eitaa logo
روایتگری شهدا
22.9هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
piran-toop-khane-01(1).mp3
1.84M
💢ایمان فاصله ها را نفی می کند... 🔹️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠ ✫⇠ ✍نویسنده:آزاده میکاییل احمد زاده ⬅️انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش 💥تعداد ما به 36نفر رسيده بود كه 13نفر از افراد، جمعي تيپ40 سراب بودند كه به ما ملحق شده بودند.با قطب نما جهت حركت را بررسي كرديم و به سمت جادة خاكي گيلانغرب حركت كرديم. تا نزديكي هاي صبح در حال حركت بوديم و همگي ضمن راه رفتن، چرت مي زديم. بايد همچنان راه مي رفتيم؛ 🔹️چون هر چه فرصت را از دست مي داديم، دشمن بيشتر مي‌توانست ما را به محاصره درآورد و امكان رهايي غير ممكن مي شد. ساعت حدود شش صبح بود كه به قرارگاه لشكر ـ به اميد ملحق شـدن بـه ساير هم رزمانمان ـ رسيديم. خوشحال بوديم؛بنابراين تندتر حركت مي كـرديم. 🔸️همگي در اين فكر بوديم كه رنج آوارگي تمام شده و اينك خواهيم توانـست بـا سازماندهي مجدد، اوضاع خود را سـامان دهـيم. دو نفـر از سـربازان كـه بـراي غافلگير نشدن در جلو حركت مي كردند و در فاصلة 50متري ما بودنـد، خيلـي سريع از تپه بالا رفتند و چند ثانيه طول نكشيد كـه صـداي رگبـار از هـر سـو به گوش رسيد. 🔹️همگي مات و مبهوت مانده بوديم كه چـه شـده اسـت. ناگهـان متوجه شديم عراقي ها مانند مور و ملخ از تمام تپه ها سرازير شده اند. تازه متوجه شديم كه قرارگاه لشكر نيز ـ باوجود تصور ما ـ به دست واحدهاي عراقـي افتاده است و آنان آنجا را مركز فرماندهي خود قـرار داده بودنـد. سـر و صـداي عراقي ها كه فرياد مي زدند، به گوش مي رسيد... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 💚 سلامتی؛ ارمغانِ سلام است! و تـــو؛ جلوه‌ی تمام و کمالِ سلام! سَلامِ بر سلام؛ نورٌ علیٰ نور است برای آنان که به تلالؤ پسِ پرده‌ات نیز، دلگرمند... بر تـــو حضرت صاحب دلم؛ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌱یه وقتایی که سرگرم کانالهای مجازی هستی یادت نره یه روزایی بعضیا، تو کانالهای حقیقی جبهه برای امروز تو جنگیدن و شهید شدن. 🌴 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
نماز شب که می خوند حال عجیبی داشت. یه جوری شرمنده خدا بود و زاری میکرد که انگار بزرگترین گناه رو در طول روز انجام داده. یه روز ازش پرسیدم: چرا انقدر استغفار می‌کنی؟ از کدوم گناه می‌نالی؟ جواب داد: همین که اینهمه خدا بهمون نعمت داده و ما نمی‌تونیم شکرش رو به جا بیاریم بسیار جای شرمندگی داره. ✍به نقل خواهر شهید شهید محمد رضا تورجی زاده🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🕊چقدر از مَنش این دور شدیم آنقدر خیره بہ شده و ڪور شدیم 🕊 ازهمہ خوبان و همہ همرزمان ما براے وصلہ ے ناجور شدیم 🌹 💔 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁حجاب یه کار فرهنگیه، چرا باید توسط نیروهای نظامی انجام بشه!؟ ● علی زکریایی ⬅️ ۳ 🍁 💥 🔹️ 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺چند هزار زن فلسطینی را کشته، زنان معترض اروپا و آمریکا را کتک می‌زند، بازداشت می‌کند، اخراج می‌کند، اما از برهنگی و قانون‌شکنی زن ایرانی حمایت می‌کند! 🇵🇸 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠ ✫⇠ ✍نویسنده:آزاده میکاییل احمد زاده ⬅️انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش 💥ساعت حدود شش صبح بود كه به قرارگاه لشكر ـ به اميد ملحق شـدن بـه ساير همرزمانمان ـ رسيديم. خوشحال بوديم؛ بنابراين تندتر حركت ميكـرديم. همگي در اين فكر بوديم كه رنج آوارگي تمام شده و اينك خواهيم توانـست بـا سازماندهي مجدد، اوضاع خود را سـامان دهـيم. 🔹️دو نفـر از سـربازان كـه بـراي غافلگير نشدن در جلو حركت ميكردند و در فاصلة 50متري ما بودنـد، خيلـي سريع از تپه بالا رفتند و چند ثانيه طول نكشيد كـه صـداي رگبـار از هـر سـو به گوش رسيد. همگي مات و مبهوت مانده بوديم كه چـه شـده اسـت. ناگهـان متوجه شديم عراقيها مانند مور و ملخ از تمام تپه ها سرازير شده اند. 🔸️تازه متوجه شديم كه قرارگاه لشكر نيز ـ با وجود تصور ما ـ به دست واحدهاي عراقـي افتاده است و آنان آنجا را مركز فرماندهي خود قـرار داده بودنـد. سـر و صـداي عراقي ها كه فرياد مي زدند، به گوش مي رسيد. 💥خيلـي سـريع در داخـل شـيارها پخش شديم و اقدام به تيراندازي متقابل كرديم. عراقي ها داخـل شـيارها را بـه گلوله بستند كه سه نفر از سـربازان مـا بـه طـور وحـشتناكي مجـروح شـدند و محتويات شكم يكي از آنان بيرون ريخت؛ 🔹️ولي هنوز شهيد نشده بود و ميگفت: «جيبم رو خالي كنين!» يكي از افراد جيبش را خالي كرد كه عبارت بود از چند نامه و نشاني. او نمـيخواسـت بعـد از شـهادتش، جـسدش مفقـودالاثر شـود و خانواده اش هيچ اطلاعي از او نداشته باشند. 🔸️ما براي كاهش تلفات، بالاي تپه هـا رفتيم و به سوي عراقي ها تيراندازي كرديم. عراقي ها ديگر نتوانستند ما را دنبـال كنند؛ ولي انسجام خـود را از دسـت داده بـوديم و نظـارت كـافي بـر همـديگر نداشتيم. پس از اينكه مقداري از آن نقطه دور شديم، متوجه شديم كه عراقي ها بيشتر از تصور ما پيشروي كرده اند. 🔹️دانستيم كه راه دشوار و خطرناكي در پيش داريم؛ بنابراين تصميم گرفتيم از آن گروهي كه به ما پيوسته بودند، جدا شويم؛ زيرا هم تلفات كمتر مي شد، هم تندتر حركت مي كرديم و هم در درگيريها بهتر عمل مي كرديم. آنان قبول كردند و گفتند: «ما هم همين خيال رو داشتيم؛ زيرا ميخواهيم از شيارهاي اطراف، به سمت گيلانغرب حركت كنيم.» 🔹️در صورتي كه ما به دليل اشغال گيلانغرب توسط عراقي ها، تصميم داشتيم راه خود را به سمت جادة اصلي و آسفالتة سومار به ايوان تغيير دهيم و تلاش خود را براي خروج از محاصره بيشتر كنيم. بعد از خداحافظي كوتاه، از همديگر جدا شديم و هر كدام به مسير خود ادامه داديم. 🔸️هوا به طور كامل روشن شده بود و احتمال ديده شدن ما توسط بالگردهاي عراقي زياد بود. به هر سو كه نگاه مي كرديم، وسايل و تجهيزات نظامي پخش شده بود و شهداي زيادي نيز بر زمين افتاده بودند. مقداري مهمات جمع آوري كرديم و به راه خود ادامه داديم... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 اعتبار آدمها به حضورشان نیست به دلهره ای است که در نبودشان احساس میشود بعضی از نبودنها را هیچ بودنی پُر نمی کند 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
مداحی آنلاین - شهر مدینه کرببلا شد - علی فانی.mp3
3.6M
🔳 (ع) 🌴شهر مدینه کرببلا شد 🌴زهرا در آنجا صاحب عزا شد 🎙 بسیار دلنشین ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
جاے شھید اسدی خالے ڪه😔 رفیقش میگفت: یه شب تو خواب دیدمش بهم گفت به بچه ها بگو حتی سمت گناه هم نروند اینجا خیلی گیر میدهند.. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
📌 رجزخوانی فوق العاده شهید اسکندرلو برای بعثی ها 🔷️ دشـمن، جهنمی از آتـش درسـت کـرده بـود. بیـش از ۹۰ نفــر در یک شـب به شهـادت رسیدند و تعداد زیادی هم مجروح شدند. ◇ حسین فـرمانده گـردان بود. باقیمانده نیروهـارا جمـع کرد وگفـت: «اینجــا دیگـه سـلاح کـار نمی‌کـنه! امشـب شـب عاشوراست. ◇ هرکس میخواد حضرت اباعبدالله(ع) را یاری کنه با من بیاد. باید با خون مبارزه کنیم! امشـب تکلـیف مـا اینـه.» 🔻 مقـابل دشـمن ایستـاد؛ رجـز خـواند و گفت: « مـن فـرزند خمیـنی‌ام! مـن سـرباز خمیـنی‌ام! مـن ســرباز حسـین بن‌ عـلی‌ام! » 🔸️ دکمـه‌هـای پیـراهنش را بــاز کـرد و گـفـت: «سینـه‌ای که به استقبـال گلوله‌های دشمن میره بـایـد بــاز بشــه! ای گـلولـه‌هــا ببـاریـد! اگــر بــا ریختن خـون مـن پرچـم اسـلام استـوار میشـه ای تیـرهـا ببــاریـد.» 🌹 و حـالا نوبـت رمـل هـای فکــه بـود کـه بــا در آغـوش گـرفتن جسـم خـونیـن او، اعتبــاری همچون مکـه بیـابند. 🎙 راوی: محمد جعـفری 🔻 شهید اسکندرلو در ۱۲ اردیبهشت سال ۱۳۴۱ در جنوب تهران متولد شد و پس از فعالیتهای بسیار موثر در پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، سرانجام در ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ در عملیات سیدالشهدا(ع) در منطقه فکه به شهادت رسید 🔸️ وی با قابلیتهای ویژه ای که از خود نشان داد در لشگر ۲۷ محمدرسول الله(ص) و لشگر ۱۰ سیدالشهدا(ع) مسئولیتهای متعدد ومهمی را عهده دار شد ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥تذکر و برخورد گشت ارشاد با کرامت انسانی در تضاد نیست؟! ● علی زکریایی ⬅️ ۴ 🍁 💥 🔹️ 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠ ✫⇠ ✍نویسنده:آزاده میکاییل احمد زاده ⬅️انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش ♻️حمله به خودرو عراقي 💥در روي جادة خاكي با آرايش باز راه مي رفتيم كه ناگهان يك خودرو عراقي در روي جاده ـ در حالي كه به سمت ما مي آمد ـ ديده شد. يكي از سربازان دستة شناسايي كه عرب زبان هم بود، روي جاده نشست و خودرو را نشانه گرفت. ما به هر سو پراكنده شديم. 🔸️ با صداي بلند و به زبان عربي رو به خودرو عراقي گفت: «ايست!» خودرو، حامل يك افسر، دو سرنشين و يك راننده بود كه فرصت واكنش پيدا نكردند. آنان در يك لحظه متوجه ما شدند و فكر نمي كردند آزادانه بتوانيم در داخل محاصرة آنها روي جاده راه برويم. با ترس و وحشت ما را نگاه كردند. 🔹️راننده سرعت خود را كم كرد كه ناگهان با صداي سرنشينان، خودرو با سرعت بسيار زياد فرار كرد و ما هم با رگبارهاي متوالي خودرو را نشانه رفتيم كه راننده و سرنشينان در اثر عجله و وحشت، از جاده خارج و به ته دره سقوط كردند و خودرو به آتش كشيده شد. در اثر تيراندازي، عراقي ها متوجه ما شدند و به سوي ما تيراندازي كردند كه بدون هيچ تلفاتي و با سرعت از آن محل دور شديم. 🔸️آب قمقمه هايمان تمام شده بود و بسيار تشنه بوديم. به شدت احساس ضعف مي كرديم و نمي توانستيم خوب ببينيم. همه دنبال آب بوديم؛ ولي از آب خبري نبود و منطقه پر بود از مارهاي كشنده. در همين زمان ياد نقطه اي افتادم كه پيش از اين براي رزم شبانه و آموزش سربازان به آنجا رفته بودم و مي دانستم چند بركة كوچك در آنجا بود. 🔹️آن منطقه چندان دور نبود؛ بنابراين به آن سمت رفتيم. حدود ظهر به آن مكان رسيديم. پاي هيچ كس به آنجا نرسيده بود. آب بركه ها لجن بسته بود و پر بود از قورباغه و زالو. بچه ها خود را روي آب انداختند و نگاه نمي كردند كه چه ميخورند. من هم دستمالم را روي آب انداختم و نوشيدم. 🔸️آبي بسيار تلخ و زهرآگين بود؛ ولي براي رفع خوب بود. قمقمه هايمان را پر كرديم و پس از استراحتي كوتاه، حركت كرديم. پس از يك ساعت راهپيمايي، به يك تقاطع رسيديم كه پيش از اين در آنجا يك حمام صلواتي بود و رود باريكي هم از آن مي گذشت و به همين دليل هم حمام را در آنجا ساخته بودند. به دليل وجود آب، حدس مي زديم عراقي ها در آن مكان نمايان حضور دارند. از آن مكان دور شديم... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯