✨ حرم حضرت زینب سلام الله علیها💐💐 🌸بر یمن قدوم بنت حیدر صلوات 🌸بر نائبه‌ء حضرت مـادر صلوات 🌸لبخندبه‌لب‌های‌حسین‌است و حسن 🌸خشنـودی قلب دو برادر صلوات زینب‌اگرنبودحسینی‌نمی‌شدیم السلام علیک یا عقیله بنی هاشم

💢یادواره جوان تراز انقلاب در جهرم برگزار شد به‌ گزارش اخبار جهرم، در پايان هفته جهرم مراسم یادواره جوان تراز انقلاب گرامیداشت شهید مدافع حرم عباس دانشگر و ۱۰ شهید مدافع حرم جهرم در مصلی نماز جمعه با حضور جمعی از مردم درالمومنین جهرم برگزار شد. سردار اباذری فرمانده قرارگاه امام حسن مجتبی(ع) سخنران این مراسم بود و مداح برجسته کشوری حاج حسن شالبافان در این یادواره به مداحی پرداخت. 🔻سردار اباذری در بخش ابتدای سخنرانی خود با اشاره به وجود هزار و ۲۰۰ شهید، ۳ هزار جانباز و ۱۲ هزار رزمنده در دوران دفاع مقدس در جهرم، اظهار داشت: 🔹آمار شهدا، جانبازان و رزمندگان شهرستان جهرم بسیار شگفت انگیز است و به خود افتخار کنید. 🔹بی علت نیست که مقام معظم رهبری فرمودند؛ من جهرم را دوست دارم. 🔹اینکه مقام معظم رهبری بی حکمت سخن نمی‌گویند و پیشینه تاریخی و وجود شهدا و رزمندگان این شهرستان قطعا یکی از مهم ترین دلیل این صحبت حضرت آقا است. 🌸کانون شهید عباس دانشگر ━━━━━━━━━━━━━━━━━━

#گزارش‌تصویری اردوی جهادی قرارگاه شهید محسن فخری زاده به استعداد و همت بسیجیان پایگاه شهید دارابپور جهت تعمیر لوله کشی فاضلاب ساختمان پایگاه شهید داراب پور انجام گردید #پایگاه_مقاومت_بسیج_شهیددارابپور_عطاآباد #قرارگاه_جهادی_شهید_محسن_فخری_زاده_شهرستان_دهاقان #کانون‌شهید‌عباس‌دانشگر‌دهاقان

❤بسم رب الشهداء والصدیقین والصالحین❤ 💚سلام علیکم💚 🌷🌺🌷خاطره ای از شهید برونسی درباره عنایت حضرت زینب (سلام الله علیها) به رزمندگان🌷🌺🌷 👈 همسر شهید برونسی نقل می کنند: روزی شهید خاطره ای را ازجبهه برایم تعریف میکرد. میگفت: کنار یکی از زاغه های مهماتها سخت مشغول بودیم؛ توجعبه های مخصوص مهمات می گذاشتیم؛ و درشان را می بستیم. گرم کار یکدفعه چشمم افتاد به یک خانم محجبه با چادری مشکی. داشت پا به پای ما مهمات می گذاشت توی جعبه ها. با خود گفتم : حتما از این خانمهایی که میان جبهه. 🔸️اصلا حواسم  به این نبود که هیچ زنی را نمی گذارند وارد آن منطقه بشود. به بچه ها نگاه کردم مشغول کارشان بودند؛ و بی تفاوت می رفتند و می آمدند؛ انگار آن خانم را نمی دیدند. قضیه عجیب برام سوال شده بود. موضوع عادی به نظرم نمی رسید؛ کنجکاو شدم؛ بفهمم جریان چیست. رفتم نزدیکتر تا رعایت ادب شده باشد؛ سینه ای صاف کرده، و خیلی با احتیاط گفتم : خانم جایی که ما مردها هستیم؛ شما نباید زحمت بکشین. رویش به طرف من نبود؛ به تمام قد ایستاد و فرمود: مگر شما در راه برادر من زحمت نمی کشید؟ 🔹️یک آن یاد امام حسین(سلام الله علیه) افتادم؛ و اشک توی چشمهام حلقه زد. خدا به من لطف کرد که سریع موضوع را گرفتم و فهمیدم جریان چیست. بی اختیار شده بودم؛ و نمی دانستم چه بگویم. خانم همانطور که روشان آن طرف بود؛ فرمودند: هرکس یاور ما باشد؛ البته ما هم یاری اش می کنیم. 📚خاک های نرم کوشک نوشته سعید عاکف. @کانال منتظران ظهور🤲 🌺@montzranzhoor🌺