•|👀~🖤|•
+دل به مفهوم سیاهے ڪم ڪم عادت میکند...
چشم وقتی میشود
با مبتذل ها همنشین!
#به_وقت_شعر
#حرف_حساب
#شهید علا حسن نجمه
🖤@shahidalahasannajme🖤
آفاق 🌊
◾️بسمـ ربالحســـــــعـــیݩ
🏴
با عشـــــــــــــقـ حسیــــــــــــــــں هرکہ سروڪار ندارد!
خشـــڪیده نہالیسٺ،ݐـر و بال ندارد؛)
بهیادِچایي شیرینِکربلاییها
لبمحلاوتِ"احلیمنالعسل"دارد
#شهید علا حسن نجمه
🖤@shahidalahasannajme🖤
#بـازبـاران بـا ترانـہ
مےخورد بر بامــ خانہ
یـادم آید #ڪــربلا را🥀
دشـت پر شـور و نـوا را
گـردش یڪ روز غـمگـین
گـرم و خـونین
لـرزش طـفلان نـالان
زیر تیـغ و نـیزهها را
...🖤
#شهید علا حسن نجمه
🖤@shahidalahasannajme🖤
هنوز از دل خشکیده بیابان ها
صدای العطش عشق میرسد بر گوش ...
#محرم
#حسینی_ام
#شهید علا حسن نجمه
🖤@shahidalahasannajme🖤
#عصر_عاشورا
این داستان : "فراس بن جعده مخزومی"
با امام خویشاوند بود. پدرش جعده بود و مادرش ام هانی دختر ابوطالب، پدر حضرت علی(ع).
«فراس بن جعده» از جمله افرادی بود که به حسین(ع) نامه نوشت و برای قیام بر علیه امویان در روزگار معاویه، از ایشان دعوت کردند.
بن جعده در مکه در کنار بیت الله به امام پیوست و در طول این مدت یعنی مرگ معاویه تا حکومت یزید، در رکاب اباعبدالله ماند و همراه ایشان راهی کوفه شد.
او اما در حساس ترین تصمیم زندگی اش، مقهور صف کشی سپاه عمر سعد شد. فراس در کربلا فهمید، این سرزمین آخرین منزل نوه رسول خدا(ص) است و در حالی که در چند قدمی سعادت ابدی بود، رعشه بر اندامش افتاد و...
اباعبدالله با دیدن پریشانی او، به فراس اجازه رفتن داد، تا در تاریکی شب در بیراهه ها و بیابان ها بگریزد.
ترس و واهمه، با مرد شجاع سپاه علی(ع) در صفین چنان کرد که قائله کربلا را تاب نیاورد و ننگ فرار را جایگزین صفاتی چون شجاعت، فقاهتی کند که پیش از این بدان شناخته می شد.
#حسینی_ام
#شهید علا حسن نجمه
🖤@shahidalahasannajme🖤
#بہ_وقـت_دلـتنگے 😭
🌷انتظار یعنے
با #شهیدان
راه وصال #یار را
پیدا خواهیم ڪرد...♥️🕊
#شهید علا حسن نجمه
🖤@shahidalahasannajme🖤
#تلنـگـرانہ
به "زُبیر"میگفتن سیف الاسلام، مِنّا اَهلُ البَیت، فقط زُبیر بود که تو تشییع جنازه ی حضرت زهرا"س"شرکت داشت،با شمشیرش چه گره هایی رو تو راه اسلام باز کرد؟
به"ابن ملجم"میگفتن شیعه ی امیرالمومنین،
خودش به امیرالمومنین گفت حُبّ و عشق توست که تو خون و رگ من هست...
"شمر"جانباز جنگ صفین بود که داشت به درجه ی رفیع شهادت میرسید؛ میدونی که وقتی وارد قتلگاه شد زانو هاش رو بسته بود؟از بس که نماز شب خونده بود زانوهاش پینه شتری بسته بود.
میدونستیدکه "عمرسعد"روز عاشورا نماز صبحش رو که تموم کرد"قُربتً اِلی الله"گفت و اولین تیر رو به سوی خیمه ی"سیدالشهدا"نشونه زد؟
میدونستید که همه ی اونایی که اومدن کربلا مسلمون بودن و اهل نماز و روزه؟همشونم "قربت الی الله"گفتن و اومدن برای کشتن" سیدالشهدا"...
"زهیر بن قین"عثمانی مسلک بود و اومد برای یاری ابی عبدالله!
"شمربن ذی الجوشن"هم نماز شبش ترک نمیشد ولی اومد برای کشتن ابی عبدالله...
#شهید علا حسن نجمه
🖤@shahidalahasannajme🖤
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
#خـــاطـــره
همرزم شهید نوری✨:
حدود یڪ هفتہ قبل از شهادت بابڪ بود.
با بچہ ها قرعہ ڪشی ڪردیم ڪہ ڪی جانباز میشہ،ڪی اسیر و ڪی شهید میشہ،
قرعہ جانبازی بہ بابڪ افتاد...
روز شهادت امام رضا(علیہ السلام)
جانباز شد...
از ناحیہ پا بہ شدت آسیب دید و بعد از چند ساعت شربت شیرین شهادت را از دست
امام رضا(علیہ السلام) نوشید.🌙🌸
#شهید علا حسن نجمه
🖤@shahidalahasannajme🖤
💚
نامت ،
روضه ی دل های
خسته است ...
💚💚💚
#یا_قاسم_ابن_الحسن
#بحق_قاسم_ابن_الحسن
#شهید علا حسن نجمه
🖤@shahidalahasannajme🖤
🏴〰〰〰〰〰〰〰
همین که تیر رها شد علی به خود پیچید
صدای تیر در آمد چرا زدی نامرد ..
نوشته اند که حتی سپاه جا خوردند
صدا زدند چرا بچه را زدی نامرد؟..
#شبهفتم
#محرم
#علیاصغرع
ــــــــــــــــــــــــــــ
پ.ن:ݐـدر خمید و پسر رفت و مادرش افتاد
سه شعبه را تو مگر چندجا زدی نامررد؟!😭
💚
و سلام بر قاسم هایی
که به قاسم ابن الحسن اقتدا کردن
و در راه ولی زمان تکه تکه شدن ...
#ما_ملت_امام_حسینیم
#استوری🌱
#شهید علا حسن نجمه
🖤@shahidalahasannajme🖤