💛🍃💛🍃💛🍃💛🍃💛🍃 💛🍃💛🍃💛🍃💛🍃 💛🍃💛🍃💛🍃 💛🍃💛🍃 💛🍃 🍃 📚| #رمان‌کوتاه‌محراب‌حلب‌| 4⃣| #قسمت‌چهارم| یڪ روز ڪه با پدر همسرم تماس گرفتن و موضوع را گفتند. او از گفتن خبر شهادت عبدالرحیم خوددارے ڪرد و به من گفت ڪه زخمے شده است. اما آن روز اشک هاے پنهان مادر و چهره‌هاے غمگین خانواده باعث شد ڪه بفهمم تمام هستے ام را از دست داده ام... اڪنون من مانده‌ام و دو یادگار شهید و دلتنگے هایے ڪه این روزها و شب‌ها انیس من شده است. رفتنش اگرچه برایم بسیار سخت و رنج‌آور است، ولی خوشحالم به آرزویش رسید و در راه دفاع از حرم حضرت زینب (س) جانش را فدا ڪرد. #پایان ✍🏻| #به‌قلم‌همسرشهیدفیروزآبادی| @shahid_rahimfiruzabadi 🍃 💛🍃 💛🍃💛🍃 💛🍃💛🍃💛🍃 💛🍃💛🍃💛🍃💛🍃 💛🍃💛🍃💛🍃💛🍃💛🍃

💛🍃💛🍃💛🍃💛🍃💛🍃 💛🍃💛🍃💛🍃💛🍃 💛🍃💛🍃💛🍃 💛🍃💛🍃 💛🍃 🍃 📚| #رمان‌کوتاه‌محراب‌حلب‌| 4⃣| #قسمت‌چهارم| یڪ روز ڪه با پدر همسرم تماس گرفتن و موضوع را گفتند. او از گفتن خبر شهادت عبدالرحیم خوددارے ڪرد و به من گفت ڪه زخمے شده است. اما آن روز اشک هاے پنهان مادر و چهره‌هاے غمگین خانواده باعث شد ڪه بفهمم تمام هستے ام را از دست داده ام... اڪنون من مانده‌ام و دو یادگار شهید و دلتنگے هایے ڪه این روزها و شب‌ها انیس من شده است. رفتنش اگرچه برایم بسیار سخت و رنج‌آور است، ولی خوشحالم به آرزویش رسید و در راه دفاع از حرم حضرت زینب (س) جانش را فدا ڪرد. #پایان ✍🏻| #به‌قلم‌همسرشهیدفیروزآبادی| 🍃 💛🍃 💛🍃💛🍃 💛🍃💛🍃💛🍃 💛🍃💛🍃💛🍃💛🍃 💛🍃💛🍃💛🍃💛🍃💛🍃 •┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈• @shahid_rahimfiruzabadi •┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•