eitaa logo
روایتگری شهدا
23.1هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴🚩🌹🌹🚩🔴 پنج شنبه وکلبه سخن برنامه شهید وشهادت 🌹🌹 🔴 شعری که مقام معظم رهبری زیر عکس یکی از شهدا خواندند و اشك ريختند: 🌹 ما سینه زدیم و بی صدا باریدند از هرچه که دم زدیم آنها دیدند 🌹 ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدن 🌹 ✅ خطاب به آقا درجواب شعری که خواندند: 🌹 🌹 از اشک شما ارض و سما باریدند بر آه شما انس و ملک نالیدند ● گفتند همه "فدای اشکت آقا" تصویر شما را شهدا بوسیدند ● آقا خودتان حضرت خورشید هستید از نور شما ستاره ها تابیدند ● در مجلس خوبان شهدا هم بودند اما همگان گرد شما چرخیدند ● از اول و از آخر مجلس، شهدا آقای جهان سید علی را چیدند. 🔴🚩🌹🌹🚩🔴 عجب حال و هوایی می‌شود کاروان راهیان نور مدافعین حرم 🌹 دل نوشته ای از شهید مدافع حرم مصطفی صدر زاده 🌹 شهید_مصطفی_صدرزاده در یادداشتی به دوستان بسیجی خود می‌نویسد: چه می‌شود روزی سوریه امن و امان شود و کاروان راهیان نور مثل شلمچه و فکه به سمت حلب و دمشق راه بیافتد. 🌹 فکرش را بکن، راه می‌روی و راوی می‌گوید اینجا قتلگاه شهید رسول خلیلی است، یا اینجا را که می‌بینی همان جایی است که مهدی عزیزی را دوره کردند و شروع کردند از پایش زدند تا ... شهید شد. 🌹 یا مثلا اینجا همان جایی است که شهید حیدری نماز جماعت می‌خواند، 🌹 شهید بیضایی بالای همین صخره نیروها را رصد میکرد و کمین خورد، شهید شهریاری را که می‌شناسید همین‌جا با لهجه آذری برای بچه‌ها مداحی می‌کرد، 🌹 یا شهید مرادی آخرین لحظات زندگیش را اینجا در خون خودش غلتیده بود، یا شهید حامد جوانی اینجا عباس‌وار پرکشید. 🌹 خدا بیامرزد شهید اسکندری را همین‌جا سرش بالای نیزه رفت و شهید جهاد مغنیه در این دشت با یارانش پر کشید. 🌹 عجب حال و هوایی می‌شود کاروان راهیان نور مدافعین حرم، عجب حال و هوایی... ............ 🔴🚩🌹🌹🚩🔴 - مادر ! من الان تو رمادی محاصره شدم و اسلحمون تموم شده! 🌹 اگه یه ساعت دیگه زنگ نزدم ، حلالم کن و مواظب فرزندانم ، سجاد و زینب باش. ..... 🌹 این آخرین پیامک رزمنده بود و مادر در جواب نوشت : 🌹 - خدا به همرات پسرم. 🌹 روی چشمانم میگذارمشان،فکرشون نباش،شهادت گوارایت ، فرزندم 🔴🚩🌹🌹🚩🔴 قبل از مراسم عقد علی آقا نگاهی به من کرد و گفت : " شنیدم که عروس هر چی بخواد اجابتش حتمی است " گفتم : " چه آرزویی داری .. ؟ " 🚩 در حالی که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود گفت : " اگر علاقه ای به من دارید و به خوشبختی من می اندیشید ، لطف کنید از خدا برایم آرزوی شهادت کنید " 🚩 از این جمله تنم لرزید چنین آرزویی برای یک عروس در استثنایی ترین روز زندگی اش بی نهایت سخت بود ، سعی کردم طفره برم اما علی آقا قسم داد که این دعا را در این روز در حقش بکنم . 🚩 وقتی خطبه جاری شد هم برای خودم و هم برای علی طلب شهادت کردم ، و بلافاصله با چشمانی پر از اشک ، نگاهم را به علی دوختم . آثار خوشحالی در چهره اش پیدا بود .. ! 🚩 مراسم ازدواج ما در حضور آیت ا... مدنی و جمعی از برادران پاسدار برگزار شد . 🚩 نمی دانم این چه رازی بود که همه پاسداران این مراسم و داماد و آیت ا... مدنی همه به فیض شهادت رسیدند ! 🌹🌹 🌹🌹 🌹🌹 🌹 🌹 🌹 شهید علی تجلایی 🌹 🌹🌹 🌹🌹 🌹🌹 🌹 🌹 -------------------- 🔴🚩🌹🌹🚩🔴 کلبه سخن شاکری 🔴🚩🌹🌹🚩🔴