#برگی_از_خاطرات_شهید 📜 شهید علی خلیلی ♦️ بهش می‌گفتم: چطور می تونی هم بری حوزه، هم بری باشگاه، هم به بچه‌های گروهت رسیدگی کنی و هم کلی کار متفرقه دیگه🤔...! 🌹 می‌گفت: همه‌ی بچه‌هایی که دارن تو کانون کار میکنن همین طورین! یعنی حتی ماهی یکدفعه شاید نتونن برن دیدن خانواده‌شون...! 🌱در واقع از زیر جواب دادن به سوال من شونه خالی می‌کرد! بعضی وقتا که می‌دیدم از شدت فعالیت یه گوشه افتاده و خوابش برده بغضم می‌گرفت واقعاً شهادت، ثمره شهدایی زندگی کردنه...🕊 🦋 @shahidegheirat🦋

#برگی_از_خاطرات_شهید🌹 🔅شهید علی خلیلی🔅 ♦️ پنج‌سالش‌که بود‌،نمازمی‌خوند . . . خیلی علاقه ی‌ شدیدی نشون‌ می‌داد‌‌ به مهر‌و‌تسبیح . . . مخصوصا‌تسبیح‌رو‌خیلی‌دوست‌داشت ! ♦️هرجا‌می‌رفت‌یه تسبیـح‌می‌خرید . کلاس‌ِاول‌ابتدائی‌بود،اولین‌دوستی‌که پیدا‌کرد؛حافظ‌ِقرآن‌بود":) ازهمون‌کلاس‌سوم،چهارم‌ابتدائی‌روزهائی‌که صبحی‌بود،ظھرمی‌رفت‌ مسجد… ♦️روزهایی‌که‌بعدازظهری‌بود، شب‌ها‌می‌رفت‌مسجد پنجشنبه جمعه‌ هم‌ که باید‌حتما‌مسجد‌ می‌رفت‌ . همہ‌می‌گفتند،‌اصلا‌ علی‌ مثل‌ یه مرد کوچك‌می‌مونه'! ماتوش‌ بچگی‌ ندیدیم!همیشه‌ یه روح‌ بزرگی‌ داشت،‌حرفای خیلی‌ بزرگی‌ میزد . .🌱 #خاطره ╭─❀••❈✿‌‌♡✿❈••❀─╮ @shahidegheirat ╰─❀••❈✿♡✿❈••❀─╯