به ایشان می گفتم دادن بچه ها برای من راحت تر است از شهادت شما
✅🗣بله من هم خوندم شرط زنده ماندن محمد علی این است که محمدعلی شهید بشن
🗣ان شاءالله زنده باشند ودر رکاب صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بجنگند✌️
✅ خوابشون چی بود ؟؟
✍️گفتند در خواب بچه را مرده به ایشان داده بودند ایشان خواسته بود که او را بگیرند و سالم بدهند و او هم قول داده بود که به خودشان برگرداند
#ادامـه_دارد
✅کانال
#شهید_مصطفی_صدرزاده
( با نام جهادی #سیدابراهیم)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️سه نوع روزه داریم!!
آیت الله مجتهدی(ره)
1⃣.#روزه_عام(فقط مبطلات روزه رو افراد رعایت میکنن..خوردنی ها و آشامیدنی ها و..)
2⃣.#روزه_خاص(اعضا و جوارح هم روزه هست.. گوش غیبت نمیشنوه..دهان غیبت نمیکنه و چشم حرام نمیبینه و..)
3⃣.#روزه_خاص_الخاص( قلب روزه داره) غیرخدا و خدایی ها رو از قلب میریزن بیرون..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه قدر حس خوبی داره..
وقتی بدونی یه رفیقی داری که تهش عاقبت بخیر میشه اونم چه عاقبت بخیری از جنس شهادت
از اون بهتر اینه که قول میده شفاعتت میکنه ..
تعداد صلوات های ختم شده از دیروز:
2⃣0⃣0⃣0⃣
از همه قبول باشه ان شاءالله😊😊😊
سلام اعضای محترم
بنده میخوام در ماه مبارک رمضان ، هر سه روز یک ختم کامل قرآن کریم در کانال داشته باشیم، به این صورت هست که به هر کدام از اعضای محترم که شرکت میکنند ، یک جز قران اعطا میشود و آنها تا سه روز مهلت دارند این جز را بخوانند و به پایان رسانند، با این روش در ماه مبارک رمضان ۱۰ تا ختم قرآن خواهیم داشت و همه در ثواب قران سهیم خواهند شد.
هر سه روز با ختم ۳۰ جز قرآن کریم، جهت مشارکت روی لینک زیر کلیک کنید و اعلام مشارکت کنیدتا جز خود را دریافت کنید:
@shahid_sadrzadeh
همه شرکت کنندگان می توانند با این روش به سادگی در ماه مبارک رمضان ۱۰ ختم قران سهیم باشند
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
جزء 1:✅
جزء 2:✅
جزء 3:✅
جزء 4:✅
جزء5:✅
جزء6:✅
جزء7:✅
جزء8:✅
جزء9:✅
جزء10:✅
جزء11:✅
جزء12:✅
جزء13:✅
جزء14:✅
جزء15:✅
جزء16:✅
جزء17:✅
جزء18:✅
جزء19:✅
جزء20:✅
جزء21:✅
جزء22:✅
جزء23:✅
جزء24:✅
جزء25:✅
جزء26:✅
جزء27:✅
جزء28:✅
جزء29:✅
جزء30:✅
بزرگواران هر کس مایله هر سه روز جزء انتخابیشو بگه فقط صبح ها ساعت6تا6/5 زمان داره که اعلام کنه جزء قرائتیشو👇👇👇...ممنون از همکاریتون
@shahid_sadrzadeh
@shahid_sadrzadeh
شهید مصطفی صدرزاده
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 جزء 1:✅ جزء 2:✅ جزء 3:✅ جزء 4:✅ جزء5:✅ جزء6:✅ جزء7:✅ جزء8:✅ جزء9:✅ جزء10:✅
سلام ان شاءالله از فردا صبح ساعت 6تا6/5فرصت دارید جزءانتخابیتونو اعلام کنین لطفا زودتر یا دیرتر اعلام نکنین تا هم خوب مدیریت بشه هم شرمندتون نشیم ممنون از بزرگواریتون اجرتون با شهدا قبول باشه
شهید مصطفی صدرزاده
حرف های علی چنان توی روح این بچه 10 ساله نشسته بود که بی اذن من، آب هم نمی خورد … درس می خوند … پا ب
❤🍃❤🍃❤🍃❤🍃❤🍃
#قسمت_17
#بدون_تو_هرگز
تا شب، فقط گریه کرد … کارنامه هاشون رو داده بودن … با یه نامه برای پدرها …
بچه یه مارکسیست … زینب رو مسخره کرده بود که پدرش شهید شده و پدر نداره …
– مگه شما مدام شعر نمی خونید … شهیدان زنده اند الله اکبر … خوب ببر کارنامه ات رو بده پدر زنده ات امضا کنه …اون شب … زینب نهارنخورده … شام هم نخورد و خوابید …
تا صبح خوابم نبرد … همه اش به اون فکر می کردم …خدایا… حالا با دل کوچیک و شکسته این بچه چی کار کنم؟… هر چند توی این یه سال … مثل علی فقط خندید و به روی خودش نیاورد اما می دونم توی دلش غوغاست …کنار اتاق، تکیه داده بودم به دیوار و به چهره زینب نگاه می کردم که صدای اذان بلند شد …
با اولین الله اکبر از جاش پرید و رفت وضو گرفت … نماز صبح رو که خوند، دوباره ایستاد به نماز … خیلی خوشحال بود … مات و مبهوت شده بودم … نه به حال دیشبش، نه به حال صبحش …دیگه دلم طاقت نیاورد … سر سفره آخر به روش آوردم … اول حاضر نبود چیزی بگه اما بالاخره مهر دهنش شکست …- دیشب بابا اومد توی خوابم … کارنامه ام رو برداشت و کلی تشویقم کرد … بعد هم بهم گفت … زینب بابا … کارنامه ات رو امضا کنم؟ … یا برای کارنامه عملت از حضرت زهرا امضا بگیرم؟ … منم با خودم فکر کردم دیدم… این یکی رو که خودم بیست شده بودم … منم اون رو انتخاب کردم … بابا هم سرم رو بوسید و رفت …مثل ماست وا رفته بودم … لقمه غذا توی دهنم … اشک توی چشمم … حتی نمی تونستم پلک بزنم …بلند شد، رفت کارنامه اش رو آورد براش امضا کنم … قلم توی دستم می لرزید …توان نگهداشتنش رو هم نداشتم …
اصلا نفهمیدم زینب چطور بزرگ شد …علی کار خودش رو کرد .. اونقدر با وقار و خانم شده بود که جز تحسین و تمجید از دهن دیگران، چیزی در نمی اومد … با شخصیتش، همه رو مدیریت می کرد … حتی برادرهاش اگر کاری داشتن یا موضوعی پیش می اومد … قبل از من با زینب حرف می زدن… بالاخره من بزرگش نکرده بودم …وقتی هفده سالش شد … خیلی ترسیدم … یاد خودم افتادم که توی سن کمتر از اون، پدرم چطور از درس محرومم کرد …می ترسیدم بیاد سراغ زینب … اما ازش خبری نشد…دیپلمش رو با معدل بیست گرفت … و توی اولین کنکور، با رتبه تک رقمی، پزشکی تهران قبول شد …
توی دانشگاه هم مورد تحسین و کانون احترام بود … پایین ترین معدلش، بالای هجده و نیم بود …هر جا پا می گذاشت… از زمین و زمان براش خواستگار میومد … خواستگارهایی که حتی یکیش، حسرت تمام دخترهای اطراف بود …مادرهاشون بهم سپرده بودن اگر زینب خانم نپسندید و جواب رد داد … دخترهای ما رو بهشون معرفی کنید …
اما باز هم پدرم چیزی نمی گفت … اصلا باورم نمی شد …
گاهی چنان پدرم رو نمی شناختم که حس می کردم مریخی ها عوضش کردن … زینب، مدیریت پدرم رو هم با رفتار و زبانش توی دست گرفته بود …سال 75، 76 … تب خروج دانشجوها و فرار مغزها شایع شده بود … همون سال ها بود که توی آزمون تخصص شرکت کرد… و نتیجه اش … زنیب رو در کانون توجه سفارت کشورهای مختلف قرار داد …مدام برای بورسیه کردنش و خروج از ایران … پیشنهادهای رنگارنگ به دستش می رسید … هر سفارت خونه برای سبقت از دیگری … پیشنهاد بزرگ تر و وسوسه انگیزتری می داد …ولی زینب … محکم ایستاد … به هیچ عنوان قصد خروج از ایران رو نداشت … اما خواست خدا … در مسیر دیگه ای رقم خورده بود … چیزی که هرگز گمان نمی کردیم …
علی اومد به خوابم … بعد از کلی حرف، سرش رو انداخت پایین …
– ازت درخواستی دارم … می دونم سخته اما رضای خدا در این قرار گرفته … به زینب بگو سومین درخواست رو قبول کنه… تو تنها کسی هستی که می تونی راضیش کنی …با صدای زنگ ساعت از خواب پریدم … خیلی جا خورده بودم…و فراموشش کردم … فکر کردم یه خواب همین طوریه …پذیرش چنین چیزی برای خودم هم خیلی سخت بود …چند شب گذشت … علی دوباره اومد … اما این بار خیلی ناراحت…
– هانیه جان … چرا حرفم رو جدی نگرفتی؟ … به زینب بگو باید سومین درخواست رو قبول کنه …خیلی دلم سوخت …
– اگر اینقدر مهمه خودت بهش بگو … من نمی تونم …زینب بوی تو رو میده … نمی تونم ازش دل بکنم و جدا بشم… برام سخته …با حالت عجیبی بهم نگاه کرد …
– هانیه جان … باور کن مسیر زینب، هزاران بار سخت تره …اگر اون دنیا شفاعت من رو می خوای … راضی به رضای خدا باش …گریه ام گرفت … ازش قول محکم گرفتم … هم برای شفاعت، هم شب اول قبرم … دوری زینب برام عین زندگی توی جهنم بود … همه این سال ها دلتنگی و سختی رو… بودن با زینب برام آسون کرده بود …حدود ساعت یازده از بیمارستان برگشت … رفتم دم در استقبالش …
– سلام دختر گلم … خسته نباشی …با خنده، خودش رو انداخت توی بغلم …
– دیگه از خستگی گذشته … چنان جنازه ام پودر شده که دیگه به درد اتاق تشریح هم نمی خورم … یه ذره دیگه روم فشار بیاد توی یه قوطی کنسرو هم جا میشم …رفتم براش شربت بیارم … یهو پرید توی آشپزخونه و از پشت بغلم کرد…
– مامان گلم … چرا اینقدر
گرفته است؟ …ناخودآگاه دوباره یاد علی افتادم … یاد اون شب که اونطور روش رگ گرفتن رو تمرین کردم … همه چیزش عین علی بود …
– از کی تا حالا توی دانشگاه، واحد ذهن خوانی هم پاس می کنن؟ …
خندید …
– تا نگی چی شده ولت نمی کنم …
بغض گلوم رو گرفت …
– زینب … سومین پیشنهاد بورسیه از طرف کدوم کشوره؟…
دست هاش شل شد و من رو ول کرد …
❤🍃❤🍃❤🍃❤🍃❤🍃
⚘کانالی پر از فایل رایگان کتاب شهدا _ پراز فیلم های شهدایی _ مداحی های متنوع _ عکس های بیوگرافی شهدا _ تم های شهدایی⚘
🌹درسته اعضای کانال کمه اما مطالب خیلی خوبی گذاشته میشه هر کی عضو شده لفت نداده خواهشا شما هم در این کانال عضو شین
قراره اتفاقات خوبی توش بیفته یا حتی قرعه کشی🌹
دوستی با این شهید زندگی خیلیارو عوض کرده تو هم همین حالا لینک زیر رو بزن بیا تو کانال تا زندگیت عوض شه🌺🌺
⚘زشته که کانال های شهدا افرادش کم باشند⚘
در کانال ما حتما عضو شوید مطالب مفیدی داره👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2318270506Cb7ef6d5408
راه عشق، از کربلا می گذرد....
پشت خاکریز های جبهه✌️
به یاد مردان خدایی...🌷
به یاد گمنام های حضرت زهرا(س)
به یاد شهادت...🌱
چه میجویی عشق اینجا است...
@rahekomeil
@rahekomeil
@rahekomeil
شهید مصطفی صدرزاده
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 جزء 1:✅ جزء 2:✅ جزء 3:✅ جزء 4:✅ جزء5:✅ جزء6:✅ جزء7:✅ جزء8:✅ جزء9:✅ جزء10:✅
ختم قرآن هر سه روز یکبار به نیت یک شهید ان شاءالله
ختم اول به نیت ظهور امام زمان (عج)و به نیابت #شهید_مصطفی_صدرزاده
شهید مصطفی صدرزاده
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 جزء 1:✅ جزء 2:✅ جزء 3:✅ جزء 4:✅ جزء5:✅ جزء6:✅ جزء7:✅ جزء8:✅ جزء9:✅ جزء10:✅
از صبح ساعت 6تا6/5منتظر هستیم😊
💠 #حدیث_روز 💠
🔰 امام علی علیه السلام :
💢 أيُّهَا النّاسُ، إنَّهُ قَد أقبَلَ إلَيكُم شَهرُ اللّهِ بِالبَرَكَةِ وَالرَّحمَةِ وَالمَغفِرَةِ، شَهرٌ هُوَ عِندَ اللّهِ أفضَلُ الشُّهورِ، وأيّامُهُ أفضَلُ الأَيّامِ، ولَياليهِ أفضَلُ اللَّيالي، وساعاتُهُ أفضَلُ السّاعاتِ... .
✍ اى مردم! ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش، به شما روى آورده است؛ ماهى كه نزد خدا برترينِ ماه ها، روزهايش بهترينِ روزها، شب هايش برترينِ شب ها، و ساعاتش بهترينِ ساعت هاست... .
📚 فضائل الأشهر الثلاثة ص ۷۷ ح ۶۱
Panahian-Clip-TaghviyatManaviatDarAyyamKoronak-.mp3
2.87M
🎵 برای تقویت معنویت در ایام تعطیلی هیئتها و تجمعات مذهبی؛ چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟
مداحی آنلاین - آثار عصبی بودن در حالت روزه - حجت الاسلام عالی.mp3
3M
🌙 #ماه_رمضان
♨️عصبی شدن در حالت روزه
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #عالی
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید.
☑️ بخـش چـھـارم
✅ #از جریمه ی سید ابراهیم برای غفلت از شهدا بگین ....
✍️جریمه ایشان برای دعا برای شهادت دوستانش آن که با هم قرار گذاشته بودند برای شهادت هم دعا کنند این بود که اگر فراموش کردند دعا برای شهادت دوستانشان
باید روزه میگرفتند
✅ اسم اون پایگاهی ک تاسیس کردن چی بود
ادرسش کجاس؟مسؤلش کیه؟
واقعا مشتاقم ک با تیم خاطره نویسی دانشگاهمون بریم اونجا
✍️پایگاه امام روح الله در کهنز شهریار و الان نمیدانم دقیق کی مسئولشان هست فکر کنم آقای دیده خانی
✅ همسر شما هم بزرگ وهم شوخ طبع بودند وحتی دروصف روزه گرفتن ایشون خوندم که یک بار ازحال رفتن روحش شاد شهید بزرگی بود ان شاءالله با امام حسین ع محشور بشن
✍️ایشون در فتنه ۸۸از ابتدا تا روز ۹دی حضور داشتند و دو بار مجروحیت شدید داشتند
✍️و این از حال رفتنشان برای روز قدس سال۸۸بود که با زبان روزه در خیابان ها مقابل اغتشاش گران ایستادند و عطش به ایشان فشار آورده بود
و باعث شده بود از حال بروند
🌺🌺☘️🌺🌺☘️🌺🌺☘️🌺🌺☘️🌺🌺
✅ کانال
#شهید_مصطفی_صدرزاده
(با نام جهادی #سید_ابراهیم)
شهید مصطفی صدرزاده
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 جزء 1:✅ جزء 2:✅ جزء 3:✅ جزء 4:✅ جزء5:✅ جزء6:✅ جزء7:✅ جزء8:✅ جزء9:✅ جزء10:✅
بزرگواران خیلی از جزء ها مونده هرکس در توانش هست شرکت کنه اجرتون با شهدا وامام زمان(عج)
🌹🍃
✍🏻 #سخن_نگاشت
💠 #امام_خامنه_ای
🕋 #ماه_رمضان
از فرصت #دعا و #نماز_شب در شبهای ماه رمضان استفاده کنید؛
روزه فرصت است، دعا فرصت است، بیداری شبها فرصت است، نمازشبی که قاعدتاً مؤمنین در این جور شبها بیشتر توفیق پیدا میکنند بخوانند،فرصت است دعا کنید، تضرع کنید. ۹۵/۰۳/۱۶
#ویژه_استوری 🌹
#نشر_حداکثری✌️🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ
●سرداری که کل استکبار از ترسش خواب نداشتن چطور توی یه راهرو سرپا وایساده و به مداحی این سرباز گوش میده و بغلش میکنه و...
#سردار_دلها
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی 🌷