🌸﷽🌸
#رسم_رفاقت
✳️رفیق ڪسی رو دوست داشته باش ڪه #ارزش داشته باشه؛
آخه امام رضا علیهالسلام فرمودند:
هر ڪسی هر چیزی رو #دوست داشته باشه،
روز قیامت با همون #محشور میشه.
#دوست_شهید_شهیدت_میکند
از راست:
#شهیدمدافعحرم_سجادطاهرنیا
#شهیدمدافعوطن_روحاللهنوزاد
#شهیدمدافعوطن_مجتبیباباییزاده
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
@shahid_tahernia
#محبت_به_پدرومادر_وفرزند
#آقاسجاد هر موقع نزد ما میآمد #دست من و مادرش را میبوسید. به او میگفتم #آقاسجاد! این کارو نکن، ما را #خجالت میدهی. میگفت: "نه در مقابل زحماتی که شما برای من کشیدید این کاری نیست."
#آقاسجاد در #قم ساکن بود و ما در رشت. خیلی از اینکه از ما دور است #ناراحت بود و میگفت: چون از شما دور هستم #خدمت به شما برایم کمتر مهیاست!
#فاطمهرقیهی آقا سجاد شش فروردین ۹۰ به دنیا آمد. #همسرش تعریف میکند که وقتی #فاطمه رقیه بدنیا آمد #برکت زندگیمان خیلی زیاد شد.
#فاطمه رقیه را خیلی #دوست داشت و او را هدیهی #حضرترقیه(س) به خود میدانست. همیشه #دستانش را میبوسید و #خدا را بخاطر داشتن فرزند #دختر شکر میکرد. هر وقت هم از سرکار به خانه میآمد واقعا #خستگیاش را میگذاشت بیرون. با اینکه خیلی #خسته بود از در که میآمد داخل، با #فاطمه رقیه بازی میکرد خیلی با هم قاطی میشدند.
بطوری که صدای #خندهشان کل فضای خانه را پُر میکرد.
#به_نقل_از_پدربزرگوارشهید
#برگرفته_از_کتاب
#ساقیان_حرم
#خاطرات_شهیدمدافعحرم
#سجادطاهرنیا
@shahid_tahernia
#روضهی_اختصاصی_بیبیرقیه.س.
همیشه خودش را به مراسمات هیئت #فاطمیون قم میرساند و #محرم هم اگر #ماموریت نبود برای عزاداری همهی کارهایش را تعطیل میکرد. شب حضرت #رقیه.س. با هم به هئیت #فاطمیون رفته بودیم.
#آقاسجاد شیفتهی حضرت #رقیه.س. و مشتاق شنیدن #روضههای آن حضرت و #گریه برای ایشان بود.
تمام سال را برای شب سوم و روضههای خرابهی #شام انتظار میکشید!
همان اول برنامه، تلفنش زنگ خورد، یکی از دوستان #صمیمیاش بود مشکلی برایش پیش آمده بود لذا مجبور شد مراسم را #ترک کند. خیلی #مهربان بود و همیشه برای #مشکلات دیگران از بهترین لحظههایی که #دوست داشت هم گذشت میکرد.
میدانستم که #عاشق حضرت #رقیه.س. است. دلم مانده بود پیشش و میدانستم که دلش توی #هیئت مانده. وقتی برگشت مراسم تمام شده بود. خیلی دلم برایش #سوخت. به اتفاق هم برگشتیم. فردا شب دوباره رفتیم #هیئت...
با این که شب حضرت #رقیه.س. نبود اما مداح برخلاف رسم همیشگی دوباره روضهی #بیبی سه ساله را خواند و بعد روضهی دیگری را شروع کرد. انگار روضهی بیبی سه ساله #رزقش بود.
وقتی برمیگشتیم به #آقاسجاد گفتم:
"چقدر بیبی بهت #توجه داره. دیشب بخاطر اون #بندهخدا رفتی، امشب ویژه دوباره برات #روضه خوندن!"
🌸هدیه به روحِ پرفتوحش #صلوات🌸
#برگرفته_از_کتاب📘
#ساقیان_حرم🇮🇷
#خاطرات_شهیدمدافعحرم🕊
#سجادطاهرنیا🌷
@shahid_tahernia
من #دوست داشتنم را هم
بروز رسانى ميكنم!!
#توُ را،
هر روز...
جورِ ديگرى
بايد #دوست داشت...🌸🌼💐
#شهیدسجادطاهرنیا🕊
#حرمحضرتزینب(س)🌹
#دمشق_زینبیه❤️
@shahid_tahernia94
#محبت_به_پدرومادر_وفرزند
#آقاسجاد هر موقع نزد ما میآمد #دست من و مادرش را میبوسید. به او میگفتم #آقاسجاد! این کارو نکن، ما را #خجالت میدهی. میگفت: "نه در مقابل زحماتی که شما برای من کشیدید این کاری نیست."
#آقاسجاد در #قم ساکن بود و ما در رشت. خیلی از اینکه از ما دور است #ناراحت بود و میگفت: چون از شما دور هستم #خدمت به شما برایم کمتر مهیاست!
#فاطمهرقیهی آقا سجاد شش فروردین ۹۰ به دنیا آمد. #همسرش تعریف میکند که وقتی #فاطمه رقیه بدنیا آمد #برکت زندگیمان خیلی زیاد شد.
#فاطمه رقیه را خیلی #دوست داشت و او را هدیهی #حضرترقیه(س) به خود میدانست. همیشه #دستانش را میبوسید و #خدا را بخاطر داشتن فرزند #دختر شکر میکرد. هر وقت هم از سرکار به خانه میآمد واقعا #خستگیاش را میگذاشت بیرون. با اینکه خیلی #خسته بود از در که میآمد داخل، با #فاطمه رقیه بازی میکرد خیلی با هم قاطی میشدند.
بطوری که صدای #خندهشان کل فضای خانه را پُر میکرد.
#به_نقل_از_پدربزرگوارشهید
#برگرفته_از_کتاب
#ساقیان_حرم
#خاطرات_شهیدمدافعحرم
#سجادطاهرنیا
@shahid_tahernia94
#تکریم_دختران
#فاطمهرقیهی آقا سجاد شش فروردین ۹۰ به دنیا آمد. #همسرش تعریف میکند که وقتی #فاطمه رقیه بدنیا آمد #برکت زندگیمان خیلی زیاد شد.
#فاطمه رقیه را خیلی #دوست داشت و او را هدیهی #حضرترقیه(س) به خود میدانست. همیشه #دستانش را میبوسید و #خدا را بخاطر داشتن فرزند #دختر شکر میکرد. هر وقت هم از سرکار به خانه میآمد واقعا #خستگیاش را میگذاشت بیرون. با اینکه خیلی #خسته بود از در که میآمد داخل، با #فاطمه رقیه بازی میکرد خیلی با هم قاطی میشدند.
بطوری که صدای #خندهشان کل فضای خانه را پُر میکرد.
#به_نقل_از_پدربزرگوارشهید
#برگرفته_از_کتاب
#ساقیان_حرم
#خاطرات_شهیدمدافعحرم
#سجادطاهرنیا
@shahid_tahernia94