#سیره_شهدا
✍تازه بچه دار شده بودیم ،
بابا شدن برایش لذت بخش بود .
با ذوق بچه را بغل می کرد و می گرداند ، می بردش جلوی عکس امام (ره) و می گفت ،
ای خودت فدای امام ، ای بابا فدای امام.....
#شهیدجلال_افشار
تولد 1335 اصفهان
شهادت 1361 شلمچه
📚خط عاشقی ، ج5
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌸 او فرمانده ی دلها بود...😍
#متن_خاطره:
✍یک روز قبل از نمازِ صبح از خواب بیدار شدم و رفتم که وضو بگیرم. چشمم خورد به حسن باقری که داشت به تنهایی دستشوییهای مقر رو میشست.
♻️گاهی هم دور از چشمِ همه، حیاط رو آب و جارو میکرد. به خاطر همین کارهاش هم
فرمانده ی لشکر بود ، هم فرمانده ی دلها...
📌خاطرهای از زندگی سردار شهید حسن باقری
📚منبع: یادگاران ۴ «کتاب شهیدباقری» ، صفحه ۷۳
#شهیدباقری #اخلاص #تقوا #خدمترسانی #نظافت
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✨باید جایے بروم ڪہ
مسیرم به #شهــادت نزدیڪتر باشد ...✨
«#آقامحسن درس خوانـده بود و فـوق دیپلم داشت ، سربازے هم رفت . وقتے میخواست سربازی برود ، گفت : « میخواهـم #ـسختتریـن جـا بروم .» رفت دم مرز ... هر چقدر هم گفتیـم : «تو تڪمیلی داری ، تو #بسیج داری ، بیا پیش خودمان» ، گفت : «نه حاجی ، من میخواهم جایی بروم ڪه خیلی سخت باشد .»
سربازیاش را رفت و ازدواج ڪرد . ڪار هم داشت .
در ڪار برق ساختمان بود و در حوزه ڪتاب هم ڪار میڪرد ، در پروژه ڪتاب شهری ڪہ داشتیم و به مدارس میرفت و تبلیغ ڪتاب میڪرد . کارهای این تیپی میڪرد و در پروژههای ساختمانے هم کار برق را انجام میداد.
یڪ روز آمد پیـش من و گفت :
« فکر میکنم مسیرے ڪہ #حاج_احمد(ڪاظمی) براے من مشخـص ڪرده ، در ڪار برق و اینها محقـق نمیشود. من بایـد جـایے بروم ڪہ مسیـرم بہ #شهــادت نزدیـکتر باشـد .»
بہ اصرار زیاد میخواست برود #سپاه و با پیگیری شدید شبانهروزیاش، خدا را شڪر رفت و بعد گفت : «میخواهم بروم #سخت_ترین یگان های سپاه» کہ بالاخره بہ یگان زرهے رفت . در عین حال ڪه در سپاه بود، عصرها هم میآمد و در ڪار ڪتاب ، فعالیت می ڪرد . به ڪتاب خیـلی علاقه داشت . هم زمان اردو #جهادی هم ڪہ بود، میرفت.»
✍ #راوی : جناب حمید خلیلی
( مدیر انتشارات شهید ڪاظمی )
#شهید_محسن_حججی
#شهید_بی_سر
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#سیره_شهدا
هنوز آفتاب کامل غروب نکرده بود ، عطاء الله مثل همیشه پدرش رو مجبور به بستنِ مغازه کرد میگفت ،
کار کردن وقتِ نماز برکت نداره ، بریم مسجد ، بعد که برگشتیم خودم همه ی کارها رو می کنم ، اینطوری پولی که در میارین دیگه شبهه ای نداره و آدم رو به یه جایی می رسونه.....
#شهیدعطاءالله_اکبری
📚سیره ی دریادلان
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔶 آقازاده ها...
👤حمید حسام نویسنده کتاب خداحافظ سالار:
🔹 سردار همدانی نام خانوادگی فرزندان خود را تغییر داده بود.این شهید بزرگوار معتقد بود که هیچ کس در جامعه نباید بداند که شما فرزند من هستید تا به خاطر من برای شما تبعیض قائل شود.
👈ای کاش بعضی مسئولین از مَنِش این شهید بزرگوار کمی یاد میگرفتن...
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊