eitaa logo
روایتگری شهدا
23.1هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 کتابی که اشک شهید را در آورد... یه روز اومدم خونه و دیدم چشماش سرخ شده ، کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب (ره) هم توی دستش بود. بهش گفتم:گریه کردی؟ یه نگاه بهم کرد وگفت: راستی اگه خدا اینطوری که توی این کتاب نوشته با ما معامله کنه ، عاقبتِ ما چی میشه؟ یک مدت بعـد برای گروه خودشون صندوقی درست کرده ، و به دوستانش گفته بود: هرکسی غیبت کنه، باید ۵۰ تومان بندازه توی این صندوق؛ باید جریمه بدیم تا گناه تکرار نشه... 📌خاطره‌ای از زندگی سردار شهید محمدحسن فایده 📚منبع: کتاب افلاکیان ، صفحه ۲۶۲ 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
ツ 🍁مقام معـــظم رهـــبری: سردار شهید حاج قاسم سلیمانی نمونه برجسته ای از شدگان‌اسلام و مکتب‌خمینی بود. 👈 🔻گـــناه آدم های خــــوب اگر بخواهی عــبد باشی اول باید نکنی بعد بی گناه که شدی برای گناهان زیادی خواهی کـــرد. [خوب که شدی گناهانت فــــــــــــــــــــــــــــــــرق میکند] 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥 مهجوریت قرآن 💥 هزارها نفر پیدا می‌شوند که ( کتاب درسی سطح عالی حوزه) را چهار لا بلدند، ردّ کفایه را هم بلدند، ردّ ردّ او را هم بلدند، ردّ ردّ ردّ او را هم بلدند، اما دو نفر پیدا نمی‌شوند که☀️ را به درستی بدانند! نسل کهن از بزرگترین خود باید کند و آن قرار دادن☀️ است. استاد شهید مطهری رحمه الله 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☀️روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سفارشات حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری حفظه الله در مورد اهمیت و آثار نماز یکشنبه ماه ذی القعده 🗓 ۱۳۹۵/۵/۱۷ 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✫⇠(۱۵۱) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت صد و پنجاه و یکم:غرور بیجا با اتکا به دشمن 🔘اسماعیل ارشد آسایشگاه هفت بود و بسیار متکبر و مغرور و با اتکا به بعثیها دست بزن داشت و بچه ها رو اذیت می کرد. یه روز که من آسایشگاه را بُرده بودم برای استفاده از توالت ها، اسماعیل به من گفت افرادِ آسایشگاهتو بزن کنار تا افراد من اول بِرن دستشویی. 🔸️گفتم ما زودتر اومدیم و تعدادی رفتن. هر وقت همه افراد استفاده کردن اون وقت نوبت آسایشگاه شماست. با همون غرورِ  خاصِ خودش رو به من کرد و گفت مراقب خودت باش و بدون که اسیری. منم بهش گفتم تو هم گر چه پشتت به عراقیها پُره و شدی مسئول بند ولی تو هم بِدون مثل من یه اسیر هستی. 💥از اون روز تنش بین من و اسماعیل شروع شد و دشمن از یکی که ناصر بود، شد دو نفر و هر آن در معرض خطر جدی قرار داشتم. فقط کافی بود یکی از اونها منو به  بعثیها معرفی کنه ، ولی به لطف خدا هیچگاه این قضیه اتفاق نیفتاد. ⚡ناصر هم بدش نمیومد که از طریق اسماعیل منو بفرسته زیر کتک و شکنجه. به هر حال گرفتن امتیازها از ناصر براش قابل قبول نبود و گر چه مقداری موقعیتش تضعیف شده بود ولی هنوز پشتش به بعثیها پر بود، مدتی رو تحمل کرد و آخرش بدون اینکه درگیری خاصی ایجاد کنه یه روز اومد پیشم و گفت وُلِک رحمان دستت درد نکنه دیگه به اندازه کافی توی این مدت استراحت کردم. دیگه میخام خودم دوباره مسئولیت آسایشگاه رو به عهده بگیرم. منم که چاره ای نداشتم  مسئولیت رو بهش واگذار کردم. 🔸️همنشینی سلطان و شیرسواری🔸 🔹️یه ضرب المثل عربی هست که میگه «صدیق الملک کراکب الاسد» دوستی با پادشاه مثل سواری بر پشت شیر است. مگه میشه سوار بر پشت شیر شد و عاقبت در چنگالهای تیز اون گرفتار نشد. همین ناصر با همه خوش خدمتیش به بعثیها و خیانتش در حق هموطناش، یه وقتایی مغضوب اونها می شد و حسابی کتک می خورد. یه بار یکی از بعثیها (ظاهرا عدنان) بهش گیر داده بود و بعد از یه کتک مفصل با چوب زده بود تو دستش و دستشو شکسته بود و تا مدتها به گردنش آویزون بود. همین ماجرا برای یکی دیگه از جاسوسها بنام «م.ب» اتفاق افتاد و بشدت شکنجه و مجازات شد. ⚡مدت زیادی هم بیمار شد و بچه ها از باب ترحم بهش کمک می کردن. خوشبختانه رفتار وحشیانه دشمن با او و جوانمردی بچه ها و نادیده گرفتن خیانتهاش باعث شد این فرد بعد از مدتی موفق به بشه و دست از برداره. بچه ها هم با آغوش باز اونو پذیرفتن و تا آخر اسارت با بقیه همراه بود. ولی ناصر تا روز آخر ادامه داد و آخرش هم به پناهنده شد... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠(۱۵۲) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت صد و پنجاه و دوم:حاشیه های امن موقت بود  🍂بعثیها حتی به دوستان خودشون هم رحم نمی کردن و از ایرانی جماعت با هر نام و نشانی بشدت متنفر بودن. اصلا براشون مهم نبود چه کسی با اونها همکاری می کنه ، چون خوب می دونستن همکاری کردن بعضی از افراد از روی ترس یا طمع هست و دلبستگی خاصی به اونها ندارن. شاید همین روزهای اول واقعا بخاطر ترس شدید و ضعف ایمان حاضر شد با دشمن همکاری کنه. 📍در اسارت ماجراهای عبرت آموز زیادی در خصوص کسانی که به هر نیت (ترس، ضعف ایمان، طمع یا کینه) به خیانت آلوده شدن پیش اومد. بعضی از اونها که می خواستن با جاسوسی برای دشمن حاشیه ی امن برای خودشون ایجاد کنن و کتک نخورن و شکنجه نشن، در مواردی چنان مغضوب بعثیها می شدن و کتک خوردن که کمتر اسیری اونجور شکنجه شده بود. بعضی به بیماریهای لاعلاج مبتلا شدن و برخی هم در اواخر اسارت بدست شیر بچه های بسیجی مجازات شدن و تعداد قابل توجهی هم موفق به توبه شدن. ♦️از کسانی که موفق به شد و حتی در رحلت امام مرثیه سرایی کرده،اسماعیل بود و اسمش در لیست تبعیدی ها به بعقوبه قرار گرفت و تبعید شد. کسی که روزی با نهایت قساوت کابل بدست می گرفت و بچه ها رو می زد و هر چه بعثیها ازش میخاستن انجام می داد ، با رفتار کریمانه بچه ها متوجه اشتباهاتش شد و کرد و بچه ها هم به گرمی او رو پذیرفتن. 💥یادم هست بعد از آزادی و در روز چهارم وقتی از تهران بسمت کرمانشاه داخل هواپیما بودیم ایشان آمد پیش من و گفت فلانی دستم به دامنت نکنه بچه ها هنوز ازم داشته باشن و شکایت کنن و مشکل برام پیش بیاد. من گفتم اسماعیل خیالت راحت. این بچه ها اونقدر بزرگوارن که همون زمان اسارت فراموش کردن و بخشیدنت و حتی دوستت دارن... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
♻️خدایا ! به من کن ... ♻️خدایا اگه قسمتم شود یعنی به من رحم کردی.... به منی که لیاقت نداشتم... ☀️  ✅@shahidabad313 ╰━━🌷🕊🍀🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍روایت قاسم صادقی همرزم از زیارت خاص توسط و او گفتم شراب وصل به " اوباش" می‌دهند؟ با خنده گفت: بنده‌ی "او" باش، می‌دهند..! چقد شنیدنی 😭😭😭 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯