eitaa logo
روایتگری شهدا
22.8هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل نهم: مردم داری 🔸صفحه: 163 🔻قسمت صدوهشتادوچهارم: اسم سگ ✍باغبان،اسم رئیس جمهورآمریکاراگذاشته بودروی سگش.وقتی فهمیدعصبانی شدوگفت:درسته که اودشمن ماست وماقبولش نداریم،ولی یه انسانه.هیچ وقت اسم یه انسان رو روی حیوون نذارین. 📖سالنامه مکتب حاج قاسم ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 بر لبش لبخندِ نابی صبح ها گل می کند ... چایی از این قند پهلوتر کجا پیدا کنم..؟! 💔🥀 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
💌 🌹 شهـــید مالکوم ایکس: اگر شما امروز برای یک مورد ایستادگی نکنید مجبور خواهید بود برای هر چیز دیگری کوتاه بیایید. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
جناب اقای احمدی دفعه قبلی که مشرف شدی مزار حاج قاسم با رونمایی از کتاب شعرتون دروصف حاج قاسم حسابی دلبری کردین از سردار🌹 کاش میشد مفهمیدم تو دیدار اخر چی گفتین که حاج قاسم دستتون و گرفت و بردپیش خودش تا یاداوری کنه اگر آه تو از جنس نیاز است درباغ شهادت باز باز است🖤 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۲۴۹) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت  دویست و چهل و نهم:فیزیوترابی مجانی 🔸️احمد چلداوی شده بود برقکار قلعه و هر وقت مشکلی برای برق قلعه پیش میومد، می‌فرستادن دنبال احمد که اونو تعمیر و راست و ریست کنه. 🔹️یه روز فیلم مستهجنی رو آوردن و توی یکی از آسایشگاه‌ها داشتن نمایش می دادن. تنها راه، قطع کردنِ برق بود و این تنها از عهده احمد ساخته بود. احمد دست بکار شد و طوری که عراقیها متوجه نشن رفت فیوز اون اتاق رو توی جعبه فیوز قطع کرد. همون وقت تعدادی از بچه ها حموم بودن دیوترم حموم قلعه هم برقی بود و نگو به همین اتاق وصل بوده. احمد می‌گه یهو دیدم سعید راستی اومد و گفت احمد چیکار داری می‌کنی. بچه‌ها تو حموم یخ کردن. تازه فهمیدم که فیوز اون اتاق و حمومها یکیه. 💥احمد تو خاطراتش نقل می‌کنه بخاطر تعداد زیاد بچه‌ها و استفاده زیاد از حموم معمولاً المنت ها می‌سوخت و چون قطعاتی برای تعویض نداشتم مجبور می شدم قسمت سوخته المنت رو جدا کنم و از بقیه‌ش استفاده کنم. برای جدا کردن المنت مجبور بودم روکش رو جدا کنم و این باعث می‌شد مقداری برق به آب منتقل بشه. شیر آب حموم و دستشویی‌ها هم حالا دیگه برقدار شده بودن و بچه‌ها که می‌رفتن زیر دوش بدنشون می لرزید و یه جورایی فیزیوتراپی مجانی هم می‌شدن. 📌بچه ها با شوخی و خنده به احمد می‌گفتن: احمد واقعا برق و آب رو قاتی کردی! به هر حال ، کاچی بهتر از هیچی. یا باید توی زمستون با آب سرد دوش می‌گرفتیم یا از نعمت حموم برقابی استفاده می‌کردیم و مجانی فیزیوتراپی می‌شدیم. 🔅 برنامه ریزی برای فرار* 🔸️توی اردوگاه ملحق ۱۸ و زندان قلعه به هیچ‌وجه امکان فرار وجود نداشت. اما دریچه‌ای باز شده بود و اونم از طریق بیمارستان بود. توی زندان قلعه برخلاف اردوگاه تکریت۱۱ بعضی از بیمارهای بدحال رو اعزام می‌کردن به یه بیمارستان نظامی که در نزدیکی شهر بعقوبه بود و بهش می‌گفتن «ردهه» چند نفر از مریضامون اعزام شده بودن درمانگاهِ‌ ردهه و با وارسی که از وضع و اوضای اونجا داشتن به این نتیجه رسیدن که تنها راه ممکن برای فرار همینجاس. اینها که برگشتن قلعه، خبر رو به بقیه دادن و زمزمه‌ای بین بچه‌ها افتاد و گروهای مخفیانه و هماهنگیهایی برای فرار شکل گرفت...    ● جناب دکتر احمد چلداوی هم اکنون دارای استاد تمامی و (پروفسور) رشته برق هستند ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
✅ آرتین جان روز جانباز رو به شما تبریک میگیم ◽️شما به دست دشمنان حکومت اسلامی ترور و جانباز شدی، حکومتی که تشکیل و دوام ۴۴ ساله‌اش آرزوی انبیاء و امامان معصوم بود ◽️روزت مبارک مرد بزرگ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل نهم: مردم داری 🔸صفحه: ۱۶۴ 🔻قسمت صدوهشتادوپنجم:رعایت نوبت ✍دست فرزندش درد داشت ،همراه او رفتم بیمارستان. پرسنل بیمارستان با دیدن حاجی منتظر بودندتا ببینند،سردار سلیمانی چه کار می کند و با چه تشریفاتی فرزندش راپیش دکتر می برد ؛اما دیدند او مثل یک آدم معمولی رفت پیش دکتر. همه ی پرستاران و پزشکان تعجب کردند. دکتر گفت :باید از دست فرزندش عکس بگیرد ،تاعلت درد مشخص شود. مثل یک شهروند عادی در نوبت رادیو گرافی ایستاد تا نوبتش شد. 🗣حمید حسنی سعدی ،همرزم شهیدحاج قاسم سلیمانی ،سالنامه مکتب حاج قاسم ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 🕊💔 کبوترانی که سکوی پروازشان سیم خاردار و خط مقدّم بود همان بی بدیلانی که با رنگ خون صفحه عاشقـــانه زندگی را نقاشی کردند وبا زمزمه دعوت یار لبیک گفتند 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
آقای بوشهری میگفت که ما دو نفر در یکجا زندانی بودیم و زندان جواد که ده سال در آن حبس بود در زیر زمین قرار داشت و هیچ نوری به آن راه نداشت، آن هم به مدت ده سال در یک فضای یک و نیم با دو متری زندگی کرد که هم سلولش بود، هم دستشویی و حمام او بود... مرد مقاومت و استقامت ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | شرح حدیث اخلاق از (ع) توسط حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ▫️ آثار دنيوی و اخروی سخن نیکو: 🔸افزايش رزق 🔹تأخير در اجل انسان 🔸محبوبيت درميان خانواده 🔹ورود به بهشت ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | فیلمی کمتر دیده شده از شهید حاج قاسم سلیمانی در کنار زمین فوتبال و مشاهده بازی همرزمان کرمانی ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۲۵۰) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت  دویست و پنجاه:فرار دانشجوئی(۱) ♦️هدف از برنامه فرار این بود چند نفر با یه برنامه‌ریزی دقیق و حساب شده روانه ایران بشن و اونها بتونن لیست و اسامی بچه‌های اردوگاه رو به ایران بِدن. لذا اونهایی که احساس می کردن این توانایی رو دارن به این فکر افتادن که هر جوری شده خودشون رو به مریضی بزنن و از طریق بیمارستان بتونن با هم‌فکری و تهیه مقدمات لازم فرارکنن و هر طوری شده خودشون رو به ایران برسونن. افراد مختلفی برای این مسئله اعلام آمادگی کردن. راستش منم به این فکر بودم، بلکه جزو اون افراد باشم ولی هر کاری کردم و خودمو به بیماری زدم، اعزام نشدم. ولی تعدادی تونستن با فریب دادن کادر پزشکی زندان قلعه مجوز اعزامو بگیرن و بستری شدن. 🔸️هنوز تعدادی از افرادی که خودشون رو به تمارض زده بودن توی بیمارستان بستری بودن و داشتن مقدمات فرار رو آماده می‌کردن. سه نفر بنام‌های مسعود ماهوتچی بچه تهران، هاشم انتظاری بچه مشهد و احمد چلداوی بچه اهواز که سه‌تاشون دانشجو بودن و هر کدوم تخصصی داشتن، موفق شدن که از بیمارستان فرار کنن و خودشون رو تا نزدیک مرز هم برسونن. ماجرای فرار این سه نفر مثل بمب توی اردوگاه صدا کرد و وضعیت عجیب و غریبی پیش اومد. ماجرای مقدمات فرار و نهایتا فرار این سه نفر از زبان آقای پروفسور احمد چلداوی در کتاب خاطرات «۱۱» بدینگونه است: «نقل به مضمون می باشد». 💥.... سالها بی خبری از ایران و همچنان موندن بچه ها رو نگران کرده بود و به این نتیجه رسیدیم که صدام برنامه خاصی برای ما داره و قرار نیست مسئولین ایرانی از ما باخبر بشن. این بلاتکلیفی امونمو رو بریده بود. این بود تصمیم گرفتم به هر صورتی که شده یه رادیو از عراقیها کش برم تا بتونم خبری از ایران بگیرم. ماجرای فرار من از اینجا شروع شد. کش رفتن رادیو در زندان ملحق امکان‌ پذیر نبود و تنها راهش رفتن به درمانگاه داخل اردوگاه بود که عراقیها بهش می گفتن «ردهِ ه» . با توجه به وضعیت ردهه امکانش بود که این کار از طریق اتاق نگهبانها عملی بشه. باید خودمو به می زدم و کاری می‌کردم که اعزام بشم...  ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 به جای تحصیل در آلمان به میدان جنگ رفت، شهید حمید باکری ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل نهم: مردم داری 🔸صفحه: ۱۶۴ 🔻قسمت صدوهشتادوششم:خاکی و بی غرور ✍حاج قاسم خیلی‌ خاکی و بی‌غرور بود ،یک شب که دیر وقت برای استراحت به مکانی رسیدیم ،رختخواب همه ی ما راپهن کردوخودش رفت گوشه ای خوابیید. صبح زود که برای نماز بلندشده بود،گفت:لااقل دیشب موبایل هاتون روخاموش می کردین،بعد می خوابیدین ،تاصبح یه سره صدای زنگ می اومد ،اگر کس دیگری جای ایشان بود ،همان شب سرما داد می کشید که موبایل هایتان راخاموش کنید. 🗣حمیدحسنی سعدی،همرزم سردارحاج قاسم سلیمانی،ایسنا۲۵مهر۹۵ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 🌤صبح یعنی تـو بخندی و از آن لبخندت... غصه از حسرت لبخند تـو رسوا بشود... 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انکسار در کلام شهید حاج قاسم سلیمانی؛ به همراه فرازی از دعای مکارم الاخلاق (ع) ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
♦️شهیدی که تروریست‌ها گوشت بدنش را خوردند! 🔹شهید احمد وکیلی که با پیروزی انقلاب نام مستعار سعید را برای خود انتخاب کرده بود ، بچه شهر قم بود. 🔹حضور در کردستان، ایمانی قوی و دلی چون شیر را می طلبید، در اردیبهشت سال 59 و در جریان عملیات آزاد سازی شهر سنندج بعد از نبردی دلاورانه، مجروح شد و توسط کومله به اسارت گرفته شد. همان لباس با آرم سپاهی که پوشیده بود، کفایت می کرد تا خونخواران کومله تا لحظه شهادت بلاهائی بر سر او بیاورند که باور این رفتارها از یک انسان بسیار سخت است. 🔹بعد از مجروحیت و اسارت سعید، دیگر هیچ خبری از او نبود و نیست و برای همیشه مفقود الاثر شد و تنها سند و حکایت بعد از اسارت ایشان خاطرات یک برادر ارتشی است که از آن دوران دارد: 🔹 دشمنان برای اعتراف گرفتن، هر دو دستش را از بازو بریدند. با دستگاه های برقی تمام صورتش را سوزاندند. بعد از آن پوست‌های نو که جانشین سوخته‌ شد همان پوست‌های تازه را کنده و با همان جراحات داخل دیگ آب نمک انداختند. او مرتب قرآن را زمزمه می‌کرد. ‌🔹سرانجام او را داخل دیگ آب جوش انداخته و همان جا به دیدار معشوق شتافت. کوموله ها جسدش را مثله نموده و جگرش را به خورد هم سلولی‌هایش دادند و مقداری را هم خودشان خوردند. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
42.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥خاطره سید حسن نصرالله از تماس حاج قاسم با ایشان در روزهای ابتدایی جنگ تموز و ابلاغ پیام رهبر انقلاب ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۲۵۱) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت  دویست و پنجاه و یکم:فرار دانشجوئی(۲) ♦️عراقیها که احساس کرده بودن احتمالا باید ماه‌های پایانی قضیه اسرا باشه و برای تبادل نیاز به ما داشتن نمی‌خواستن از اسراشون کم بشه. این بود که اگه تشخیص می‌دادن اسیری در وضعیت بحرانی هست و احتمال مرگش وجود داره برای مداوا اعزامش می‌کردن به ردهه و حتی بیمارستان بعقوبه. 🔸️احمد می‌گه: هاشم انتظاری که بسیار خلاق بود و دانشجوی رشته علوم پزشکی بود، مایعی آلوده به میکروب اسهال خونی برام آماده کرد و در اختیارم گذاشت. خیلی برام عجیب بود که توی این شرایط هاشم چطور تونسته بود این میکروبها رو بدست بیاره و اونها رو زنده نگه داره. با مصرف مایع تمارض به اسهال خونی شروع شد و بعد از تستی که ازم گرفتن به ردهه اعزام شدم.  هدفم فقط کِش رفتن رادیو بود و برنامه‌ای برای فرار نداشتم. ۱۰ روزی رو در ردهه بودم ولی نتونستم رادیو رو کش برم. عراقیها بهم مشکوک شده بودن و هر روز نمونه‌گیری می‌کردن و من ناچار بودم از اون محلول بریزم داخل نمونه تا بتونم بیشتر بمونم و رادیو رو بدست بیارم. دو سه روز بعد یهو ۵ نفر از مشعوذینِ اردوگاه وارد ردهه شدن و هر کدوم به یه علتی. 🔹️حاج آقا باطنی از درد فتق می نالید و رسول چیتگری از آپاندیس و مسعود ماهوتچی از درد کلیه و هاشم انتظاری و مصطفی مصطفوی با دردِ دیگه‌ای. برام باورکردنی نبود که اینها همه با هم مریض شده باشن و اینقدر وضعیت‌شون وخیم شده باشه که عراقیها مجبور شده باشن اونها رو اعزام کنن. قضیه مشکوک بود. 💥با هر کدوم صحبت می کردم نم پس نمی‌داد. چون خودم هم با تمارض تونسته بودم اعزام بشم، می دونستم اینها دارن فیلم بازی می کنن و هیچ‌کدوم مریض نیستن، ولی نمی دونستم قضیه چیه و برای چی اومدن. بالاخره حاج آقا باطنی مغور اومد که بله قضیه فرار در کاره. گفتم جا دارید منم بیام. آقای باطنی استقبال کرد و گفت اتفاقا به یه نفر که مسلط به زبان عربی باشه نیاز داریم. این بود که من هم جزو تیم فرار قرار گرفتم و تیم ۶ نفره فرار در ردهه شکل گرفت. ⚡قرار شد به هر طریقی شده خودمونو به بیمارستان بعقوبه برسونیم و از اونجا نقشه فرار عملیاتی بشه. قرار گذاشتیم هر کس فیلمی بازی کنه و خودشو به بیمارستان برسونه. میعادمون شد بیمارستان بعقوبه برای فرار...   ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
🔹8 اسفند سالروز شهادت فرمانده جوان، حاج حسین خرازی است، نثار روح عزیزش صلواتی عنایت کنید ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
روایتگری شهدا
🔹8 اسفند سالروز شهادت فرمانده جوان، حاج حسین خرازی است، نثار روح عزیزش صلواتی عنایت کنید ☀️#نسال_ال
🔻رهبر معظم انقلاب: شهید خرازى به رفقایش گفته بود: «من اهمیت نمى‌دهم درباره‌ ما چه مى‌گویند؛ من مى‌خواهم دل ولایت را راضى کنم.» او مى‌دانست که آن دل آگاه و بصیر، فقط به ایران، به جماران، به تهران و به مجموعه‌ی یک ملت نمى‌اندیشد؛ به دنیاى اسلام مى‌اندیشد و در وراى دنیاى اسلام، به بشریت. 🔴 عزیزان من! این بصیرت چگونه حاصل مى‌شود؟ بر اثر گذشتن از خود؛ همین یک کلمه‌ آسان، اما در عمل، آن‌قدر مشکل که اکثر انسان‌ها در همین دو قدم این یک کلمه، درجا زده و مانده‌اند! ۱۳۸۰/۸/۹ باز نشر به‌ مناسبت سالروز ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا