eitaa logo
آفاق 🌊
67 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
675 ویدیو
113 فایل
...: جانآ دلم ز درد فراق تو کم نسوخٺ آخر چه شد، کہ هیچ دلت بر دلـم نسوخت؟!🌱🌙 ___________~~♤♡♧~~__________ گرحرفی و سخنی هست در خدمتم 👇https://harfeto.timefriend.net/16075400005444 خادم تب @Mohager3130
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️❤️❤️ نزدیک غروب، وقت برای خودمان بود... چشمانم دنبالت می‌گشت... میخواستم آخرای این سفر چند عکس از بگیرم... گرچه فاطمه سادات خودش گفته بود لحظاتی را ثبت کنم... زمین پر فراز و نشیب فکه با پرچم های سرخ و سبزی که باد تکانشان میداد حالی غریب را القا می‌کرد.. تپه های خاکی... و تو درست اینجایی!... لبه ی یکی از همین تپه ها و نگاهت به سرخی آسمان است. پشت بمن هستی و زیر لب زمزمه میکنی: ... آنها دیدند... آهسته نزدیکت میشوم. دلم نمی آید خلوتت را بهم بزنم اما.... _آقای هاشمی!... توقع مرا نداشتی... آنهم در آن خلوت... از جا میپری! می ایستی و زمانی که رو می‌گرداند سمت من، پشت پایت درست لبه ی تپه، خالی می‌شود و... از سراشیبی اش پایین می افتی سرجا خشکم میزند!!... پاهایم تکان نمی‌خورد... بزور صدا رو از حنجره بیرون میکشم... _آ... آقا... ها... ها... هاشمی...! یک لحظه به خودم می‌آیم و میدوم... میبینم پایین سراشیبی دو زانو نشسته ای و گریه میکنی... تمام لباست خاکی است... و با یک دست مچ دست دیگرت را گرفته ای... فکر خنده داری میکنم!! اما... تو... حتما اشکهایت از سر بهانه نیست... علت دارد... علتی که بعدها آن را میفهمم... سعی میکنم آهسته از تپه پایین بیایم که متوجه و به سرعت بلند میشوی... قصد رفتن میکنی به پایت نگاه میکنم... هنوز کمی می‌لنگد... تمام جرئتم را جمع میکنم و بلند صدایت میکنم... _آقای هاشمی... آقا ... یک لحظه نرید... تو رو خدا... باور کنید من!... نمیخواستم که دوباره... دستتون طوریش شد؟... آقای هاشمی با شمام... اما تو بدون توجه سعی کردی جای راه رفتن، بدوی!... تا زودتر از شر راحت شوی... محکم به پیشانی میکوبم... ؟؟؟ آنقدر نگاهت میکنم که در چهارچوب نگاه من گم میشوی... ... یا نه... ... ما آنقدر به غلطها عادت کردیم که... در اصل چقدر من ... ✍ علا حسن نجمه ✨@shahidalahasannajme