🔴 #دوست_داشتنِ_این_شکلی
💠 بعضی وقتها حرفهایی می زد که همان میشد #مبنای زندگیمان یکبار رو به من کرد و گفت: "من تو رو برای #خودت دوست دارم، نه برای خودم تو هم بهتره من رو به خاطر #خودم دوست داشته باشی نه به خاطر خودت."
💠 همین جمله باعث شده بود در مواقع خاص، خودم را جای #ایشان بگذارم و بعد تصمیم بگیرم؛ و طبیعی بود که با این نگاه، زندگیمان دارای تحکیم، #محبت و مودت بیشتری میشد.
#شهید_رجایی
📙 سیره شهید رجایی، ص۵۸
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @shahidabad313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌷 #ما_مدیون_شهداییم
مدتی بود هر روز صبح زود ⛅️
کمی قبل از طلوع خورشید
میرفتم مزار سه شهید گمنام تو پارک🌹
و چند ساعت کنارشون مینشستم
و برای این شهدای غریب
و همینطور به نیت
#شهید_ابراهیم_هادی
که خیلی ازش دور بودم😔
قرآن میخوندم📖
اون روز چند دقیقه ای گذشته بود🕢
و من سرم تو قرآن و مشغول خوندن
هنوز هوا کاملا روشن نشده 🌤
و قسمت مزار شهدا خلوت بود
یهو انگار یکی بهم گفت
#برگرد_عقب
فورا سرمو برگردوندم 😱
دیدم یه پسر معتاد بود که داشت
بی سر و صدا میومد به سمتم
و همینکه من برگشتم و نگاش کردم
اونم راهشو کشید رفت 😲
و تازه فهمیدم
اون ندا از طرف شهدای گمنام بود😍
ممنونم بچه ها که حواستون هست
#دست_از_دامن_شهدا_نکشیم
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @shahidabad313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💟
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹شهیـد ابراهیـم هـادی
ابراهیـم همیشہ در مقابل بدے دیگران گذشت داشت.
بارها بہ من مے گفت:
طورے زندگے و رفاقت ڪن ڪہ احترامت را داشته باشند
مے گفت:
این دعواها و مشڪلات خانوادگے را ببین بیشتر بہ خاطر اینه ڪہ ڪسے گذشت نداره.
بابا دنیا ارزش این همہ اهمیت دادن نداره
آدم اگه بتونہ توے این دنیا براے خدا ڪارے ڪنہ ارزش داره.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @shahidabad313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#مردان_حق_اهل_شهرت_نیستند
🍃مردان حق اهل شهرت نیستند و از دوربین میگریزند و اگر هم بپذیرند، دشوار سفرهی دل خود را در برابر چشمان نامحرم دوربین میگشایند.
سینهی آنان تماشاگه رازهای نهفتهی خداست و اگر سخن بگویند، نه از رودخانهی «زاب» کویر مینالند، نه از ارتفاعات پر بهمن هوار، نه از خستگی صدها کیلومتر راهپیمایی و نه از زندگی مداوم در هجرت؛ نه از برف و نه از باران. اما دنیاگرایی اهل دنیا باری است گران که کمرشان را خم میکند و پشتشان را میشکند.
ای کاش می شد تا تو را در مأمن گمنامی ات رها کنیم و بگذریم، که تو این چنین می خواستی. اما ای عزیز! اجر تو در کتمان کردن است و اجر ما در افشا کردن، تا تاریخ در افق وجود تو قله های بلند تکامل انسانی را ببیند. کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها؟
«شهید مرتضی آوینی»
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @shahidabad313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#شهید_صیاد_شیرازی
دوره ی تکاوری، بین شیراز و پل خان به سمت مرودشت، دانش جوها را برده بودم راه پیمایی استقامت. از آسمان آتش می بارید.
خیلی ها خسته شده بودند. نگاهم افتاد به صیاد، عرق بدنش بخار می شد
و می رفت هوا، یک لحظه حس کردم دارد آب می شود، آتش می گیرد و ذوب می شود!
شنیده بودم که قدرت بدنی بالایی دارد، با خودم گفتم اینم که داره می بره!"
رفتم نزدیکش و گفتم: اگه برات مقدور نیست می تونی آروم تر ادامه بدی. هنوز صیاد چیزی نگفته بود که یکی از دانش جویان خودش را رساند به ما.
ـ استاد ببخشید! ایشون روزه ن. شونزده -هفده روز
- روزه است؟
- بله.
- مگه ماه رمضونه صیاد روزه می گیره!
ایستادم، جا ماندم... صیاد رفت، ازم فاصله گرفت...
منبع : یادگاران، جلد ۱۱ کتاب شهید صیاد، ص ۱۰
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @shahidabad313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#سیره_شهدا 🌺🍃
شلوار نظامیش رو آورد و گفت : « برام میدوزیش ؟»
گفتم : « این شلوارت خیلی ڪهنہ شده ؛ مگہ لباس بهتون نمیدن ؟»
گفت : « میدن ولی هنوز ڪار میڪنہ ، یڪم فقط پاره شده ، #بیتالمالہ !»
#شهید_علی_عابدینی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @shahidabad313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊