eitaa logo
روایتگری شهدا
24هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
5.6هزار ویدیو
84 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
✫⇠(۱۳۳) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت صد و سی و سوم:اولین کلاسِ مخفی 🍂اولین من بود برای یکی از بچه های خوش اخلاق و دوست داشتنی همدان بنام حمید تاج دوزیان بود. یه روز آقا حمید که مدتی بود با هم آشنا و دوست شده بودیم و کم و بیش متوجه شده بود که من طلبه م ، اومد پیشم و گفت: میخام توی همین قدم زدنهای محوطه هر چی از تاریخ اسلام می دونی برام بگی. خیلی متواضع و تشنه یادگیری و علاقمند به مباحث دینی و مذهبی بود و همیشه گوشه لبش یه لبخند ملیح خودنمایی می کرد. 🔘این بود که اولین من بصورت قدم زدن در محوطه و بصورت دو نفره شروع شد و چند روزی ادامه داشت، در ساعات هواخوری بعد از انجامِ کارهای شخصی، همدیگه رو پیدا می کردیم و هر چی از تاریخ اسلام می دونستم برای ایشون می گفتم و ایشون خیلی شوق و علاقه نشون می داد. از همونجا معلوم بود این آدم آینده ی درخشانی داره و تشنه علم و دانشه. امروز به لطف همون علاقه و پشتکار ، جزو افتخارات ملی این کشوره و دارای تالیفات و آثار متعدد هست. دکتر حمید تاج دوزیان علاوه بر دکترای جغرافیای سیاسی ، در زمینه پزشکی هم تاکنون موفق شده که چندین دستگاه را اختراع کنه که نمونه آنها کسب مدال طلای پنجاه و هفتمین نمایشگاه بین المللی ایده ها و اختراعات و دستاوردهای نورنبرگ آلمان در سال ۲۰۰۵ بود. ♻️جوان ۲۱ ساله اسیر دیروز که در قامت یه اسلحه بدست گرفته و از دین و اعتقاداتش دفاع کرده و با تنی مجروح به اسارت در اومده بود و با تواضع و فروتنی تشنه اهل بیت(ع) بود و از لحظه لحظه اسارتش برای یادگیری و یاد دادن استفاده می کرد ، امروز با همان ایمان و اعتقاد راسخ به درخت تناوری تبدیل شده که علاوه بر رشته های سیاسی و پزشکی در عرصه ورزش و کوهنوردی هم برای کشورش افتخار آفرین بود و دهها قله مرتفع ملی و جهانی رو فتح کرده و در شورای عالی انقلاب فرهنگی مشغول به خدمت و انجام وضیفه است. 💥این خاصیتِ ماندگاریِ فرهنگ ایثار، مقاومت و شهادته که هر چه افراد از لحاظ علمی رشد می کنند بر ایمان و فروتنی و عشقشون به امور معنوی افزوده میشه. امروز از افتخارات من بعنوان یه طلبه اینه که در فضایی بودم و نفس کشیدم که امثال حمیدها در اون نفس کشیدن و با عطر انفاس معنوی اونها محیط اسارات برای امثال من آسون و قابل تحمل بوده است...   ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠(۱۷۳) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت صد و هفتاد و سوم:"نبردِ نرم " 🍂روز بعد با توکل برخدا سر صف آمارِ داخل آسایشگاه بلند شدم و بعد از مقدمه‌ای کوتاه در باره ضرورت فعالیت و برنامه‌های فرهنگی و نقش اون در حفظ نشاط و سرزندگی بچه‌ها ، اعلام کردم ما نمیخایم بین ما و ارشد آسایشگاه تنشی پیش بیاد و همه برادر و اسیر هستیم، ولی با توجه به خواستِ اکثریت، هر روز صبح کلاسی با عنوان بصورت عمومی برگزار خواهم کرد و بدون این که اعتنایی به علی کُرده بکنم اولین جلسه رو با عنوان قضیه اصحاب فیل و ولادت پیامبر(صلی الله علیه و آله) آغاز کردم و با قرائت سوره فیل و اشاره به آیه «الم یجعل کیدهم فی تضلیل» بصورت تلویحی باطل شدن کید و نقشۀ مسئول قبلی و فعلی آسایشگاه و بعثیها برای متوقف کردن فعالیتها رو اعلام کردم. 📌با این اقدام موجی از خوشحالی دوباره در بین بچه ها ایجاد شد و قرار شد از روزهای بعد اذان و قرائت و ترجمه قرآن تداوم یافته و حتی بر حجم برنامه‌ها افزوده بشه. این اقدام با حمایت قاطع بچه‌ها همراه شد و باعث شد علی کُرده نتونه کاری بکنه و با این تصمیم بچه ها در ظاهر مقابله نکرد. 📍با خنثی شدن این توطئه، مجددا و با قوت بیشتری برنامه ها تداوم یافت و در جلسۀ شورای فرهنگی با پیشنهاد آقا رحیم و تایید بقیه دوستان، مسئولیت فرهنگی آسایشگاه به بنده سپرده شد. در حالی که تجربۀ کافی برای مدیریت برنامه های فرهنگی نداشتم ولی از اون جایی که معتقد به کار تشکیلاتی و استفاده از خِرد جمعی بودم، سعی کردم از ظرفیت و استعداد همه افراد استفاده کنم و حتی با بچه‌های صاحب نظر در آسایشگاهای دو و سه هم مشورت می‌کردم و برای کیفی کردن فعالیتها از اونها مشورت می‌گرفتم. 🔸️عبدالکریم مازندرانی بیشترین همفکری و مساعدت رو در این زمینه با من داشت و در واقع همۀ برنامه‌ها رو با مشورت هم انجام می‌دادیم. از همه خواستم کمک کنن و هر کسی گوشه‌ای از کار رو به دست بگیره. یکی برنامه‌ریزی کلاسها، یکی تشکیل گروه تئاتر، یکی سرود، یکی مسابقات، یکی نشریه و یکی هم گروه خدمات و تهیه جوائز و به لطف خدا برنامه‌های متنوع و مفیدی اجرا می‌شد. 😭یکی از کارهای قشنگ بچه‌ها این بود که رفتن با تیم پرویز و علی کُرده صحبت کردن و از اونها درخواست کردن که تو برنامه‌ها مشارکت کنن و جوِ صمیمانه در بین همه(حزب اللهی و غیر حزب اللهی) بوجود بیاد و دوگانگی و اختلاف از بین بره. این حرکت مقدار زیادی اثر داد و تا حدودی اونها هم تو برنامه‌ها شرکت می‌کردن... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯