🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
📚#بابهفتمگلستانسعدی : #درتاثیرتربیت
✍یکی از آموزگاران بزرگ، تربیتِ شاهزادهاى را بر عهده داشت، اما در تربیت او بسیار جدی بود به حدی که او را کتک میزد و رنج مى داد.
شاهزاده تاب نياورد و نزد پدر شكایت كرد. پادشاه آموزگار را طلبيد و به او گفت: پسران مردم عادی را آنقدر تنبیه و توبیخ نمی کنی كه پسرم را، علتش چيست؟
▪️آموزگار گفت :
به اين علت كه همه مردم به طور عموم، بايد سنجيده و پخته سخن گويند و كار شايسته كنند، اما در خصوص پادشاهان متفاوت است.
رفتار شاهان دهان به دهان گفته مى شود و همه از آن آگاه مى گردند و براى سخن شاهان اعتبار مى دهند و از آن پيروى مى كنند.
▪️اما در مورد مردم عادی اینگونه نیست و به كار و سخن ساير مردم، اعتبار نمى دهند.
🔸اگر صد ناپسند آید ز درويش
🔹رفيقانش يكى از صد ندانند
🔸وگر يک بذله گويد پادشاهى
🔹از اقليمى به اقليمى رسانند (۱)
بنابراين بر آموزگار واجب است كه در پاكسازى و رشد اخلاقى شاهزادگان بيش از ساير مردم بكوشد.
🔸هر كه در خُرديش ادب نكنند
🔹در بزرگى فلاح از او برخاست (۲)
🔸چوب تر را چنانكه خواهى پيچ
🔹نشود خشک جز به آتش راست (۳)
پادشاه، پاسخ و تدبير سازنده آموزگار را پسنديد و از او تقدیر نمود. به علاوه او را سرپرست يكى از مقامات كرد.
❶اگر پادشاهى تنها يک شوخى بكند، از سرزمینی به سرزمینی ديگر نقل قول می کنند.
❷هر که را در کودکی تربیت نکنند در بزرگی نیکو نمی گردد و این صفت از او دور می شود.
❸يعنى شاخه تازه را به دلخواه خودت هرگونه مى توانى جهت بده، اما هنگاهی که خشک شد تنها با آتش است که می توان استقامتش را از بین برد.