قسمتی از زندگی نامه شهید مصطفی نوروزی👇
#شعر_مصطفی
شاعر بود و با مصطفی رفاقت داشت ، وقتی خبر شهادتش را شنید هر چه تلاش کرد شعری بنویسد فایده ای نداشت ، سه روز گذشت آنقدر ناامید که دیگر نه توانی برای نوشتن داشت نه قصدی...
شبی که پیکر مصطفی را به شهر آوردند در دلش آشوب بود ، به بنرهای عکس نگاه میکرد فقط یک جمله گفت:
مصطفی اصلا دلت میاد برات ننویسم؟
اشک جلوی دیدش را گرفت ، بیت ها پشت هم آمدند ، آنقدر مضمون آمد که از نوشتن جاماند ، چه شبی بود... معتقد است که او فقط یک جمله گفت و شاعر آن بیتها خود مصطفاست..
ماجرای مصطفی
#حضرت_زینب
#ماه_رجب
#شهید_مصطفی_نوروزی
@shahid_nourozi