سـردار شـღـیـداسماعیل چراغـے🕊🌹
_
برادر شهید:
درست یک هفته قبل از اعزام بابک
بابک مادرم رو داشت میبرد خرید...
گفتم دارید میرید منم با خودتون برسونید تا دفتر
بعد که کارم تو دفتر تموم شد
دوباره به بابک
زنگ زدم گفتم بیا دنبالم...
اومد؛ مادر خرید داشت...
مادراومد گفت به من:
« بابک نگو....آچار فرانسه؛ آچار
فرانسه است خدا خیرش بده
این خاطره همیشه تو خونه هست
#شهیدبابکنوری