«مقبره شهدای سادات خمسه کوثر کوشک»، محلی است که پنج شهید از شهدای سادات ـ به نامهای:
#سید_صاحب_محمدی، #سید_علیرضا_جوزی، #سید_داوود_طباطبایی، #سید_حسین_حسینی و #سید_مهدی_موسوی
را در خود جای داده است.
این پنج شهید از جمع بسیجیان گردان الزهرا(س) لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) بودند که به عنوان شهدای شاخص و از بین ۲۰۰ شهید در منطقه عملیاتی سهراهی #کوشک، در تاریخ اول مردادماه سال ۶۷، مقارن با سحرگاه عید قربان و در آخرین روزهای دوران #دفاع_مقدس پس از قبول #قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل توسط #ایران به شهادت رسیدند.
این شهدا در پی حمله مجدد دشمن بعثی و پیشروی آنها تا جاده #اهواز به #خرمشهر ، به همراه دیگر رزمندگان در نبردی سخت و نابرابر با دشمن درگیر میشوند. یکی از وقایع حادث شده در این منطقه اصابت توپ مستقیم تانک دشمن به کامیون حامل ۲۸ رزمنده این گردان بود.
تنها پنج نفری که از #سادات بودند به شهادت رسیدند
از آن جمع، فقط این پنج شهید از سادات بودند و فقط آنان به شهادت رسیدند و پیکرهای مطهرشان از سر تا کمر چون اجداد طاهرینشان در کربلا بیسر و دست، به گونهای قطعه قطعه میشود که قابل شناسایی و تفکیک نبودند؛ به همین دلیل پس از عقبنشینی دشمن، قطعات مطهر پیکر این پنج شهید توسط دیگر همرزمان در همان محل شهادت به خاک گرم و خونین خوزستان سپرده میشود.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✫⇠#خاکریز_اسارت(۱۶۲)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت صد و شصت و دوم:ولایت پذیری
🍂انتظاری که ما از نتیجه جنگ داشتیم پیروزی قاطع نظامی در جنگ بود. هیچوقت فِکر نمی کردیم کار به توافق و مذاکره برسه ، اما صلاح و مصلحت امام خمینی (ره) و نظام اسلامی بر این قرار گرفته بود و ایران در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ با بیانیه ای که حضرت امام صادر کرد،#قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل را پذیرفت. شرایطی جدیدی شکل گرفت و برای بعضی از بچه ها سؤالاتی ایجاد شده بود که چه اتفاقی افتاده و چرا سرانجامِ جنگ به اینجا ختم شد؟
♦️با وجود اینکه در شرایط بسیار سختی بسر می بردیم و قاعدتا خبر پذیرش قطعنامه باید افراد رو خوشحال می کرد، ولی نشونه های خوشحالی در چهره اکثر بچه ها دیده نمی شد و حتی عده ای هم ناراحت بودن، اما از اونجایی که نظر و تصمیم حضرت امام خمینی (ره) برای همه ما که به امر او پا به عرصه دفاع مقدس گذاشته بودیم فصل الخطاب بود ، کسی اعتراضی به این تصمیم نداشت ، تنها چیزی که باعث ناراحتی و غم بچه ها بود اون جمله امام بود که فرمودن «جام زهر رو می نوشم» می دونستیم امام از این تصمیم خوشحال نیست و در واقع علیرغم میل باطنی و بر اساس مصالح نظام اسلامی این تصمیم رو گرفته اند. بنابراین بدیهی بود فرزندان معنوی امام، از غم درونی امام، غمگین باشن.
⚡در این شرایط وظیفه بزرگترها بود تا با تحلیل و تبیین مطالب ، بچه ها رو از غم و نگرانی دور کنن. با تاکید بر ولایت پذیری و بصورت چهره به چهره همه افراد توجیه می شدن و موضوع مهم در گفتگوها، بحث تکلیف گرایی و مهم نبودن نتیجه بود. بعد از چند روز به تدریج غم و نگرانی از چهره بچه ها زدوده شد و همه از این امر خرسند و شادمان بودن که موفق شدن به عنوان سربازی کوچک و به امر ولی فقیه شون در دفاع مقدس شرکت کنن و سختیهای اسارت رو با روسفیدی پشت سر بزارن و اکنون که صلاح و مصلحت بر صلح و سازش است با طیب خاطر امر و فرمان ولی و امامشان رو بر دیده منت بگذارن...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯