eitaa logo
روایتگری شهدا
23.4هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
4.9هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت شهد شیرین وصال است که جز واصلان حقیقی بدان دست نمی یابند و واصلان حقیقی مگر کسی غیر از شهدا هستند شهدا مرغان قدسی عالم بقاع هستند یاد و خاطره تمامی شهدا گرامی باد.🌷🌷🌷 سالروزشهادت احمدکاظمی ویارانش گرامیباد. شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌷 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹️ 🔸️شهید بهشتی از درس زندگی می‌گوید... ♦️برای تلاش پرنبرد و پررنج در راه تکامل خویشتن و انسانیت به دنیا آمده ام 🍀 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🍃🌷🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدایا تو می دانی که در تمامی حمله هایی که ما بودیم فقط نام تو را بر زبان آوردیم و با یاد تو و به کمک تو و با نیروهای غیبی تو و امام زمان (عج) تو کار را شروع کردیم ، در شبهای تاریک در سنگر فقط تو نگهدار ما بودی و در شبهای تار تو مونس دردها و غمهایم بودی . پرروردگارا از آنچه که انجام داده ام اجر نمی خواهم ، به خاطر کارهائی که کرده ام فخر نمی فروشم و از تو هیچ چیزی نمی خواهم ، زیرا هر چه کرده ام تو داده ای ، همه استعداد های من ، همه کارهای من ، همه وجود من زاده اراده توست.... 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
السلام علیک یاصاحب الزمان من سرم گرم گناه هست سرم داد بزن سينه ات سخت به تنگ آمده فرياد بزن جمعه هایی كه نبوديد به تفريح زديم ما فقط در غم هجران تو تسبيح زديم دستگیری به تمنای غریقی بفرست دشمن اينجا به وفور است رفیقی بفرست شيعيان آمدن ما جنون می خواهد مزد برگشتن اين آينه خون می خواهد موقع ريختن بغض گلو می آيد به بنرها بنويسيد كه او می آيد ...... 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦 🍂 😔نحوه اسارت شهید محسن حججی😔 💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦 ⚡﷽⚡ 👈ساعت ۱۰ شب رفتم اتاق کنترل پهباد. با اصرار از بچه‌های آنجا خواستم تا یک پهپاد بفرستند بالای پایگاه چهارم; جایی که محسن آنجا بود; شاید از این طریق پیدا شود. 🔹️خودم هم ایستادم پایه مانیتور. استرس و اضطراب داشت و را می کشت.😔😭 یک دفعه یکی از نیروهای عراقی آمد طرفم و موبایلش را داد دستم.😰 🔹️نفسم بند آمد. چشمانم سیاهی رفت. آب دهانم خشک شد. آنچه را می دیدم باور نمی کردم. یک داعشی چچنی با خنجری که توی دست داشت محسن را به اسارت گرفته بود! 😔 🔹️اول صبح وقتی که نیرو ها توی چادر هایشان بودند، سه حمله کرده بودند به پایگاه چهارم.😯 🍂یکی از نیروها که آنها را دیده بود، از چادرش خارج شده بود و فریاد کشیده بود: "داعشی ها،داعشی ها." آمده بود پشت خاکریز و دوتایی شروع کرده بودند به سمت آنها شلیک کردن. ☄☄ 🔹️ماشین اول سیصد متر مانده به پایگاه منفجر شد.💥 ماشین دوم، لبه خاکریز و ماشین سوم هم آمده بود داخل و آنجا منفجر شد! 💥💥 ضربه ی بسیار سنگینی بود. تعداد زیادی از نیروها شدند.😔 محسن هم و زخمی افتاد روی زمین و شد.😥 🔸️از پهلو و دستش داشت همینجور خون می آمد. یکدفعه تعدادی که پر از داعشی بود به پایگاه حمله کردند!😔 درگیری شدیدی شد. آن از سه ماشین انتحاری و این هم از داعشی ها.😥 فشار لحظه به لحظه بر نیروها بیشتر می شد. عده ای عقب نشینی کرده بودند. تعدادی هم ایستاده بودند توی میدان و با داعشی ها درگیر شده بودند.😖 🔹️ از دو طرف، در حال باریدن بود. محسن به هوش آمد. چشمانش را باز کرد. اسلحه اش را برداشت. و با هر سختی بود از جایش بلند شد و دوباره شروع به تیر انداختن سمت داعشی ها کرد. ☄☄☄ نفس هایش به سختی بالا می آمد.کمترین جانی در بدن داشت. 😔 داعشی ها قدم به قدم جلو می آمدند. نیرو ها هم چون تعدادشان بسیار کم بود، دیگر تاب نداشتند. راه چاره ای نبود. همه عقب نشستند.😥 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خداوند !! نشانم ده صراط روشنم را خودم را ، باورم را ، بودنم را خداوندا من از نسل خلیلم به قربانگاه می آرم ، " منم " را ، عید سر سپردگی و بندگی ، مبارک باد.... 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸️﷽🔸️ ◀«»️ ۴۱ 👈جنگ در اسلام و غرب(ب) 🔹️اگر نگرش غربی میگوید، موجودی در نزاع ها باقی می ماند که سازگاری بیشتری با طبیعت داشته باشد )قانون تطابق با محیط( و از آن نتیجه می گیرد »خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو«، 💥در نگاه قرآنی به قیام علیه ظلم اجتماعی و دعوت به انقلاب آشنا میشویم: ☀️»قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى«)سبأ/46 ) ⚡)بگو: »شما را تنها به یک چیز اندرز مى دهم، و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر براى خدا قیام کنید( 🔸️در نگاه غرب، جامعه هر از چند گاهی پوست اندازی می کند. ضعفاء را حذف کرده و اقویاء و کسانی که خود را با محیط جامعه بهتر تطابق داده اند باقی می مانند و این روند برای همیشه ادامه دارد. 🔹️ولی در نگاه قرآن، اسباب و قدرتهای مادّی روزی درهم شکسته خواهد شد و مستضعفین بر امور عالم سلطه خواهند یافت: ☀️»وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثين« ⚡)ما مىخواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم!( )قصص/5) 🔹️اینها همه ناشی از این است که عینکی که غرب به چشم دارد، عینک مادّی است ولی در نگاه توحیدی، قدرت مادّی و قدرت معنوی و همین طور دنیا و آخرت همگی با هم و به یکدیگر پیوسته است . 🔹️هم رزم شهید عبدالحسین برونسی تعریف می کند در شب عملیاتی که از حساسیت بالایی برخوردار بود، گردان ما به فرماندهی شهید برونسی با مشکلی برخورد می کند و زمین گیر می شود و در نهایت با توسل به خانم فاطمه زهرا )سلام الله علیها( به گونه ای معجزه آسا راه موفقیت به آنها نشان داده میشود. 🔹️شهید برونسی )به نقل همرزم او( دربارة توسلی که به حضرت در جریان این عملیات داشته و دستگیری حضرت از او میگوید: »چشم هام را بستم و چند دقیقه ای با حضرت راز و نیاز کردم. حقیقتاً حال خودم را نمی فهمیدم. حس می کردم که اشک هام تند و تند دارند می ریزند. با تمام وجود می خواستم که راهی پیش پای ما بگذارند و از این مخمصه و مخمصه های بعدی، که در نتیجة شکست در این عملیات دامنمان را می گرفت، نجاتمان بدهند. 🔹️در همان اوضاع، یک دفعه صدای خانمی به گوشم رسید؛ صدایی ملکوتی که هزار جان تازه به آدم می بخشید. به من فرمودند: فرمانده! یعنی آن خانم، به همین لفظ فرمانده صدایم زدند و فرمودند: این طور وقت ها که به ما متوسل می شوید، ما هم از شما دستگیری می کنیم، ناراحت نباش و بعد حضرت راه موفقیت در آن دل تاریکی شب را به ما نشان دادند«. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸 تصویری قدیمی از شهید حاج قاسم سلیمانی با لباس احرام در سرزمین منا ⭐ ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🍃🌷🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آغاز سخنرانی امام خامنه‌ای تا ساعاتی دیگر 💠سخنرانی تلویزیونی رهبر معظم انقلاب به مناسبت عید سعید قربان ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه امروز از شبکه‌های رسانه‌ی ملی به‌صورت زنده پخش خواهد شد. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 گریه و بی تابی حاج قاسم سلیمانی در فراق ... 🌷بیاد شهید احمد کاظمی که در روز عرفه سال ۸۴ به شهادت رسید. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔰آخرین درخواست سردار شهید از رهبر انقلاب مقام معظم رهبری در مراسم تشییع پیکرهای فرماندهان سپاه در سال ۸۴ فرمودند: "دو هفته پیش شهید کاظمی پیش من آمد و گفت از شما دو درخواست دارم: یکی این‌که دعا کنید من روسفید بشوم، دوم این‌که دعا کنید من شهید بشوم🕊🌹 گفتم شماها واقعاً حیف است بمیرید؛ شماها که این روزگارهای مهم را گذراندید، نباید بمیرید؛ شماها همه‌تان باید شهید شوید؛ ولیکن حالا زود است و هنوز کشور و نظام به شما احتیاج دارد. بعد گفتم آن روزی که خبر شهادت صیاد را به من دادند، من گفتم صیاد، شایسته‌ی شهادت بود؛👌 حقش بود؛ حیف بود صیاد بمیرد. وقتی این جمله را گفتم، چشم‌های شهید کاظمی پُرِ اشک شد، گفت: ان‌شاءاللَّه خبر من را هم به‌تان بدهند!😔 فاصله‌‌ی بین مرگ و زندگی، فاصله‌ی بسیار کوتاهی است؛ یک لحظه است. ما سرگرم زندگی هستیم و غافلیم از حرکتی که همه به سمت لقاءاللَّه دارند. همه خدا را ملاقات میکنند؛ هر کسی یک طور؛ بعضیها واقعاً روسفید خدا را ملاقات می کنند، که احمد کاظمی و این برادران حتماً از این قبیل بودند؛ اینها زحمت کشیده بودند".☝️ 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔹️ 🔸️شهید محسن وزوایی می‌گوید... ♦️لحظه ای غفلت خیانت به اسلام و قرآن است 🍀 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🍃🌷🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خانم حاجیه معصوم حسین زاده مادر چشم انتظار سردار دلیر سپاه اسلام حاج_احمد_متوسلیان به علت عارضه ریوی در بیمارستان بستری شدند برای این مادر اسطوره صبر و پایداری که ۳۸ سال چشم انتظار فرزندش مانده است دعا کنیم...♥️🌱 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
همه لباس مخصوص جبهه رو پوشیده بودند به‌ جز او . به ‌سختی در میان جمعیت پیداش کردم . گفتم ، علیرضا چرا لباس نپوشیدی ؟! مگه نمیخوای بری جبهه ؟! گفت ، من به خاطر خدا به جبهه می‌رم ، دوست ندارم کسی منو در این لباس ببینه و بگه پسر فلانی هم رزمنده است ؛ نمی‌خوام کارم برای دیگران باشه ، میخوام فقط برای خدا به جبهه برم ... 📕 ستارگان خاکی 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦 🍂 😔نحوه اسارت شهید محسن حججی😔 💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦 ⚡﷽⚡ 👈داعش جلو و جلو تر آمد. بالاخره پایگاه را گرفت و به آتش کشید.🔥 خشاب های محسن تمام شده بود. نفس هایش هم به شماره افتاده بود.😔 تشنه و بی جان و بی توان پشت خاکریز افتاد.به حالت نیمه بیهوش. 🍂داعشی ها او را دیدند. به طرفش رفتند. رسیدند بالای سرش.😥 دست هایش را از پشت، با هایش بستند. او را بلند کردند و به طرف ماشین بردند. خون هنوز داشت از پهلویش خارج میشد.😭 تشنگی فشارش را لحظه به لحظه بیشتر میکرد. محسن را سوار ماشین کردند و با خود بردند.😔 ♦️چادر ها و خیمه های پایگاه چهارم، داشت در آتش می سوخت و آسمانش مانند غروب عاشورا شده بود…😭😭💝 🍂محسن را بردند طرف شهر "القائم" عراق. تا برسند آنجا، مدام توی ماشین به سر و صورتش میزدند و فحشش میدادند.😥😥 به شهر القائم که رسیدند، محسن را بردند توی اتاقی و با او مصاحبه کردند. ⭐محسن نگاه به دوربین کرد و محکم و قرص گفت: "محسن حججی هستم. اعزامی از اصفهان. شهرستان نجف آباد. فرمانده ی تانک هستم و یک فرزند دارم."💪🏻 اول او را از آویزان کردند و بعد ها شروع شد.😭 شکنجه هایی که دیدنش ،مو را بر تن انسان سیخ میکرد…😞 ⚡خوب که زجر کشش کردند، او را پایین آوردند. سرش را بریدند و دست هایش را جدا کردند. بعد هم پایش را به عقب یک ماشین بستند و توی شهر چرخاندند تا مردم سنگبارانش کنند. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊