eitaa logo
روایتگری شهدا
25.7هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
5.2هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ «...شب‌هایی که دو ساعت مانده به اذان صبح بیدار می‌شدم هر چه می‌گشتم تا بچه‌های گردان را پیدا کنم نمی‌توانستم. نه داخل مسجد و نه تو اتاق‌های گردان. مگر تک و توکی که احتمالاً در کارشان ناشی بودند. یک روز صبح محمد سیفی -مسئول دسته -را کنار کشیدم و پرسیدم: مگر من تافته جدا بافته هستم؟ نصف شبها کجا می‌روید؟ اول خودش را به آن راه زد اما سماجت مرا که دیدگفت: شب که شد بهت میگم. 1:30یا ۲ نصف شب بیدارم کرد. از مقر گردان رفتیم بیرون به سمت خاکریزها و بیابانهای پشت خاکریزها. با تعجب گفتم: آقا محمود سرکاریه؟ کجا می‌بری منو نصفه شبی؟ با صدایی گرم و محجوب گفت: عجله نکن الان می‌رسیم پسره شیطون. وقتی رسیدیم پشت خاکریز گفت: بچه‌ها آن پشت هستن نگاه کن. گفتم: گرفتی ما رو؟ شوخی می‌کنی؟ وقتی اشک را در چشمهایش دیدم یواشکی رفتم بالای خاکریز و سرک کشیدم. خدای من! چه خبر بود! اینجا کجاست؟! تعداد زیادی قبر کنده شده دیدم. که عده‌ای داخلش مشغول بودند. یکی نماز می‌خواند یکی ناله می‌زد یکی گریه می‌کرد و... تعجب کردم که خدا چطور مرا به میان این فرشتگان زمینی راه داده! بوی عطـر رفت و آمد ملائک و ائمه به مشام می‌رسید. در حالی که سعی می‌کردم محمود انقلاب روحی‌ام را نفهمد و اشکهایم را نبیند، گفتم خیلی خُب فهمیدم بریم...» کتابی که به بارها خواندن می ارزد... 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊