آقــاسَـجّــادٌ
🍃🌹 محرم سال ۸۷ بود که علی آقا گفت: "داداش میخواهم روز عاشورا گوسفندی را قربانی کنم و بین فقرا تقسی
🍃🌹
خداوند از چیزهای کوچک چیزهای بزرگ به واسطه #ارادت و #اخلاص عمل میدهد.👌 برادر من نه بسیجی بود و نه سپاهی و هرآنچه که خرج کرد از دسترنج خودش بود. 🌼
سال ۸۳ با سفر به کربلا در #مسجدکوفه با مجاهدان عراقی آشنا شد و این شد آغاز #جهادش که تا پایان جنگ باامریکا در #عراق ماند.
او سفرهای زیادی به کشورهای #عراق، #لبنان و #سوریه داشت. در لبنان با نیروهای حزب الله همکای داشت و پس از تعرض مزدوران تکفیری به سوریه، با هدایت نیروهای حزب الله برای کمک به سوریه رفت.
علی درسوریه فعالیت های مختلفی داشت. هم #خدمات_فنی_مهندسی که در آن مهارت داشت و هم در #امدادرسانی به مجروحان و آوارگان سوری و سکنی دادن آنها و رساندن مایحتاج و #موادغذایی و هم به غسل و کفن و #دفن شهدا پرداخت و با #نماینده_ولی_فقیه در سوریه همکاری کرد و علاوه بر این در تشکیل و سازماندهی #هیئت های مذهبی در محرم و صفر سال ۱۳۹۱ و #مداحی و نوحه خوانی هم سر از پا نشناخت.
در سفر به سوریه آثار تمام تعمیرات علی آقا در #حرم حضرت زینب(س) هویدا بود. کاشیها، سقف و کف حرم را تعمیر و مرمت کرده بود.💚
@shahid_sajad_zebarjady