شهیدعبدالرحیم فیروزآبادی
♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️ "روزانه" 🌸یک صفحه قرآن کریم به نیت شهیدفیروزآبادی🌸 #قرآن_کریم •┈┈•••✾•
♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️
"روزانه"
🌸یک صفحه قرآن کریم به نیت شهیدفیروزآبادی🌸
#قرآن_کریم
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
@shahid_rahimfiruzabadi
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
💚| #حدیث
•
قال رسول الله صلی الله علیه و آله :
•
حَمَلةُ القُرآنِ عُرَفاءُ اَهلِ الجَنَّةِ .
حاملان قرآن معروف ترین اهالی بهشت هستند .
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
@shahid_rahimfiruzabadi
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
خنـده هاے دلنشین شهدا
نشان از آرامــش دل دارد
وقتے دلت با "خـــدا" باشد
لبانت همیشه مےخنـــدد
اگر با "خدا" نباشی هرچقدر هم شادی کنی، آخرش دلت غمگین است...
#سلام🤚
#صبحتون💐
#شهدایی😇🌷
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
@shahid_rahimfiruzabadi
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
ولی حسینِ من..
بیا و این دلِ شکسته رو بخر.. :) 💔
#ارباب..
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
@shahid_rahimfiruzabadi
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
سلام رفقا✋
خوبین؟
حالِ دلتون خوبه ان شاءالله؟
خواستیم ازتون بخوایم که اگر انتقادی ؛ پیشنهادی ؛ حرفی و سخنی بود باما مطرح کنید🍃
با جآن و دل میخوانیم :) ❤️
به این آیدی : 👇
@Labbayk_yamahdijan
#عاشقانه_های_خدایے 💕
#بیو🌱
-خدآیامَنایماטּدآرَݥکـِہتـۅهَوآمــودآرے...! ツ
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
@shahid_rahimfiruzabadi
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
بغض نکن ؛
بغضِ تو عالمی را بهم میریزد..💔
#شرمندهدختربچههاشونیم..
#شهیدجوادالله_کرم
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
@shahid_rahimfiruzabadi
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
پنج شنبه ...
بغضِ غريبِ هفته است
و من فاتحهی
جا ماندن از شما را
میخوانم ....
🥀 #شهادتمآرزوست
🍃 #زیارتگاه_شهیدفیروزآبادی
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
@shahid_rahimfiruzabadi
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
|•🍯♥️ #شهیدانه
.
.
.
👨⚕دکتر گفت:
به هرحآل برای جنگیدن هم آدم نیاز
به استراحت داره وهم نیاز به خواب.
اگر بخوای اینجوری پیش بری حتما
از پا مےافتی!
ابراهیم گفت: من هم دلم میخواد
چند دقیقه چشم روی هم بگذارم
اما دشمن امان نمیده.😅
وقتش که برسه من هم فرصتِ
خواب پیدا میکنم!
یه خواب عمیق و طولانی..😴
«قرن ها خواهیم خفت
زیر این ابر سـفید☁️
روی این موج کبود
ته این دره ژرف »
👨⚕دکتر گفت:
ان شاءالله صد سآل زنده باشی .
و ابراهیم تبسم کرد :)
#شهیدمحمدابراهیم_همت
#شهدارایادکنیمباذکرصلوات
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
@shahid_rahimfiruzabadi
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
هدایت شده از شهیدعبدالرحیم فیروزآبادی
اےڪاش می دانستیم در دعــ🤲🏻ـا برای ظہورٺ چه اسرارے نہفته اسٺ و چہ برڪاٺ و آثارے با آن مرتبط اسٺ.↓
اول مظلوم عالم شڪایٺ خویش از مردم روزگارش را به نخلــ🌴ـستان می برد و درد دل با چاہ می گفٺ.🥺😢
اےڪاش مے دانستیم در ڪدام نخلستان سر بر ڪدامین چاه غربٺ از بےوفایے و غفلٺ ما شِکوه می ڪنے!
#دعافرج_فراموش_نشه!!☺️🌸
#شب_بخیر
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
@shahid_rahimfiruzabadi
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
شهیدعبدالرحیم فیروزآبادی
♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️ "روزانه" 🌸یک صفحه قرآن کریم به نیت شهیدفیروزآبادی🌸 #قرآن_کریم •┈┈•••✾•
♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️
"روزانه"
🌸یک صفحه قرآن کریم به نیت شهیدفیروزآبادی🌸
#قرآن_کریم
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
@shahid_rahimfiruzabadi
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
_ بیا جآنا..
که جان بر لب رسیده..🥀🍁
#مهدیجآن..
#بازجمعهونبودتو..
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
@shahid_rahimfiruzabadi
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
یه بنده خدا میگفت:
هر وقت احساس کردید
از #امام_زمان دور شدید
و دلتون واسه آقا تنگ نیست
این دعای کوچیک رو بخونید
بخصوص توی قنوت هاتون...
♡| لَیِّن قَلبی لِوَلِیِّ اَمرِک |♡
یعنی: خدایا دلم را برای ولی امرت نرم و مهربان گردان.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
@shahid_rahimfiruzabadi
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
•┈┈••✾🍃💓🍃•✾••┈┈•
♡امام صادق(ع)♡
دِلــْــ♥️
حــرمِ خُــداسـٺ...
پـس
غیـر خُــدا را در آن جـٰـاے ݥــدهـ...✨
#دلفقطجاےتوسٺوڪسانےڪه
#بوےتورادارندخداےمن😇
#عاشقانه_های_خدایے
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
@shahid_rahimfiruzabadi
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
#طنز_جبهه🕊🍃
یہ جا هسٺ:
شہید ابراهــیم هادے
پُست نگہبانےرو زودتر ترڪ میڪنه
بعد فرمانده میگهـ ۳۰۰صلوات جریمتہ
یڪم فڪر میڪنه و میگه؛
برادرا بلند صلوات
همه صلوات میفرستن
برمیگرده و میگه بفرما از ۳۰۰تا هم بیشتر شد...😁💔|
💛🌙🌻✨
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
@shahid_rahimfiruzabadi
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
هدایت شده از شهیدعبدالرحیم فیروزآبادی
اےڪاش می دانستیم در دعــ🤲🏻ـا برای ظہورٺ چه اسرارے نہفته اسٺ و چہ برڪاٺ و آثارے با آن مرتبط اسٺ.↓
اول مظلوم عالم شڪایٺ خویش از مردم روزگارش را به نخلــ🌴ـستان می برد و درد دل با چاہ می گفٺ.🥺😢
اےڪاش مے دانستیم در ڪدام نخلستان سر بر ڪدامین چاه غربٺ از بےوفایے و غفلٺ ما شِکوه می ڪنے!
#دعافرج_فراموش_نشه!!☺️🌸
#شب_بخیر
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
@shahid_rahimfiruzabadi
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
شهیدعبدالرحیم فیروزآبادی
♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️ "روزانه" 🌸یک صفحه قرآن کریم به نیت شهیدفیروزآبادی🌸 #قرآن_کریم •┈┈•••✾
♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️
"روزانه"
🌸یک صفحه قرآن کریم به نیت شهیدفیروزآبادی🌸
#قرآن_کریم
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
@shahid_rahimfiruzabadi
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
+ تو کتابِ سه دقیقه در قیامت
نوشته بود هر نگاه حرام ؛
شهادت کسی روکه شهادت دوست داره و ؛
۶ ماه عقب میندازه ..
_حواسمون هست؟
مگه ما چقدر عمر میکنیم که هی ۶ماه ۶ماه از شهادت دور شیم؟!
لذت شهادت بهتره یا لذت آنیِ نگاه حرام ؟!
قضاوت با خودتون..
شهدا چشماشونو به نامحرم و نگاه حرام بستن که الان شبای جمعه پیشِ اربابن.. :) ♥️🌱
که پرچمِ سه رنگ رو تابوتشونه..
#خودمونی..
#همین..
#شهادت..
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
@shahid_rahimfiruzabadi
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
شهیدعبدالرحیم فیروزآبادی
+ تو کتابِ سه دقیقه در قیامت نوشته بود هر نگاه حرام ؛ شهادت کسی روکه شهادت دوست داره و ؛ ۶ ماه عقب م
رفقا ان شاالله اگه خدا عمری بهمون بده
بیشتر اوقات صحبت های #خودمونی
براتون میزاریم ؛
که البته بگم یکی از ادمین هامون خودشون مینویسن :) 🍃
+ ممنون از اینکه باهامونین ؛ اجرتون با آقا عبدالرحیم❤️
امامـ🗣 گفته بود مثل چمࢪان بمیرید،
اگه قࢪاࢪه مثل چمࢪان بمیریمـ👀
باید مثل چمـ🍃ـࢪان زندگے ڪنیم،
چمࢪان تو یه لحظه شهید نشد
یه عمر شهیـ🌹ـد زندگے ڪرد..
🕊| #سالروزشهآدت
♥️| #چمثلچمران
#شهیدمصطفی_چمران
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
@shahid_rahimfiruzabadi
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
شهیدعبدالرحیم فیروزآبادی
امامـ🗣 گفته بود مثل چمࢪان بمیرید، اگه قࢪاࢪه مثل چمࢪان بمیریمـ👀 باید مثل چمـ🍃ـࢪان زندگے ڪنیم، چمࢪان ت
.
.
تو اگر سرباز آمریڪا باشے
برایت آنقـدر از خمینے مۍ خوانم
ڪه چمران شوے.. :)✨
.
.
#چ..
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
@shahid_rahimfiruzabadi
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
『💍🕶』
.
.
روز آماده شدن حلقههاے ازدواجمون گفت
«باید ڪمۍ منتظر بمونیم تا آماده بشه!
گفتم
«آماده است دیگه،منتظر موندن نداره!😬
حلقهها رو داده بود
تا 2 حرف روش حک بشه"Z&A"
اول اسم هردومون
روے هر دو حلقهـ💞 حڪ شد
خیلی اهل ذوقـ😍 بود
سپرده بود ڪه به حالت شڪسته حڪ بشه نه ساده!
واقعاً از من هم ڪه یه خانوم ام
بیشتر ذوق داشتـ😁
🌂| #عاشقانهاےازجنسشهدا
🗣| روایت:همسر #شهیدامین_کریمی
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
@shahid_rahimfiruzabadi
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
🌹﷽🌹
از امشب با عاشقانهای متفاوت در دل بحران #ایران و #سوریه و با یادی از شهدای #مدافع_حرم در خدمت شما خوبان هستیم 🌹
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_اول
💠 ساعت از یک بامداد میگذشت، کمتر از دو ساعت تا تحویل سال ۱۳۹۰ مانده بود و در این نیمهشب رؤیایی، خانه کوچکمان از همیشه دیدنیتر بود.
روی میز شیشهای اتاق پذیرایی #هفت_سین سادهای چیده بودم و برای چندمین بار سَعد را صدا زدم که اگر #ایرانی نبود دلم میخواست حداقل به اینهمه خوشسلیقگیام توجه کند.
💠 باز هم گوشی به دست از اتاق بیرون آمد، سرش به قدری پایین و مشغول موبایلش بود که فقط موهای ژل زده مشکیاش را میدیدم و تنها عطر تند و تلخ پیراهن سپیدش حس میشد.
میدانستم به خاطر من به خودش رسیده و باز از اینهمه سرگرمیاش کلافه شدم که تا کنارم نشست، گوشی را از دستش کشیدم. با چشمان روشن و برّاقش نگاهم کرد و همین روشنی زیر سایه مژگان مشکیاش همیشه خلع سلاحم میکرد که خط اخمم شکست و با خنده توبیخش کردم :«هر چی #خبر خوندی، بسه!»
💠 به مبل تکیه زد، هر دو دستش را پشت سرش قفل کرد و با لبخندی که لبانش را ربوده بود، جواب داد :«شماها که آخر حریف نظام #ایران نشدید، شاید ما حریف نظام #سوریه شدیم!»
لحن محکم #عربیاش وقتی در لطافت کلمات #فارسی مینشست، شنیدنیتر میشد که برای چند لحظه نیمرخ صورت زیبایش را تماشا کردم تا به سمتم چرخید و به رویم چشمک زد.
💠 به صفحه گوشی نگاه کردم، سایت #العربیه باز بود و ردیف اخبار #سوریه که دوباره گوشی را سمتش گرفتم و پرسیدم :«با این میخوای #انقلاب کنی؟» و نقشهای دیگر به سرش افتاده بود که با لبخندی مرموز پاسخ داد :«میخوام با دلستر انقلاب کنم!»
نفهمیدم چه میگوید و سرِ پُرشور او دوباره سودایی شده بود که خندید و بیمقدمه پرسید :«دلستر میخوری؟» میدانستم زبان پُر رمز و رازی دارد و بعد از یک سال زندگی مشترک، هنوز رمزگشایی از جملاتش برایم دشوار بود که به جای جواب، #شیطنت کردم :«اون دلستری که تو بخوای باهاش انقلاب کنی، نمیخوام!»
💠 دستش را از پشت سرش پایین آورد، از جا بلند شد و همانطور که به سمت آشپزخانه میرفت، صدا رساند :«مجبوری بخوری!» اسم انقلاب، هیاهوی سال ۸۸ را دوباره به یادم آورده بود که گوشی را روی میز انداختم و با دلخوری از اینهمه #مبارزه بینتیجه، نجوا کردم :«هر چی ما سال ۸۸ به جایی رسیدیم، شما هم میرسید!»
با دو شیشه دلستر لیمو برگشت، دوباره کنارم نشست و نجوایم را به خوبی شنیده بود که شیشهها را روی میز نشاند و با حالتی منطقی نصیحتم کرد :«نازنین جان! انقلاب با بچهبازی فرق داره!»
💠 خیره نگاهش کردم و او به خوبی میدانست چه میگوید که با لحنی مهربان دلیل آورد :«ما سال ۸۸ بچهبازی میکردیم! فکر میکنی تجمع تو دانشگاه و شعار دادن چقدر اثر داشت؟» و من بابت همان چند ماه، مدال #دانشجوی مبارز را به خودم داده بودم که صدایم سینه سپر کرد :«ما با همون کارها خیلی به #نظام ضربه زدیم!»
در پاسخم به تمسخر سری تکان داد و همه مبارزاتم را در چند جمله به بازی گرفت :«آره خب! کلی شیشه شکستیم! کلی کلاسها رو تعطیل کردیم! کلی با حراست و #بسیجیها درافتادیم!»
💠 سپس با کف دست روی پیشانیاش کوبید و با حالتی هیجانزده ادامه داد :«از همه مهمتر! این پسر سوریهای #عاشق یه دختر شرّ ایرانی شد!» و از خاطرات خیالانگیز آن روزها چشمانش درخشید و به رویم خندید :«نازنین! نمیدونی وقتی میدیدم بین اونهمه پسر میری رو صندلی و شعار میدی، چه حالی میشدم! برا من که عاشق #مبارزه بودم، به دست اوردن یه همچین دختری رؤیا بود!»
در برابر ابراز احساساتش با آن صورت زیبا و لحن گرم عربی، دست و پای دلم را گم کردم و برای فرار از نگاهش به سمت میز خم شدم تا دلستری بردارم که مچم را گرفت. صورتم به سمتش چرخید و دلبرانه زبان ریختم :«خب تشنمه!» و او همانطور که دستم را محکم گرفته بود، قاطعانه حکم کرد :«منم تشنمه! ولی اول باید حرف بزنیم!»
💠 تیزی صدایش خماری #عشق را از سرم بُرد، دستم را رها نمیکرد و با دست دیگر از جیب پیراهنش فندکی بیرون کشید. در برابر چشمانم که خیره به فندک مانده بود، طوری نگاهم کرد که دلم خالی شد و او پُر از حرف بود که شمرده شروع کرد :«نازنین! تو یه بار به خاطر #آرمانت قید خونوادهات رو زدی!» و این منصفانه نبود که بین حرفش پریدم :«من به خاطر تو ترکشون کردم!»
مچم را بین انگشتانش محکم فشار داد و بازخواستم کرد :«زینب خانم! اسمت هم به خاطر من عوض کردی و شدی نازنین؟» از طعنه تلخش دلم گرفت و او بیتوجه به رنجش نگاهم دوباره کنایه زد :«#چادرت هم بهخاطر من گذاشتی کنار؟ اون روزی که لیدر #اغتشاشات دانشکده بودی که اصلاً منو ندیده بودی!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
@shahid_rahimfiruzabadi
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•