طلبه شهید علی خلیلی
📚📝#داستانک ناگهان روزی دردی وجودش را فرا گرفت و هر روز بیشتر و بیشتر شد. اثرات آن ضربت نمودار می شد
#خاطره🌱
به ظاهر به کمک مادر،وضو گرفت. از مادر رنجیده اش خواست او را در آغوش بگیرد، مادر و پسر لحظاتی به هم فقط نگاه کردند و تمام... سه روز از بیست و یکمین بهار عمرش بر این سیاره ی رنج نگذشته بود که از قفس تن رهید و روح بلندش اوج گرفت و به ملکوت اعلی پیوست... همان دم بود که ملائک به استقبالش شتافتند؛ نشان آخر با احترام و تشریفات بر سینه اش قرار گرفت و آن بزرگترین و درخشان ترینِ نشان ها بود: نشانِ "شهید غیرت". دفتر عمر دنیایی اش بسته شد؛ دفتر عمر ابدی اش گشوده... آخرین نشان که بر سینه اش جا گرفت به او کرامت بخشیدند:
حالا هر روز از گوشه ای از این دنیا خبری می رسد... جوانی دیگر به گفته خودش با عنایت شهید امر به معروف و نهی از منکر "علی خلیلی" به راه حق بازگشت...
#شهیدعلی_خلیلی
@ShahidAliKhalili
مجاهد فی سبیل الله بزرگتر از آن است که گوهر زیبای عمل خود را به عیار زخارف دنیا محک بزند.
#شهیدعلی_خلیلی
#مربی_مجاهد
@ShahidAliKhalili
حکایت یا فاطمه ام..
یعنی شهادت لازمم..
راز شهید حاج علی
دعـای مــادره..♥️
#شهیدعلی_خلیلی
#ارسالی_کاربران
@ShahidAliKhalili
یاران سر بریده سلطان عالمین گفتند یا حسین بجای شهادتین♡
#شهیدعلی_خلیلی
@ShahidAliKhalili
میگن وقتے شهید میشے که ..
تعداد رفیقات تو مزار شهدا
بیشتر از داخل شهر باشه .....🌹
#شهیدعلی_خلیلی
#قطعه۲۴
____________________
@shahidalikhalili
#خاطره
🚩 علاقهی عمیق به اباعبدالله علیهالسلام
ـ خیلی علاقه به امام حسین داشت.
ـ حدود ۷،۸ سالش بود از این عَلَم کوچیکها درست کرده بود یه هیئت بچهها درست کرده بود تو محل؛ بچه هیئتی بود، تربیت شدهی هیئت بود.
ـ از همون کوچیکی واقعا عاشق امام حسین بود، محرم و صفر که میشد علی آقا واقعا پرواز میکردن، در هر مکانی که زیارت عاشورا برپا میشد، ایشون حتما میرفتن.
ـ گفت عمو اگر کسی حسین داشته باشه همه چیز داره، اگر کسی حسین نداشته باشه هیچی نداره...
ـ همه چیزش اهل بیت بود و ذرهای درد خودش رو حس نمی کرد.
ـ هیئت داشتند، دانش آموز داشتند، گروه گروه شده بودند و بعضی بچهها رو تعلیم میدادند.
🌺✨به نقل از خانوادهی محترم شهید
#مربی_مجاهد
#شهیدعلی_خلیلی
@ShahidAliKhalili
داستان زندگی🍃
پنج ساعت تمام، در خون خود غلتیده، به بیمارستانهای مختلف برده میشد، اما نمیپذیرفتند!...
بیش از پنج ساعت بعد از حادثه، بیست و هفتمین بیمارستان! بشرطِ واریز علیالحساب پنج میلیون تومان راهی اتاق عملش کردند. بیش از دو هفته در کما بود. تمامِ خون بدن رفته، دوبار به همین خاطر سکته مغزی کرده و نیمی از بدن، فلج حسی شده بود اما براساس همان امر مقدر و از نگاه اطرافیان، ناباورانه، زنده ماند...
دو ماه گذشت تا کم کم جان گرفت؛ هزینه های سنگین درمان به آنجا کشید که مادر و پدر منزل را بفروشند و اجاره نشین شوند. اما میارزید؛ چون جوان پرنشاط و پرنورِ این خانواده، امید و آرزو و محصول عشق پدر و مادر، معجزهآسا برگشته بود؛ نوزده سال بیشتر نداشت که نشانِ صبرِ بر بلا هم، بر سینهاش درخشید..
🥀🕯🦋
#شهیدعلی_خلیلی
#ارسالی_کاربران
@ShahidAliKhalili
7.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطره🌷
سال ۸۳ از همون روزای اول که اومده بود مسجدمون باهاش رفیق شدم. نه اینکه حالا شهید شده اینارو بگم اما خیلی باادب و باحجب و حیا بود. تو این ۱۰ سال رفاقت،شوخی و سرکله زدن دیده بودیم ازش اما حتی یکبار فحاشی و بی احترامی، هرگز... به نقل از دوست شهید آقای حسین پالیزدار
#شهیدعلی_خلیلی
#شهادت ..
@shahidalikhalili
#هوالشهید🌹
رفاقتشان از مدتها پیش شکل گرفته بود،رفاقتی که هیچ کدام همدیگر را بعد از جداییِ دنیا فراموش نکردند،نه شهید علی بعد از رفتنش آقا نوید را فراموش کرد و حق رفاقت را به جای آورد و نه آقا نوید.
هرکاری از دستش برمی آمد برای رفیق شهیدش میگزد،از سر زدن به خانواده اش و پر کردن جای خالی علی برای مادر تا برگزاری روضه و شرکت در روضه های منزل شهید.
به گواهی خیلی از اطرافیان،بعد از شهادت #شهیدعلی_خلیلی حال و هوای آقا نوید هم عوض شد و انگار آرزوی پنهان شده در دلش راه نجات یافته بود.
در یکی از نوشته هایش گفته که علی راه را به من نشان داد..
ادامه دارد...
#شهیدعلی_خلیلی
#شهیدنویدصفری
@ShahidAliKhalili
طلبه شهید علی خلیلی
#هوالشهید🌹 رفاقتشان از مدتها پیش شکل گرفته بود،رفاقتی که هیچ کدام همدیگر را بعد از جداییِ دنیا فرام
از کرامات شهید علی از همان اولین روزهای آشنایی مان زیاد برایم میگفت،یکبار که دوستانش مشهد بودند به عکس علی نگاه کرده و گفته: " علی جان، دوستانم رفتند پیش آقا و من تنهام، خیلی دلم روضه میخواد،" و خیلی ناگهانی همان روز از طرف مادرشهید دعوت به روضه در منزل علی آقا میشوند و میگفت چقدر روضه اون شب چسبید.
یادم هست یکبار که یکی از اقوام به رحمت خدا رفته بود بهش گفتم چقدر سخته آدم با مرگ عادی بره،یعنی ما قراره چطور بریم؟
یکی از عکس های داخل قبر پ سیدا شده از پرچم شهید علی خلیلی رو نشونم داد و گفت: ان شاالله اینطوری
عکس رو که دیدم گفتم خوش به حال شما رزمنده اید و میتونید شهادت زیبا از از خدا بخوایدو گفت: "شهادت طلبی،شهادت رو در پیش داره، مگه علی خلیلی رزمنده بود که اینطور رفت؟...."
درعمق رفاقتشان همین بس که حدود یکسال و نیم بعد از شهادت علی،خواب زیبایی را آقا نوید میبیند،که شهید به او میگوید: امشب توانستیم اذن شهادتت را بگیریم...
آنان که خاک را بنظر کیمیا کنند
آری شود،که گوشه ی چشمی به ما کنند
#شهیدعلی_خلیلی
#شهیدنویدصفری
@ShahidAliKhalili
"حلقـومهٰا را میتواݩ بریدامٰـا فریاد هـا را هرگز،! فریادے کھ از حلقـوم بریدھ بر میآیـد جاودانہ میمانـد..! "
📘⃟🖌¦⇢#شھیدآویـنی
#پنجشنبه
#شهیدعلی_خلیلی
@ShahidAliKhalili