eitaa logo
یادگاه ••مسافرتاسوعا••شهيد(سجادطاهرنيا)
205 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
214 ویدیو
8 فایل
𑨧اولین کانال رسمی شهید مدافع حرم آقاسجاد طاهرنیا مسافر تاسوعای94 (۹۴/۰۸/۰۱) باحضور مادر ،همسر،برادر و همرزمان شهید مدیر کانال @mohajjer
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸﷽🌸 #رسم_رفاقت ✳️رفیق ڪسی رو دوست داشته باش ڪه #ارزش داشته باشه؛ آخه امام رضا علیه‌السلام فرمودند: هر ڪسی هر چیزی رو #دوست داشته باشه، روز قیامت با همون #محشور میشه. #دوست_شهید_شهیدت_میکند از راست: #شهیدمدافع‌حرم‌_سجادطاهرنیا #شهیدمدافع‌وطن_روح‌الله‌نوزاد #شهیدمدافع‌وطن_مجتبی‌بابایی‌زاده 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 @shahid_tahernia
#محبت_به_پدرومادر_وفرزند #آقاسجاد هر موقع نزد ما می‌آمد #دست من و مادرش را می‌بوسید. به او می‌گفتم #آقاسجاد! این کارو نکن، ما را #خجالت می‌دهی. می‌گفت: "نه در مقابل زحماتی که شما برای من کشیدید این کاری نیست." #آقاسجاد در #قم ساکن بود و ما در رشت. خیلی از اینکه از ما دور است #ناراحت بود و می‌گفت: چون از شما دور هستم #خدمت به شما برایم کمتر مهیاست! #فاطمه‌رقیه‌ی آقا سجاد شش فروردین ۹۰ به دنیا آمد. #همسرش تعریف می‌کند که وقتی #فاطمه رقیه بدنیا آمد #برکت زندگیمان خیلی زیاد شد. #فاطمه رقیه را خیلی #دوست داشت و او را هدیه‌ی #حضرت‌رقیه(س) به خود می‌دانست. همیشه #دستانش را می‌بوسید و #خدا را بخاطر داشتن فرزند #دختر شکر می‌کرد. هر وقت هم از سرکار به خانه می‌آمد واقعا #خستگی‌اش را می‌گذاشت بیرون. با اینکه خیلی #خسته بود از در که می‌آمد داخل، با #فاطمه رقیه بازی می‌کرد خیلی با هم قاطی می‌شدند. بطوری که صدای #خنده‌شان کل فضای خانه را پُر می‌کرد. #به_نقل_از_پدربزرگوارشهید #برگرفته_از_کتاب #ساقیان_حرم #خاطرات_شهیدمدافع‌حرم #سجادطاهرنیا @shahid_tahernia
#روضه‌ی_اختصاصی_بی‌بی‌‌رقیه.س. همیشه خودش را به مراسمات هیئت #فاطمیون قم می‌رساند و #محرم هم اگر #ماموریت نبود برای عزاداری همه‌ی کارهایش را تعطیل می‌کرد. شب حضرت #رقیه.س. با هم به هئیت #فاطمیون رفته بودیم‌. #آقاسجاد شیفته‌ی حضرت #رقیه.س. و مشتاق شنیدن #روضه‌های آن حضرت و #گریه برای ایشان بود. تمام سال را برای شب سوم و روضه‌های خرابه‌ی #شام انتظار می‌کشید! همان اول برنامه، تلفنش زنگ خورد، یکی از دوستان #صمیمی‌اش بود مشکلی برایش پیش آمده بود لذا مجبور شد مراسم را #ترک کند. خیلی #مهربان بود و همیشه برای #مشکلات دیگران از بهترین لحظه‌هایی که #دوست داشت هم گذشت می‌کرد. می‌دانستم که #عاشق حضرت #رقیه.س. است. دلم مانده بود پیشش و می‌دانستم که دلش توی #هیئت مانده. وقتی برگشت مراسم تمام شده بود. خیلی دلم برایش #سوخت. به اتفاق هم برگشتیم. فردا شب دوباره رفتیم #هیئت... با این که شب حضرت #رقیه.س. نبود اما مداح برخلاف رسم همیشگی دوباره روضه‌ی #بی‌بی سه ساله را خواند و بعد روضه‌ی دیگری را شروع کرد. انگار روضه‌ی بی‌بی سه ساله #رزقش بود. وقتی بر‌می‌گشتیم به #آقاسجاد گفتم: "چقدر بی‌بی بهت #توجه داره. دیشب بخاطر اون #بنده‌خدا رفتی، امشب ویژه دوباره برات #روضه‌ خوندن!" 🌸هدیه به روحِ پرفتوحش #صلوات🌸 #برگرفته_از_کتاب📘 #ساقیان_حرم🇮🇷 #خاطرات_شهیدمدافع‌حرم🕊 #سجادطاهرنیا🌷 @shahid_tahernia
‌من داشتنم را هم بروز رسانى ميكنم!! را، هر روز... جورِ ديگرى بايد داشت...🌸🌼💐 🕊 (س)🌹 ❤️ @shahid_tahernia94
هر موقع نزد ما می‌آمد من و مادرش را می‌بوسید. به او می‌گفتم ! این کارو نکن، ما را می‌دهی. می‌گفت: "نه در مقابل زحماتی که شما برای من کشیدید این کاری نیست." در ساکن بود و ما در رشت. خیلی از اینکه از ما دور است بود و می‌گفت: چون از شما دور هستم به شما برایم کمتر مهیاست! آقا سجاد شش فروردین ۹۰ به دنیا آمد. تعریف می‌کند که وقتی رقیه بدنیا آمد زندگیمان خیلی زیاد شد. رقیه را خیلی داشت و او را هدیه‌ی (س) به خود می‌دانست. همیشه را می‌بوسید و را بخاطر داشتن فرزند شکر می‌کرد. هر وقت هم از سرکار به خانه می‌آمد واقعا را می‌گذاشت بیرون. با اینکه خیلی بود از در که می‌آمد داخل، با رقیه بازی می‌کرد خیلی با هم قاطی می‌شدند. بطوری که صدای کل فضای خانه را پُر می‌کرد. @shahid_tahernia94
آقا سجاد شش فروردین ۹۰ به دنیا آمد. تعریف می‌کند که وقتی رقیه بدنیا آمد زندگیمان خیلی زیاد شد. رقیه را خیلی داشت و او را هدیه‌ی (س) به خود می‌دانست. همیشه را می‌بوسید و را بخاطر داشتن فرزند شکر می‌کرد. هر وقت هم از سرکار به خانه می‌آمد واقعا را می‌گذاشت بیرون. با اینکه خیلی بود از در که می‌آمد داخل، با رقیه بازی می‌کرد خیلی با هم قاطی می‌شدند. بطوری که صدای کل فضای خانه را پُر می‌کرد. @shahid_tahernia94