eitaa logo
【شَهید عَلاحَسَن نَجمِهღ】
146 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
716 ویدیو
30 فایل
تولد: 1371/6/17درعدلون"جنوب لبنان" شهادت: 1395/7/28درحلب"جنوب سوریه" هࢪچہ میخۅاهددل تنگت بگو↯ https://harfeto.timefriend.net/16072813150361 شرایط کپۍوتب↯ @sharayet_tabadol_copy متصل بہ کاناݪ طمانینہ↯ @Tomaenine کانال عکسامون↯ @khadem_graf
مشاهده در ایتا
دانلود
💛| فکر نکنید هواداری برای استقلال و پرسپولیس فقط الانه☺️ یکی از دوستان میگفت تو جبهه و درشب عملیات با یکی از رفقا بر سر استقلال و پیروزی حرفمون شد و دعوای لفظی 😔😐 بعد از عملیات دیگه ندیدمش فکر کردم شهید شده.....😔 ناراحت بودم ک ای کاش حلالیت طلبیده بودم......😔 تو همین افکار بودم ک دیدم رفیقم چندتا عراقی رو اسیر کرده و روی دوش یکیشون سوار و بهشون یاد داده بگن: استقلال سوراخ.....😂 پیروزی قهرمان و داره میاد..😂 😊 @shahidalahasan19934
💟بسم الله الرحمن الرحیم🌸🍃 سلام به شما دوستان عزیز🙃 🤩 ...🤩😍 🙃 😅 ❤️ 😍 ❤️ 🌹 😍 (ع)🍃 توی این کانال قرار میگیره😉 امیدوارم خوشتون بیادو حتما تو کانال ما حضورداشته باشییین😊 این لینک کانال ماست👇👇👇 •❥❥@Sangare_Eshghe ❥●• این دعوتنامه ای از شهداست... 🍃منتظر حضور سبزتون هستیم
😂 🌸سفره خاکی درمنطقه سومار،خط مقدم بودیم که باماشین ناهارآوردند.به اتفاق یکی ازبرادران رفتیم غذاراگرفتیم وآوردیم.درفاصله ماشین تاسنگرخمپاره زدند.سطل غذاراگذاشتیم روی زمین ودرازکش شدیم،برخاستیم دیدیم ای دل غافل سطل برگشته وتمام برنج ها نقش زمین شده است. ازهمانجا با هم بچه هاراصدازدیم وگفتیم:باعرض معذرت،امروزاینجا سفره انداختیم،تشریف بیاوریدسرسفره تاناهارازدهان نیفتاده وسردنشده.همه ازسنگرآمدندبیرون.اول فکر می کردندشوخی می کنیم،نزدیک ترکه آمدند باورشان شد که قضیه جدی است @shahidalahasan19934
😂 🌸خواستگاری به سبک حاج‌اصغر پسرم خیلی باحیا و شوخ بود؛ وقتی می‌خواست ازدواج کند، این مسئله را مستقیم به من نگفت. یادم هست از مهاباد که برگشت یک عکس را به من نشان داد؛ در آن عکس چادر بر سر یکی از سربازهایش انداخته بود و خودش کنار سرباز ایستاده بود. وقتی این عکس حاج‌اصغر را دیدم فکر کردم آن سرباز یک خانم است؛ به او گفتم «این خانم کیه؟» گفت «من آنجا نامزد کردم» گفتم «بدون اجازه من؟» گفت «آره» گفتم «خودت می‌دانی! عروسی کردی الان داری به من می‌گویی؟» خیلی ناراحت شدم و گفتم «تو چطوری دست این خانم نامحرم را گرفتی؟» گفت «عقد کردیم» گفتم «این خانم نگفت تو پدر و مادر نداری؟!» بعد کلی خندید و گفت «مادر صاحب این عکس سرباز منه» خندیدم و گفتم : «خب چرا با من این کار را می‌کنی؟ بگو زن می‌خواهم؛ من می‌روم و برایت زن می‌گیرم» @shahidalahasan19934
🌱 دڪتر با خنده بهش گفت: برادر مگه پشتِ لباست ننوشتے ورود هرگونه تیر و ترکش ممنوع؟🤨 پس چرا مجروح شدی ؟! گفت: دڪتر جآن ؛ترکشه بیسواد بوده! تقصیر من چیه !🤷🏻‍♂😂 🙂💕 •ʝøɪɴ°••☞: ⁦ @shahidalahasan1993