💎#رفیق_خوشبخت_ما (۲۲)
🍀#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی(ره)
🍁۱۹ روز تا#اولین_سالگرد_شهادت
⭐#زندگی_مجاهدانه همراه با تلاش خالصانه
🌿#مکتب و#مدرسه درس آموز
🍂مقدمه سازی#ظهور
👈#باب_چهارم:#استغنا ص ۴۳
🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی
🔸️انتشارات زائر رضوی
👈#باب_چهارم:#استغنا ص ۴۳
⚡می گفت: »اگر می خواهی دردمند نشوی، دردمند شو! دردی که خنکای وجودت را در گرمای سوزنده غیر طاقت است، دردی که گرمای وجودت در سرمای جانکاه باشد. همۀ دردها درد نیستند و همه بالها بال نیستند. چه بسیار دردهایی که دوای دردنـد و چه بسیار بالهایی که در حقیقت باید خودت را به او بسپاری و رضایتش را عین نعمت و لطف و محبت بدانی.«
💢در مـرحـلـۀ »مـعـرفـت« انـسـان بـر اثــر رهـایـی از تعلقات و اعتبارها، از وسایل مادی بی نیاز شده و از تجلیات صفاتی حضرت حق سبحانه بهره ور شود.
🖊شهیدی که همسرش واسطۀ شهادتش شد ص ۴۵
🔸️زمان جنگ حسین بادپا هم رزم من بود و خیلی دوستش داشتم.
🔸️الان او مفقودالاثر اسـت. همشهری بـودیـم. بـرای اینکه بیاید اینجا، خانمش را واسطه کـرد و ایـن خیلی مهم اسـت که زن انسان واسطه شود برای#مجاهدت شوهرش، بیاید و التماس کند
🔸️و بگوید: »قبول کن شوهر من به جبهه بیاید و شهید شود.« این خیلی حرف مهمی است. نشان می دهد که هدف خیلی با ارزش است.
🔸️حسین بادپا بار اول زنش را واسطه فرستاد. بار دوم خودش آمـد. من خیلی دوستش داشتم. بـرای بار چهارم نمی گذاشتم بیاید. مجدداً خانمش را واسطه کرد و گفت: »تو پیش فلانی آبرو داری.
🔸️برو واسطه شو تا بگذارد من بروم.« این ماجرا در#ایام_فاطمیۀ سال قبل بود. بعد هم به اینجا آمد و شهید شد.
🌼شهید سلیمانی
┏━━━🍃🌷🕊━━━┓
🌷 @shahidabad313 🌷
┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎#رفیق_خوشبخت_ما (۲۳)
🍀#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی(ره)
🍁۱۸ روز تا#اولین_سالگرد_شهادت
⭐#زندگی_مجاهدانه همراه با تلاش خالصانه
🌿#مکتب و#مدرسه درس آموز
🍂مقدمه سازی#ظهور
👈#باب_چهارم:#استغنا ص ۴۳
🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی
🔸️انتشارات زائر رضوی
🖊دعایی که از زبان یک#مادر_شهید مستجاب شد ص ۴۶
🔸️یکی از رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله که نمی شناختمش با خنده رویی به من گفت: »این بندۀ خدا را نمی شناسم؛ ولی حسین )حسین بادپا( شهید نمی شود. این را#شهید_یوسف_الهی گفته.
🔸️« حاج قاسم گفت: »نه. ا گر آن کسی که باید برایش دعا کند، دعا کند، شهید می شود.«به محض اینکه حاج قاسم ایـن جمله را گفت، حسین بادپا
خشکش زد و رو به من گفت: »ابراهیم، حاجی چه گفت؟
🔸️« جملۀ حاج قاسم را برایش تکرار کردم: »حاجی گفت ا گر آن کسی که باید برایش دعا کند، دعا کند، شهید می شود.«آن شب زمانی که به خانۀ حاج حسین بادپا برگشتیم، او دوباره از من پرسید: »حاج قاسم چه گفت؟« دوباره جملۀ سردار سلیمانی را تکرار کردم.
🔸️بعد از آن حدود چهار یا پنج بار حسین این را از من پرسید. بعد از مدتی حاج حسین بادپا رو به من گفت: »ابراهیم، حاج قاسم از غیب خبر دارد.« گفتم: »یعنی چه که از غیب خبر دارد؟
🔸️« حاج حسین گفت: »من خوابی دیده بودم که این خواب را تا به حال برای کسی تعریف نکرده ام.« پرسیدم: »چه خوابی؟« حاج حسین گفت: »چندی قبل خواب#شهید_کاظمی را دیدم که پیغام شهید یوسف الهی را برایم آورد و گفت تو شهید نمی شوی.«
🔸️در خواب به شهید کاظمی گفتم: »دعا کن من هم بیایم پیش شما و خدا مرا به شما برساند.« ولی شهید کاظمی دعا نکرد. گفتم: »باشد دعا نکن. من دعا می کنم، تو آمین بگو.« گفتم: »خدایا من را به شهدا برسان.« شهید کاظمی آمین نگفت و فقط به صورتم
نگاه کرد و خندید.
🔸️حاج حسین رو به من ادامه داد: »ابراهیم حاج قاسم از کجا فهمید که این حرف را گفت؟«حسین بادپا بعد از ایـن خـواب، درسـت کمتر از یک مـاه قبل از شهادتش به مزار شهید کاظمی رفت و آنجا با پدر و مادر این شهید دیـــدار کـــرد.
🔸️آنـجـا از مـــادر شهید کاظمی خـواسـت بـرای
عاقبت به خیرشدنش دعا کند و مادر شهید کاظمی در حالی که دستهایش را رو به آسمان گرفته بود، از خدا عاقبت به خیری حاج حسین را خواست و دعا کرد.
💥اینگونه دعای مادر شهید در حقش مستجاب شد!
🌼سیدابراهیم، هم رزم شهید
┏━━━🍃🌷🕊━━━┓
🌷 @shahidabad313 🌷
┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎#رفیق_خوشبخت_ما (۲۴)
🍀#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی(ره)
🍁۱۷ روز تا#اولین_سالگرد_شهادت
⭐#زندگی_مجاهدانه همراه با تلاش خالصانه
🌿#مکتب و#مدرسه درس آموز
🍂مقدمه سازی#ظهور
👈#باب_چهارم:#استغنا ص ۴۳
🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی
🔸️انتشارات زائر رضوی
🖊بوسیدن پای مادر ص ۴۸
🔸️مادر حاج قاسم سلیمانی که از دنیا رفتند، پس از چند روز، با جمعی از خبرنگاران تصمیم گرفتیم بــرای عـرض تسلیت بـه روستای قنات ملک برویم.
🔸️با هماهنگی قبلی، روزی که سردار هم در روستا حضور داشتند، عازم شدیم. وقتی رسیدیم، ایشان را دیدیم که کنار قبر مادرشان نشسته و فاتحه می خوانند. بعد از سلام و احوالپرسی، به ما گفت: »من به منزل می روم. شما هم فاتحه بخوانید و بیایید.«
🔸️بعد از قرائت فاتحه، به منزل پـدری ایشان رفتیم. برایمان از جایگاه و حرمت مــادر صحبت کـرد و گفت: »ایــن مطلبی را که می گویم، جایی منتشر نکنید.« گفت: »همیشه دلم می خواست کف پای مادرم را ببوسم؛ ولی نمیدانم چرا این توفیق نصیبم نمی شد.
🔸️آخرین بار، قبل از مرگ مادرم که اینجا آمدم، بالاخره سعادت پیدا کـردم و کف پـای مــادرم را بوسیدم. با خـودم فکر می کردم حتماً رفتنی ام که خدا توفیق داد و این حاجتم برآورده شد.«
🔸️ســـردار در حـالـی ِ کـه اشــک جـاری شـده بـر گونه هایش را پا ک می کرد، گفت: »نمی دانستم دیگر این پاهای خسته را نخواهم دید تا فرصت بوسیدن داشته باشم.«
┏━━━🍃🌷🕊━━━┓
🌷 @shahidabad313 🌷
┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎#رفیق_خوشبخت_ما (۲۵)
🍀#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی(ره)
🍁۱۶ روز تا#اولین_سالگرد_شهادت
⭐#زندگی_مجاهدانه همراه با تلاش خالصانه
🌿#مکتب و#مدرسه درس آموز
🍂مقدمه سازی#ظهور
👈#باب_چهارم:#استغنا ص ۴۳
🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی
🔸️انتشارات زائر رضوی
🖊درس تواضع ص ۴۹
🔸️زمانی که در جنوب شرق مأموریت داشتیم، شب به یک پاسگاه ژاندارمری رفتیم که روستا بود و قرار بود صبح برای شناسایی حرکت کنیم.
🔸️آن شب، به علت کمبود جا باید حـدود ۱۴ نفر در یک اتاق می خوابیدیم؛ درحالی که فقط یک تخت سربازی در آن اتاق بود. من به گمان این که سردار حاج قاسم سلیمانی برای استراحت به اتاق دیگری می ِ رود، قبل از ورود بقیه، روی تخت دراز کشیدم.
🔸️زمانی که حاج قاسم را در حال ورود به اتاق دیدم، از جا بلند شدم؛ اما حاج قاسم آمد داخل همان اتاق و از من خواست سرِ جایم دراز بکشم. من با اصرار خواستم ایشان به جای من روی تخت بخوابد؛
🔸️اما خطاب به من گفت: »من فرمانده تو هستم و به تو امر می کنم همان جا بخوابی.« آن شب، حاج قاسم با وجـود کمبود جا، با سختی خوابید و به ما
درسهای بزرگی داد.
🌼سردار حسین فتاحی
┏━━━🍃🌷🕊━━━┓
🌷 @shahidabad313 🌷
┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎#رفیق_خوشبخت_ما (۲۶)
🍀#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی(ره)
🍁۱۵ روز تا#اولین_سالگرد_شهادت
⭐#زندگی_مجاهدانه همراه با تلاش خالصانه
🌿#مکتب و#مدرسه درس آموز
🍂مقدمه سازی#ظهور
👈#باب_چهارم:#استغنا ص ۴۳
🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی
🔸️انتشارات زائر رضوی
🖊مادری که خودش قبر کَند ص ۵۰
🔸️یادم هست مادری بود در یکی از روستاها به نام »#خانوک«. شوهر و سه پسرش در جنگ بودند. یک پسرش به نام#زاد_خـوش که شهید شد،
🔸️اجازه نداد کسی قبر را حفر کند. خودش آمد این قبر را کَند، این زن وقتی خسته شد، دخترهایش را صدا زد که کمکش کنند
🔸️قبر پسرش را که ۱۷ ساله بود کَند و بعد این پسر را توی قبر گذاشت و دفن کرد و شوهر و دو پسر دیگرش را روانۀ جبهه کرد.
💥عجیب بود این صحنه.
🌼شهید سلیمانی
┏━━━🍃🌷🕊━━━┓
🌷 @shahidabad313 🌷
┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎#رفیق_خوشبخت_ما (۲۷)
🍀#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی(ره)
🍁۱۴ روز تا#اولین_سالگرد_شهادت
⭐#زندگی_مجاهدانه همراه با تلاش خالصانه
🌿#مکتب و#مدرسه درس آموز
🍂مقدمه سازی#ظهور
👈#باب_چهارم:#استغنا ص ۴۳
🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی
🔸️انتشارات زائر رضوی
🖊واکنش حاج قاسم به بازرسی قبل سخنرانی ص ۵۰
🔹️قبول کرده بود سخنران یادوارۀ شهدای یک روستا باشد.
🔹️وقتی متوجه شد برای مراسم مردم را بازرسی می کنند،
🔹️گفت: »با این وضعیت سخنرانی نمی کنم؛ مگر اینکه دست از بازرسی مردم بردارید.«
┏━━━🍃🌷🕊━━━┓
🌷 @shahidabad313 🌷
┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎#رفیق_خوشبخت_ما (۲۸)
🍀#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی(ره)
🍁۱۳ روز تا#اولین_سالگرد_شهادت
⭐#زندگی_مجاهدانه همراه با تلاش خالصانه
🌿#مکتب و#مدرسه درس آموز
🍂مقدمه سازی#ظهور
👈#باب_چهارم:#استغنا ص ۴۳
🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی
🔸️انتشارات زائر رضوی
🖊آیت الله العظمی خامنه ای سرآمد همۀ روحانیون ص ۵۱
🔸️مردم، از من قبول کنید! من عضو هیچ حزب و جناحی نیستم و به هیچ طرفی جز کسی که خدمت می کند به اسلام و انقلاب تمایل نـدارم
🔸️اما این را بدانید: والله! علمای شیعه را تماما و از نزدیک می شناسم. الان ۱۴ سال شغل من همین است.
🔸️علمای لبنان را می شناسم، علمای پاکستان را می شناسم، علمای حوزۀ خلیج فارس را می شناسم. چه شیعه و چه سنی،
🔸️والله! اشهد بالله سرآمد همۀ این روحانیت، این علما از مراجع ایران و مراجع غیر ایـران، این مرد بزرگ تاریخ، یعنی آیت الله العظمی خامنه ای است.
🔸️من با خیلی از علمای شیعه مکاتبه و از نزدیک مـراوده دارم و می شناسم آنها را، ارادت داریـم، دنبال تبعیت مردم از آنها هستیم؛ امـا اینجا کجا، آنجا کجا؟! بین ارض و سما فاصله داریم.
🔸️در حکمت این مرد، در اخلاق این مرد، در دین این مرد، در سیاست شناسی این مرد، در ادارۀ حکومت این مرد دقت کنیم و در بازیهای سیاسی، مرزهای خودمان را تفکیک کنیم.
🔸️آدمها می آیند و می روند. آن چیزی که مهم است، اتصال ما به ولایت است. آنچه که مهم است، حمایت ما از این نظام است.
🌼شهید سلیمانی
┏━━━🍃🌷🕊━━━┓
🌷 @shahidabad313 🌷
┗━━━🕊🌷🍃━━━┛