آقــاسَـجّــادٌ
📚
#غربزدگی
#قسمت_هفتادم_سوم
#صفحه_۱۵۴
مصروف نبشقبر میکند و غور در گذشتهها و به تحقیق در عنالفلان و الفلان. در این نوع دانشکدهها از طرفی عکسالعمل مستقیم غربزدگی را در این گریز به متنهای کهن و مردان کهن و افتخارات مردهی ادبی و رها کردن روز حی و حاضر میتوان دید و از طرف دیگر، بزرگترین نشانهی زشت غربزدگی را در استنادی که استادانش به اقوال شرق شناسان میکنند که ذکر خیرشان گذشت.
مرد سنّت دیده و درس خوانده و دلسوزی که استاد این نوع دانشکدهها است و مشغلهی ذهنیاش، رشتههای ادبی و حقوقی و معارف اسلامی و ایرانی است، وقتی میبیند که هجوم غرب و صنایع و فنون غربی چگونه دارد همه چیز را میروبد و میبرد – به عنوان دفاعی و عرض وجودی – گمان میکند هر چه بیشتر آدم کلیله و دمنهای بسازد بهتر. این است که محصول بیست – سی سال اخیر تمام این نوع دانشکدهها، چنین در اجتماع بی اثر مانده و چنین در قبال از فرنگ برگشتهها جازده و وامانده است و خدا عمر بدهد به حضرات مستشرقان، که از هر «الهینامه»ای، دایرةالمعارفی ساختهاند و از هر «ریشنامه»ای، فرهنگی! تا این آدمهای کلیله و دمنهای را سرگرم نگه دارد به بحث در ماهیّت و عرض، یا در حدوث و قدم، یا در اصل برائت و غیر آن... به استثنای بسیار ناچیزی، محصول بیست – سی سال اخیر این دانشکدهها فحول علمایی است که همه لغت شناسند؛ همه مختصری از علم رجال میدانند، همه وسواسیاند و حاشیه نویسند بر کتب دیگران، همه کشف کنندهی قبرهای بی صاحبند، یا شناسندهی صاحبان بیقبر، همه بر ملا
#صفحه_۱۵۵
کنندهی اسرار «نحل» و سرقت و اقتباس زید از عمروند. منتها در هزار سال پیش و رسالهنویسان دربارهی شعرای قرن دهم هجریاند که تعدادشان از انگشتهای دو دست، تجاوز نمیکند و بدتر از همه، بیشترشان دبیران ادبیّاتند، یا ادارهکنندگان فرهنگ یا قضات دادگستری؛ و باز صد رحمت به این آخریها که اس و قسی به وزارت عدلیه دادهاند و معنایی به استقلال قضات و اگر زمانه مجالشان بدهد، حق را از باطل خوب میشناسند. امّا آن دیگران؟ آخر چه خبر و برکتی از ایشان دیدهایم؟ جز فرو رفتن بیشتر در غربزدگی؟ هر کدام از آن استادان و دست پروردگانشان، با سنگینی گوش اصحاب کهف چنان در غار متون و نسخه بدلها و اقوال «شاذ» و «ندر» فرو رفتهاند، که حتّی بوق ماشین هم بیدارشان نخواهد کرد – که هیچ – حتّی برای نشنیدن انکرالاصوات این بوق، به همان نسخ خطّی، سوراخ گوشهای خود را بستهاند. سلطهی زبانهای بیگانه روز به روز دارد جای اهمّیّت و احتیاج به زبان مادری را میگیرد، رشتههای فنّی و علمی دارد روز به روز از علاقهمندان به این نوع رشتهها میکاهد و میبرد و اصلاً اخلاق و ادب و معارف ایرانی و اسلامی چنان که در سراسر دفتر دیدیم، دارد روز به روز بیارجتر و دورماندهتر میشود و آن وقت در چنین وضعی که مرکز ادبیّات و حقوق و معارف مملکت یعنی دانشکدههای ادبیّات و حقوق و معقول و منقول، درست همچون روحانیّت که در قبال هجوم غرب به پیلهی تعصّب و تحجّر پناه برده است، به پیلهی متون کهن پناه برده و ملّا نقطهای پروردن قناعت کرده. این روزها درست همچنان که روحانیّت، در بند شکّ میان دو و سه و توضیح طهارات و ...
📗 #غربزدگی
🖊 #نویسنده_جلال_آل_احمد
📄 #قسمت_هفتاد_سوم
@shahid_sajad_zebarjady