✅ امیرالمومنین علی علیه السلام
در انتظار فرج باشید و از رحمت و کارگشایی خدا ناامید نشوید ،
زیرا بهترین اعمال در نزد خدای بزرگ انتظار فرج است.....
📚بحار الانوار ، ج52ص123
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خاطرات_شهدا
✍در ایام نوروز بودیم که (شهید) علی بهزادی به سراغم آمد و گفت برویم پادگان کرخه ، تا با گروهان به فاو برویم برای تحویل خط پدافندی.
وسایلم را جمع کردم و به پادگان رفتیم ، شب که شد ، گروهان را جمع کرد تا صحبت کند.
🌀یکی از بچه ها به نام قاسم شرایط آمدن به خط را نداشت و علی بهزادی نمیخواست قاسم را به منطقه ببرد.
در بین صحبت ها گفت که ، یکی از بچه های خوب و زبده را اینجا نگه میداریم تا از چادرهای گروهان حفاظت کند.
بعد رو کرد به قاسم و گفت ، به نظر من بهترین نفر آقا قاسم است.
💠ناخودآگاه خنده بلندی کردم و گفتم ، قاسم؟! ، اینجا شب ها گرگ می آید و تو دست خالی چیکار می خواهی بکنی؟!
قاسم با لهجه محلی گفت ، که
علی! ، مو نیواسم.
علی گفت ، نگران نباش ، یک کلاش به تو می دهم.
قاسم با خوشحالی گفت ، اسلحه بهم ایده !!
🌀منم گفتم ، چه فایده اسلحه خالی و بدون تیر بهت ایده و گرگ ها میان می خورنت.
دیدیم قاسم گفت ، علی مو نیواسم !
حالا همه بچه های گروهان می خندیدند !!
علی گفت ، قاسم جان!
خشاب با سی تا تیر بهت میدم.
قاسم خیلی خوشحال شد و رو کرد به طرف من و گفت ،
سی تا تیر بهم ایده !
گفتم ، آقا قاسم! ، این قبول ، ولی میدونی اینجا گرگ زیاد است و اگر سی و یک گرگ به طرفت آمدند و حمله کردند ، هر چقدر هم تیر انداز خوبی باشی فقط می توانی سی تا از گرگ ها را بزنی ، با گرگ سی و یکم چه می کنی؟ همان یکی می آید و تو را می خورد !!
یک دفعه قاسم با عصبانیت تمام گفت ،
علی ! ، بخت بوم ، مو نیواسم.
خنده گروهان بلند شد و خود شهید بهزادی هم خنده اش گرفت و بلند شد و دنبالم کرد و من پا به فرار.....
بیاد #شهیدعلی_بهزادی
📚رفاقت به سبک تانک
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌸 نگاه جالب شهید به رضایتمندی پدر....
#متن_خاطره:
✍چند روز بود که شاد میدیدمش. با خودم گفتم شاید هدیه یا چیزی گیرش اومده ، که اینطور خوشحاله... اما وقتی علت شادیاش رو ازش پرسیدم ، گفت: تو نمیدونی پدرم به من چی گفت!
🌀حرفی زد که انگار دنیا رو بهم ببخشیده...
بابام بهم گفت: من از تو راضی ام ... وقتی پدرم از من راضی است، میخواهی خوشحال نباشم؟!!!
#ولایتپذیری #شهیدمحمدزمان_ولیپور #شادی #پدر #احترام_به_والدین
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#کتاب_بخونیم 📖
#به_شـدت_خـوشـبخت 💕
ایشان برای اجارهی خانهی مشترڪ ، مقداری پول داشت ؛ خانهی بزرگ و نوسازی در منطقهی خوبی از شهر پیدا ڪردیم .
وقتی پسندیدیم و از خانہ خارج شدیم ، گوشی آقا حمید زنگ خورد . وقتی تلفنشان تمام شد ، گفت « یڪی از دوستانم دنبال خانہ است و پولش ڪافی نیست .
قبول میڪنی مقداری از پولمان را بہ آنها بدهیم ؟» قبول ڪردم و نصف پول پیش خانہ مان را بہ آنها دادیم .
نهایتاً یڪ خانهی ۴۰ متری و قدیمی را در محلہای پایین شهر اجاره ڪردیم . سال بعد ڪہ بہ طبقهی بالای همان خانہ نقل مڪان ڪردیم ، از سقفش آب وارد خانہ میشد ...
🌹👈 اگر چہ رفاه و آسایش دنیاییمان در آن خانہ ڪم بود ، اما آرامش و ایمانی ڪہ از نگاه خدا و امام زمان (عج) نصیبمان میشد ، بسیار دلچسب بود . حقوق اندڪ آقا حمید برڪت زیادی داشت . من در آن خانهی ۴۰ متری ، بہ شدت خوشبخت بودم . 👉🌹
📗 ڪتاب یادت باشد .
#شهید_مدافع_حرم_آلالله #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#نشر_بمناسبت_سالروز_شهادتشان
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#فرازے_از_وصیت_نامہ
✍درود بر شما ای ملت ایران، ای مشعل داران راه امام حسین (ع) تا آخرین قطره خونتان از این انقلاب و از رهبر این انقلاب خوب محافظت کنید تا که این انقلاب اسلامی را به نحو احسن به منجی عالم بشریت تحویل بدهید.
#شهید_مرحمت_بالازاده
📚کتاب تا کربلا ، صفحه 163
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷
#ڪلام_شهیدان...
♥️ #شهید_محسن_حججے
جورے زندگے ڪن ڪه خدا عاشقت بشه وقتے خدا عاشقت بشه خوب تورو خریدارے مےڪنه
🌹 #شهید_مرتضے_عطایے
یا امام رضا(ع):تو ڪه آخر گره رو وا مےکنے پس چرا امروز و فردا مےڪنے.
♥️ #شهید_حاج_حسین_معزغلامے
تا مےتوانید براے ظهور دعا کنید ڪه بهترین دعاهاست.
🌹 #شهید_محمودرضا_بیضایے
شیعه به دنیا آمدیم ڪه موثر در تحقق ظهور باشیم.
♥️ #شهید_جواد_محمدے
در اون دنیا جلوے بے حجاب ها و آنهایے که تبلیغ بےحجابے مےڪنند را مےگیریم.
🌹 #شهید_محمدهادے_ذوالفقارے
آمدم به عراق براے جنگ تا انتقام سیلے حضرت زهرا(س) را بگیرم.
♥️ #شهید_رضا_سنجرانے
نمازهایتان را اول بخوانید ڪه بهترین عمل است.
🌹 #شهید_حسین_محرابے
هر جوان پسر یا دخترے ڪه نمازش را اول وقت بخواند شفاعتش مےڪنم.
♥️ #شهید_حسن_قاسمےدانا
از راه و اهداف انقلاب و سخنان امام خامنه اے دور نشوید.
#شادےروح_شهداصلوات📿
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#وصیت_شهید
همسرم...
✍به دخترم زینب بگو که پدر ، هر شبِ #جمعه با جمیع #شهداء به دیدار حضرت #اباعبدالله_الحسین (ع) خواهد رفت ؛
🌹و اگر میخواهد در فضای نورانی و پر از #معنویت ، من هم در نزد ابا عبدالله بنشینیم و فخر کنم ، باید زینب باشد ...
#شهیدغلامرضا_ادبی_مهذب
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#گذرے_بر_سیره_شهید
✍بخشندگی و سخاوت شهید
محمد حسین در دوران نوجوانی و جوانی خود در پایگاه مسجد فعالیت میکرد ، در یکی از شب های سرد زمستانی وقتی که با هم به خانه برمیگشتیم، پیرمرد دستفروشی در کنار خیابان بساط پهن کرده بود و دستکش و کلاه و لباس زمستانی میفروخت
محمد حسین با دیدن این صحنه به سمت پیرمرد رفت و تمام وسایل او را خرید تا آن پیرمرد مجبور نباشد در آن سرما در کنار خیابان تا آن موقع شب دستفروشی کند ،بعد از اینکار خوشحالی خاصی در چهره اش پیدا بود بعد فهمیدم که شهید وسایلی که خریده بود را به مستمندان و نیازمندان داده بود
#شهیدی_که_بازبان_روزه_به_شهادت_رسید
راوے : #دوست_شهید
#شهید_محمد_حسین_عطری🌷
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥لحظه پیروزی #مدافعان_حرم در عملیات
#سیدابراهیم
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
▪️دوره جوانی ابراهیم بود. در بازار کار میکرد. ابراهیم هفته ای یکبار ما را در چلوکبابی محل دعوت میکرد. چند هفته گذشت. یکبار گفت: امروز مصطفی پول غذا را حساب کرد. همه از او تشکر کردیم. هفته بعد گفت: امروز سعید پول غذا را حساب کرد و همینطور هفته های بعد...
🌷ابراهیم شهید شد. یکروز دور هم نشسته بودیم. بحث چلوکباب شد. مصطفی گفت: یادتان می آید که ابراهیم گفت مصطفی امروز پول غذا را میدهد؟ آن روز هم پول را ابراهیم داد. اما برای اینکه من خجالت نکشم...
💫سعید با تعجب گفت: من هم همینطور... و بقیه هم همین را گفتند. آن روز فهمیدیم در تمام مدتی که ما با ابراهیم چلوکباب میخوردیم تمام پول غذا را خودش میداد. چون ما از لحاظ مالی ضعیف بودیم؛ اما این کار را کرد که ما هم از غذای خوب لذت ببریم. چه آدمی بود این ابراهیم.
📔سلام بر ابراهیم2
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
سلام بر ابراهیم.pdf
3.54M
پی دی اف کتاب
#سلام_بر_ابراهیم
پیشنهاد دانلود برای اونایی که این کتاب رو هنوز نخوندن.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#سیره_شهدا
✍به #نماز خیلی اهمیت می داد ، با تعمق #قرآن می خواند ، با تصرع #مناجات می کرد و در دعا کمتر تقاضای مادی داشت .
او عاشق و دلباخته #خدا بود و در وصف این عشق ، سندی بهتر از جسد خونین او نیست .
💠در دفتر سپاه اتاقکی بود که او اغلب در آنجا مشغول #دعا بود ، خیلی #اشک می ریخت ، انگار دنبال گمشده ای می گشت .
هرگز سوز و اشک او را در مناجاتش فراموش نمیکنم ، #عبادات او خالصانه بود.....
#شهیدعلیرضا_نوبخت
📚امام سجاد و شهدا ، ص51
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#وصیت_شهید
دست یکدیگر را بگیرید و راه شهدا را که همان راه رسیدن به خدای متعال است ، ادامه دهید....
#شهیدمصطفی_ردانی_پور
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#نقطه_شروع_ناخالصی
🔶خیلیها باور نمیکردند فرمانده توپخانه سپاه این قدر کم حقوق میگیره؛ وقتی هم که خواستند حقـوقش را زیاد کنند #عصبانی شد و نذاشت
توی جلسه ای بهش یه تلویزیون هدیه دادند اما قبول نکرد گفتند این #هدیه
رابه همه فرماندهان دادن چرا نمیگیری؟
🔷گفت ناخالصی در عمل یه نقطه شروع
داره ممکن هست قبول این هدیه نقطه
شروع #ناخالصی در زندگی من باشـه،
نمی خوام ذرّه ای از ناخالصی در عملم
باشه من با خدا معامله کرده ام ، هدیه رو هم از خودش می گیرم
📚خاطره از #شهید حسن شفیعزاده، کتاب #حکایت فرزندان فاطمه ، جلد۱ ،ص۴۰
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#بسیجےوسطمعرڪه
به بچههای #بسیج خیلی اعتقاد داشت👌.در روزهای #فتنه۸۸ یک بار دربارهی بچههای بسیج صبحت میکردیم.از بسیجیهای اسلامشهری و اینکه چطور پای کار انقلاباند✌️کلی صبحت کرد و کلی از آنها تعریف و تمجید کرد،
با همهی جو سنگینی که آن روزها علیه بچههای بسیج وجود داشت، به شدت از تاثیر حضور بسیج در خاتمه دادن به غائله فتنه تعریف میکرد🌺.این بچهها را خیلی دوست داشت و با احترام از انها یاد میکرد.خودش هم یکی از آنها بود.محمودرضا بسیجی وسط معرکه بود☝️.در ایام اغتشاشات خیابانهای تهران،کنار بچههای بسیج بود.کسی به او تکلیف نمیکرد که برود،اما موتور سیکلتش🏍را بر میداشت و تنهایی میرفت.چندبار هم خودش را به خطر انداخته بود😞.یک بار خودش تعربف میکرد به خاطر ظاهر بسیجیاش پشت چراغ قرمز، اراذل و اوباش هجوم آورده بودند❗️.که موتورش را زمین بزنند،اما نتوانسته بودند.آن روزها نگرانش میشدم😞در یکی دو هفته بعد از اعلام نتایج انتخابات که خیابان آزادی و بعضی خیابانهای اطراف اغتشاش بود با او تماس گرفتم و پرسیدم:کجایی؟!😫گفت توی خیابان.گفتم چه خبر است آنجا؟ گفت:امنوامان😐.گفتم این چیزهایی که من دارم توی اینترنت میبینم آنقدر هم امنوامان نیست😒!گفت نگران باشگفتم چرا؟ گفت بسیجی زیاد است☺️❤️
راوی:برادر #شهید
محمودرضابیضائے🌹
📚برشی از ڪتابتوشهیدنمیشوی🕊
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌷 مصطفی یک معلم بود
و مدرک فوق دیپلم داشت.
✅ با اینکه به جبهه میرفت
در کنکور هم شرکت کرده بود.
در رشته مهندسی برق زاهدان قبول شد.
جواب کنکورش که آمد،
شهید شده بود
و هنوز پلاکارد شهادتش سر در منزل نصب بود.
✉️ وقتی پستچی برگه قبولی مصطفی را آورده بود،
اسم او را روی پلاکارد دید و گفت:
☀️ «این دانشجوی شما هم در دانشگاه دنیا و هم در دانشگاه آخرت قبول شدند».
🎤 راوی: همسر شهید
🌹 یادی از سردار #بسیجی، معلم #شهید_مصطفی_عسگری (●ولادت: ۱۳۳۵، قم ☆ ○شهادت: ۱۳۶۴، عملیات والفجر۸)
انتشار به مناسبت #هفته_بسیج
🌹نثار روح مطهر سردار بسیجی، معلم شهید "#مصطفی_عسگری" #صلوات🌹
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
4_5929327365741084747.mp3
2.57M
#پیشنهاد_دانلود
📻 #بشنوید | #رادیو_پلاک
#طنز_جبهه 😂
🔹خمپاره (طنز نماز جماعت)
روای: #حاج_آقا_ماندگاری
#شاد_باشیدوبانشاط
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
@shahed_sticker۳۲۶.attheme
121.2K
• #شهید_ابراهیم_هادی 1
• #تم_رفیق_شهید 📲
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
@shahed_sticker۴۰۰.attheme
152.5K
• #شهید_ابراهیم_هادی 2
• #تم_رفیق_شهید 📲
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
روایتگری شهدا
🌷 مصطفی یک معلم بود و مدرک فوق دیپلم داشت. ✅ با اینکه به جبهه میرفت در کنکور هم شرکت کرده بود. در
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا