eitaa logo
آقــاسَـجّــادٌ
568 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
981 ویدیو
15 فایل
بسم رب المهدی(عج) ولادت: ۱۳۷۰/۱۱/۱۹ شهادت: ۱۳۹۵/۰۷/۰۷ محل شهادت:جنوب حلب مزار #شهید_سجاد_زبرجدے💛: گلزار شهدای تهران، قطعه۵۰ ردیف۱۱۷ شماره۱۴ "تنها کانال رسـمی شهید سجاد زبرجدی در پیام رسان ایتا"
مشاهده در ایتا
دانلود
روزه ایم! امّـا... هر روز حسرت می خوریم حسرت #اخلاص پاکت را حسرت #دل آسمانی‌ت را #سلام✋ #روزتون_مملو_از_عشق_شهدا🌷 💫👇 @shahid_sajad_zebarjady
💚💛🎈| یڪ سرے دارم و یڪ دل دو برادر بردند دادہ ام بہ ، بہ ... ♥️| کانال 👇👇👇 🆔 @shahid_sajad_zebarjady
🎈❄️| آن سفر ڪرده ڪ قافله هــمرہ اوست هــر هــست به دارش.... ♥️| کانال 👇👇👇 🆔 @shahid_sajad_zebarjady
🍃❤️ #السلام_علیک_یا_اباعبدالله_الحسین خوشا آن غریبے ڪه یارش تو باشے قرار #دل بے قرارش تو باشے خوشا آن گدایے ڪه تنهاے تنها ڪنارے نشیند ڪنارش تو باشے #لبیک_یاحسین... 🌸🍃 @shahid_sajad_zebarjady
پیامبراکرم (ص): إذا قُمتَ في صَلاتِكَ فَأَقبِل عَلَى اللَّهِ بِوَجهِكَ يُقبِل عَلَيكَ.  ✨| هرگاه به نماز ايستادى، با به خدا رو كن تا او نيز به تو رو كند.🍃 بحارالأنوار ، ج 81 ، ص 221 @shahid_sajad_zebarjady
آقــاسَـجّــادٌ
🎈🌙| پایان شعبان رسیده مرا پاڪ ڪن حسین این دل براے ماه خدا روبراه نیسٺ ... |آقاسجاد| 🍃| @Shahid_sa
😍🎈💛| ماه رمضان که می آید ... باید رفت سراغ ... و صفحه ،صفحه اش را مرور کرد ... و فکر کرد به خط خطی های سیاه و سفیدش ... ماه رمضان ماه نگاه و شناختن است ! 🍃| حضرت امیرالمومنین علیه السلام : عَجِبْتُ لِمَنْ يَنْشُدُ ضالَّتَهُ وَقَدْ اَضَلَّ نَفْسَهُ فَلا يَطْلُبُها «در شگفتم از كسى كه گمشده خود را مى جويد؛ امّا خويشتن را گم كرده و آن را نمى جويد! » ما می توانیم خوب و خوب تر شویم ... ... برای یکدیگر دعا کنید... ...😍👐🏻🌸 |آقاسجاد| 💚| @Shahid_sajad_zebarjady
. با من بگو : " أ أدْخُلُ ..." مشکی بپوش با من بخوان سراسر اذن دخول را ... با من بخوان سراسر اذن دخول را : أَ أَدْخُلُ يَا رَسُولَ اللَّهِ ؟ أَ أَدْخُلُ يَا حُجَّةَ اللَّهِ ؟ أَ أَدْخُلُ يَا مَلائِكَةَ اللَّهِ الْمُقَرَّبِينَ الْمُقِيمِينَ فِي هَذَا الْشهر الشريف؟ أَ أَدْخُلُ يَا حسين بن علی؟ آقا جان اجازه ورود به ماهت را می دهی؟
⚜️برادر از قول کتک زدن برادر هم می‌گوید: قبل از تشییع پیکرش از حال رفته بودم و در بیمارستان سجاد را دیدم. سجاد به طرف من آمد و گفت آمدم از تو خداحافظی کنم. گفتم کجا؟ گفت باید بروم. گفتم تو قول دادی زود برگردی زود هم برگشتی، اما نباید بروی دیگر. تو مادر داری، خواهر داری، من هم می‌خواهم به تو تکیه کنم. گفت دیگر نمی‌توانم بمانم، باید بروم. هر کاری کردم نگهش دارم نتوانستم و او رفت. روز پیکرش سر مزار وقتی روی سجاد را برداشتم تا آن کتکی که قولش را داده بودم بزنم، دیدم جایی برای زدنش نیست. خمپاره نیمی از صورتش را برده بود. مراسم بسیار باشکوهی بود. بیش از ۳۵۰۰ نفر مهمان داشتیم. تشییعی که من خودم باورم نمی‌شد. وقتی جمعیت را دیدم قلب گرفتم. با خودم گفتم اگر چه سجاد مظلوم شهید شد، اما هستند کسانی که سجاد و راه سجاد را بشناسند. سجاد نترسی داشت و با پای قرص در میدان حاضر می‌شد. در شرایط سخت خانوادگی هرگز ندیدم که زبان به اعتراض باز کند. هیچ گاه ندیدم مقابل ما حرف زشت بزند. واقعاً بود. ✍ادامه دارد... 🦋@shahid_sajad_zebarjady🦋