eitaa logo
روایتگری شهدا
24.2هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
خدای من ای خدای مهربان ! آیا این منم که نام تو را بر زبان می آورم ، این منم که خدا خدا میگویم ، همیشه احساس میکنم تا لبیکی از مقام شامخت تارهای قلبم را نلرزاند ، این نام بزرگ در زبانم طنین نمی اندازد ، از خود بی خود میشوم و نمیدانم چه بگویم. پروردگارا ، ما چون صدای منادی حق را شنیدیم که میگفت ایمان آوردید ، ایمان آوردیم. پروردگارا هر کس در دنیا آرزویی دارد ، ولی من آرزویی ندارم بجز پاک بودن در دنیا و شهید شدن در راه خودت... 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃روایتگری سردار مهدی رمضانی درباره کرامات شهدای ایشان از بازماندگان کانال و همرزم شهید بودند 💔😔 ... 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌺🍃 💍تازه کرده بود که موضوع اعزام به سوریه جدی شد. نزدیک ایام بود. خیلی‌ها منتظرند که ایام عید فرا برسد تا از قوم و خویش‌ها دیدن کنند☺️تعطیلات نوروز برای خیلی‌ها مهم است. اما عباس باید این لذت را زیر پا می‌گذاشت.👌آتش درونش هر لحظه شعله‌ورتر می‌شد. به من گفت:«عیدم باشه میام.» گفتم: «گذرنامه چی میشه؟» گفت: «همه‌چی هماهنگه» 💢یک‌بار با آن و حالش زنگ ‌زد و گفت:«حسین! گذرنامه‌ها رو هماهنگ کردیم، حاجی اجازه داده. ممکنه بیست و پنجم اسفند بریم😍 شایدم بیفته تو ایام عید. شما پاسپورتاتون آماده باشه که هروقت گفتن بریم.» گفتم:«ما که از !»😌 ماجرای رفتنمان به سوریه در شرایط بسیار سختی اتفاق می‌افتاد. خیلی از را به ایران🇮🇷 آورده بودند و از بچه‌های ما هم چند نفری به شهادت رسیده بودند. در چنین شرایطی رفتن به سوریه، نیازمندِ بود💔 و عباس از دنیا دل کنده بود. ✍به روایت همرزم شهید 🌹 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
❣شهید آوینی: "بالے نمیخواهم این پوتین هاے ڪهنہ هم میتواند مرا بہ آسمانها ببرد! " 👈من هم بالے نمیخواهم بے شڪ با چادرم هم میتوانم مسافر آسمان باشم 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
part6_manzendeam.mp3
7.24M
کتاب صوتی نمایشی "من زنده ام" "خاطرات دوران اسارت معصومه آباد" 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🍁حاج حسین یکتا: چند تا قلب برای امام زمانت شکار کردی؟! چَندتامون غصه خورِ امام زمانیم؟! رفقا تو جنگ، ‌چیزی‌ که بین جا افتاده بود این بود که می‌گفتن ! درد و بلات به جون من!! پای کار امام‌ زمانت باش 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
وداع با ماه رجب_070516101124.mp3
6.34M
🎤🎤 حاج میثم مطیعی 💠 وداع با ماه دعا و مناجات ❤️ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌷 سلام دوستان مهمون امروزمون حاج علی هست ✋ شهیدی که به درخواست مادرش در هنگام دفن چشمانش را باز کرد دانلودعکس👆 🌷 حاج علی اکبر صادقی🌹 تاریخ تولد: ۱۴ / ۱ / ۱۳۴۲ تاریخ شهادت:۹ / ۳ / ۱۳۶۳ محل تولد: توابع سیرجان محل شهادت والفجر۴ 🌹از زبان مادر↓ او در سالهای اول جنگ یک دستش را از دست داده بود،🖤پس از شهادت در بیمارستان، هنگام خاکسپاری من که بالاى قبر ایستاده بودم، در همان لحظه به امام حسین(ع) متوسل شدم و گفتم: یا اباعبدالله(ع) من در این مصیبت فرزندم گریه و زارى و شیون نمى کنم. تو هم در کربلا به بالین فرزندت على اکبر رفتى و مى دانی که چه حالى دارم و چه اشتیاقى دارم که یکبار دیگر روى فرزندم را ببینم و به چشمان او نگاه کنم🖤💙 بعد گفتم خدایا از تو مى خواهم عنایتى کنی تا فرزندم چشمانش را باز کندتا من مانند دوران حیاتش یک بار دیگر براى آخرین بار به چشمانش نگاه کنم. بعد امام حسین(ع) را قسم دادم که به حق على اکبر دوست دارم چشمان فرزندم را که بسته است باز کند در همان لحظه مشاهده کردم چشمان فرزندم به مدت چند ثانیه باز شد و به من نگاه کرد و بعد هم چشمان خود را بست🌹همه این معجزه را به چشم خودشان دیدند و عکاسی که در آنجا بود از این حادثه باورنکردنى چند عکس گرفت. او بر اثر اصابت ترکش توپ دو پای خود را از زیر و بالای زانو از دست داد🖤و شربت شهادت را نوشید🕊️🕋 🌷 حاج علی اکبر صادقی 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔰گزیده ای از ✍شکر گزارم که مرا در مسیر حکیم بزرگ اسلام خامنه ای عزیز قرار دادی 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💬 حاج حسین یکتا: [کتاب] "پرواز تا بی نهایت" یک دوره عرفان هست. هر صفحه یک خاطره هست؛ از کودکی تا شهادت. یک دوره عرفان! من سه چهار بار خوندم، هر دفعه هم یک شکم سیر گریه کردم. 📗 کتاب "پرواز تا بی نهایت" حاوی یادنامه شهید امیر سرلشکر خلبان است که شامل بیش از ۱۰۰ خاطره از زبان خانواده، همسر و دوستان و اطرافیان و همکاران شهید است و این کتاب به وصیت‌نامه ایشان و عکس‌هایشان مزین شده است و با خواندن این کتاب ۲۸۰ صفحه‌ای می‌توانید با این شهید بلند مرتبه و عزیز آشنا شوید. 📌 به گفته مرحومه صدیقه حکمت همسر شهید بابایی، این کتاب کاملترین کتاب درباره شهید عباس بابایی است. | 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊