⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل نهم: مردم داری
🔸صفحه: ۱۴۸_۱۴۷
🔻قسمت صد و پنجاه و سوم: غذای ویژه
✍مسئول دفتر را صدا زد و گفت:این آقایی که پذیرایی می کنه،بگید بیاد.
آمد.گفت: از خودت تا نگهبان دم در چند نفرید؟سریع رفت و همه را شمرد.دوازده نفر بودند.نگهبان جلوی در ساختمان یک سرباز معمولی و رئیس دفترش سردار؛بودند،گفت:چندتا ظرف کوچک بیارید.آوردند.ما مشغول غذاخوردن بودیم که سردار غذای خودش را میان آن دوازده نفر تقسیم کرده و به مسئول پذیرایی گفت:این غذا رو ببر و همین الان بین همه پخش کن.
ادامه دارد...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
7.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔁#زندگی_پس_از_زندگی
🎥 روایتی متفاوت و بی سابقه از تجربه نزدیک به مرگ
🍂#فصل_دوم
💠شهادت، آرزوی جوان تجربه گر مرگ موقت شد
👤تجربهگر : آقای مهدی حسن نژاد
☀️#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❀@pmsh313❀
╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
چند مورد از #آثار_نمازشب در روایات
1️⃣ ضمانت روزی
امام صادق علیه السلام:
دروغ گفته کسی که گمان کند نمازشب میخواند و گرسنگی می کشد؛ زیرا نمازشب غذای روز را ضمانت می کند.
📚بحارالانوار، ج۸۴، ص۱۵۴، ح۳۳
2️⃣ از بین بردن گناهان
رسول خدا ص:
بر شما باد به نمازشب؛ زیرا... از گناه باز می دارد و گناهان را می پوشاند.
📚بحارالانوار، ج۸۴، ص۱۵۵، ح۳۸
3️⃣ چراغ تاریکی قبر
رسول خدا ص:
نمازشب، برای صاحبش چراغی است در تاریکی قبر.
📚ارشاد القلوب، ج۱، ص۱۹۰
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷🕊🍃
جوندادنتاانقلاببشہ
جونمیدیمتاایرانبمونہ!
باهمینپرچم،باهمیناللهِوسطش♥
#ماپایانقلابمانهستیم
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹شهـــید مسلم نصر:
در این مقطع زمانی که همگی استکبار و گردن کشان ستمگر، کمر به همت تضعیف و تسلیم ساختن انقلاب و نظام اسلامی با تمامی شیوههای فرهنگی، تبلیغی، جنگ نرم و تسخیر کردن فکر و ذهن جوان ما دارند، همگی ما باید در فتنهها از مسیر حق منحرف نشویم و چشم به چراغبان و روشنای راه این مسیر، مقام عظمای ولایت باشیم.
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
┄═🌿🌹🌿═┄
💌 #شھـــــیدانه
تَـأثیـٖر ڪَݪامِش اَز ڪُجا بود⁉️
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄
#سلام_بر_ابراهیم
🌴 آقا ابراهیم در ورزش باستانی استاد بود. در میل زدن و شنا و... کسی نمی توانست همپای او ورزش کند. میل های ابراهیم را کسی نمی توانست به راحتی بلند کند. این قدر سنگین بود که رفقا میگفتند ابراهیم داخل میل های خودش سرب ریخته. اما ابراهیم نه تنها به راحتی میل میزد، بلکه به راحتی میلها را به هوا می انداخت و می گرفت.
💪 او پهلوانی بود که از زور بازو در #راه_خدا استفاده می کرد.
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠#خاکریز_اسارت(۱۳۴)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت صد و سی و چهارم:سال دوم اسارت در بی خبری کامل
🍂در حالی وارد#سال_دوم_اسارت شدیم که کوچکترین رد و نشونه ای از خونواده هامون نداشتیم و اونها هم کمترین اطلاعی از ما نداشتن. یه اردوگاه کاملا مخفی و دور از چشم دنیا و در سرزمینی پر از شر و شور و خاندانی در این سرزمین زندگی می کردند مصداق کامل «قریه ظالم» در قرآن بودن و این بار ظلمشون دامن اسرای بی پناه رو گرفته بود. خیلی وقتا این آیه رو با خودم زمزمه می کردم: «ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها» خدایا ما رو از این سرزمینی که اهلش ظالمند نجات بده.
⚡نگهبانهای این اردوگاه رو از بین سفاکترین افرادی انتخاب کرده بودن که یکی یا چند نفر از خونواده و بستگانشون در جنگ کشته شده بود. گر چه بندرت در بین اونها انسانهای خوب و با مروتی نیز پیدا می شد ، ولی اکثرا قسی القلب و بی رحم بودن و از شکنجه و آزار اسرا واقعا لذت می بردند.
🔸️خوابهای عذاب آور 🔸
⚡ماها و سالها بی خبری از خانواده و زن و بچه و نداشتن هیچ اطلاعاتی از زنده یا مرده بودن اونها یکی از مشکلات و رنجهای بزرگ روانی و غم های سنگین اسرایی بود که در اردوگاهای مخفی عراق و بصورت مفقودالاثر نگهداری می شدن.
💥نه اقوام از سرنوشت و زنده یا شهادت ما خبری داشتن و نه ما کوچکترین خبری از اونها. خصوصاً افرادی مانند من که خونواده هاشون تو شهرهای مرزی زندگی می کردند و دائم در معرض بمباران و موشکباران دشمن بعثی بودند و هر آن احتمال داشت زیر این حملات کشته یا زخمی بشن، دغدغه فکری بیشتری داشتیم. این وضعیت مبهم و نامعلوم تو خواب بیشتر خودشو نشون می داد و خوابهای ضد و نقیض و آشفته باعث می شد تا چند روز بعدش غم سنگینی روی دل آدم بشینه.
🔘گاهی در خواب می دیدم که بعضی از افراد خونواده از دنیا رفتن ، گاهی می دیدم همه خوش و خرمند و دارن زندگیشون رو می کنن. اینها باعث می شد همیشه اوضاع خونواده و ایران برامون مثل خورشیدی باشه که پشت ابر پنهون شده و گاهی گوشه ای از اون پیدا میشه... انگار بین ما و اونها یه مه غلیظ قرار داشت و همه چیز مبهم و نامشخص بود. این بی خبری مطلق و عدم ارتباط تا روزهای آخر اسارت همچنان جزو بزرگترین دردها و ناراحتی های روحی-روانی ما بود...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯