eitaa logo
🌷کانال کجایید ای شهیدان خدایی🌷
81 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
3.9هزار ویدیو
40 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 فشار قبر چیست؟ مرگ واقعی چگونه است وفشار قبر چیست؟ آیا فشار قبر واقعیت دارد؟ جدا شدن روح از بدن هنگام مرگ قطعی ، در کسری از ثانیه انجام میشود . این لحظه چنان سریع اتفاق می افتد که حتی کسی که چشمانش لحظه مرگ باز است فرصت بستن آن را پیدا نمیکند . یکی از شیرین ترین تجربیات انسان دقیقا لحظه جدا شدن روح از جسم میباشد یه حس سبک شدن و معلق بودن ... بعد از مرگ اولین اتفاقی که می افتد این است که روح ما که بخشی از آن هاله ذهن است و در واقع آرشیو اطلاعات زندگی دنیوی اوست شروع به مرور زندگی از بدو تولد تا لحظه مرگ میکند و تصاویر بصورت یک فیلم برای روح بازخوانی میشود . شاید گمان کنیم که این اتفاق بسیار زمان بر است . زمان در واقع قرارداد ما انسانهاست این ما هستیم که هر دقیقه را 60 ثانیه قرارداد میکنیم اما زمان در واقع فراتر این تعاریف است با مرور زندگی ، روح اولین چیزی که نظرش به آن جلب میشود، وابستگیهای انسان در طول زندگی میباشد برخی از این وابستگی ها در زمان حیات حتی فراموش شده بود ولی در این مرحله دوباره خودنمایی میکند میزان وابستگی دنیوی برای هرکس متغیر است ... روح از بین خاطراتش وابستگی های خود را جدا میکند . این وابستگی ها هم مثبت است هم منفی ... مثلا وابستگی به مال دنیا یک وابستگی منفی و وابستگی مادر به فرزندش هم نوعی دلبستگی و وابستگی مثبت محسوب میشود . ولی به هرحال وابستگی ست ... این وابستگی ها کششی به سمت پایین برای روح ایجاد میکند که او را از رفتن به سمت هادی یا راهنما جهت خروج از مرحله دنیا باز میدارد . یعنی روح بعد از مرگ تحت تاثیر دو کشش قرار میگیرد . یکی نیروی وابستگی از پایین و دیگری نیروی بشارت دهنده به سمت مرحله بعد اگر نیروی وابستگی ها غلبه داشته باشد باعث میشود روح تمایل پیدا کند که دوباره وارد جسم گردد چون توان دل کندن از وابستگی را ندارد و دوست دارد دوباره آن را تجربه کند . به همین جهت روح به سمت جسم رفته و تلاش میکند جسم مرده را متقاعد کند که دوباره روح را بپذیرد. فشاری که به "روح" وارد میشود جهت متقاعد کردن جسم خود در واقع همان فشار قبر است. این فشار به هیچ وجه به جسم وارد نمیشود . چون جسم دچار مرگ شده و دردی را احساس نمیکند . پس فشار قبر در واقع فشار وابستگی هاست و هیچ ربطی ندارد که شخص قبر دارد یا ندارد . این فشار هیچ ربطی به شب زمینی ندارد و میتواند از لحظه مرگ شروع گردد . یکی از دلایل تلقین دادن به فرد فوت شده در واقع این است که به باور مرگ برسد و سعی در برگشت نداشته باشد . بعد از مدتی روح متقاعد میشود که تلاش او بیهوده است و فشار قبر از بین میرود . وابستگی ها باعث میشود که روح ، شاید سالها نتواند از این مرحله بگذرد. بحث روح های سرگردان و سنگین بودن قبرستانها بدلیل همین وابستگی هاست. گاهی تا سالها فرد فوت شده نمیتواند وابستگی به قبر خود و جسمی که دیگر اثری از آن نیست را رها کند . به امید اینکه بتوانیم به درک این شعر برسیم ؛ دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ ... بگذار و بگذر ببین و دل مبند چشم بینداز و دل مباز که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت ... نگذارید گوشهایتان گواه چیزی باشد که چشمهایتان ندیده، نگذارید زبانتان چیزی را بگوید که قلبتان باور نکرده... "صادقانه زندگی کنید" ما موجودات خاکی نیستیم که به بهشت میرویم ... ما موجودات بهشتی هستیم که از خاک سر برآورده ایم... ✅کانال منبرهای عالی 👇 http://eitaa.com/joinchat/2043084812Ca1368da7dc
💠 اهمیت نماز ✍رسول الله صلی الله علیه و آله می فرماید: شفاعتم فردای قیامت نصیب کسی نمی شود که نماز واجبش را به تاخیر می اندازد. حضرت عزرائیل سلام‌الله علیه،‌ شبانه‌ روز پنج بار به هر خانه نگاه می‌کند، پیامبر اکرم فرمودند: این پنج بار در اوقات پنجگانه نماز است تا ببیند آنها در موقع نماز، چه می‌کنند. هر خانه که در آن به نماز، در پنج وقت خود اهمیت داده شود، حضرت عزرائیل شهادتین را تلقین صاحب آن خانه می‌کند! خود حضرت عزرائیل شهادتین رو تلقین میکنن!!! 📚 امالی طوسی ،ج ۱، ص ۴۴۰ ‌‌‌‌✅کانال منبرهای عالی 👇 http://eitaa.com/joinchat/2043084812Ca1368da7dc
توئیت شاه داماد حسن روحانى: 🔹 شانگهای که هیچ، عضو ناسا هم شوید تا وقتی برجام حل نشود مشکلات باقی است. ☫
مرگ بر دیکتاتور✊
گویا سطح همکاری با مسئولین پرونده از ابتدای تاسیس عدلیه و قوه قضاییه به این طرف بی سابقه بوده! بطوری که مثلا بازپرس پرونده مدام میگفته "آقا دیگه اینارو که اعتراف نکن! اینا مهم نیست بخدا" ... 💬 محمد شیروانی
💢طرفدار انقلاب اسلامی vs طرفدار انقلاب ززآ
🔴موضع خطرناک عبدالحمید! 🔻اهل سنت زاهدان باید استقلال خود را اعلام کنند! اگر تا دیروز می‌گفتیم این شیخ فتنه فکر تجزیه زاهدان در سر می‌پروراند کسی باور نمی‌کرد ولی امروز داستان فرق می کند.
🔻برادرانه با آقای کلهر- ۱ 🖊 مهدی جمشیدی برادر گرامی، آقای سینا کلهر در یادداشتی که پس از مناظره نگاشته‌ به نکته‌هایی اشاره کرده‌ که پرداختن به آنها را سبب‌ساز خیرِ روایتی و گشایش فرهنگی می‌دانم. من نیز به اشارت و تذکار بسنده می‌کنم و سطرهای نانوشته را به مخاطب وا می‌نهم تا با ذهن خویش، امتداد بدهد و از این تنه، ساقه و برگ بیافریند. ۱. ایشان نه‌فقط «حق اظهار» دارد، بلکه «تکلیف» اظهارنظر دارد. کسی در برابر اظهارنظر ایشان، سخن از «فضیلتِ نگفتن» به میان نیاورده و دامنه را بر ایشان تنگ نکرده که ایشان بخواهد از «انقباض‌های معطوف به گفتن» گلایه کند. در زمانۀ روایت و کج‌روایت، «نگفتن» همان کمک به جبهۀ رواییِ معارض است. از قضا، یکی از بزرگ‌ترین ضعف‌های کارگزاران فرهنگی این دولت، حجم انبوهِ «نگفتن‌ها»ی آنهاست؛ در این ماه‌های اغتشاشی و پسااغتشاشی، بسیار نگفته‌اند و از گره‌گشایی غفلت داشته‌اند و یکی از مهم‌ترین نقدهای نیروهای غیررسمی نیز همین است. همۀ وزیران فرهنگی دولت و همراهان آنها، «سکوت حداکثری» در پیش گرفتند و رسانه و تبیین و روایت و روشنگری را تنها نهادند و به جلسه‌های رسمی و اداری بسنده کردند. در دورۀ تنیدگی فرهنگ به رسانه و بعلیده‌شدن واقعیت فرهنگی از جانب رسانه، چنین «نگفتن‌ها»یی نشانۀ ضعف است. چگونه می‌توان در مردابِ «فقر روایتی»، به صورت‌بندیِ فرهنگ پرداخت و در پی بازسازی انقلابی آن بود؟! اگر در گذشته، تدبیر رسمی در عمل جلوه‌گر بود، امروز «گفتن» نیز به آن اضافه شده است؛ چنان‌که «کنشِ بی‌روایت»، کارساز و پیش‌برنده نیست. زبان‌داری و روایت‌مندی، فضیلت است. ۲. اگر «نگفتن»، کمک به دشمن است، «ناراست گفتن» نیز چنین حکمی دارد. اگر ما این پرسش را روی میز مباحثه بنهیم که چرا کارگزاران فرهنگیِ دولت، گاه با جریان‌ سکولار - که در جبهۀ اصلاحات متعیّن است - صورت مشترک و مخرج مشترک دارد، باید بر این «پرسش تلخ»، نام «برچسب» نهاد؟! حتی اگر این پرسش، آغشتۀ به قضاوت گزنده باشد، وظیفۀ کارگزاران فرهنگیِ رسمی، پاسخ‌دادن است و نه طرد پرسش با «برچسبِ برچسب». هر که قدرت را اختیار می‌کند و بر کرسی ریاست می‌نشیند، باید بداند که برای نیروهای غیررسمی، حق و تکلیف «نقادیِ صریح»، محفوظ است و او نیز باید در «وسط میدان پاسخ»، بایستد، نه این‌که «وسط‌نشینِ اندرونیِ نگفتن» باشد. دولت انقلابی کجا و توافق نظری با غیرانقلابی‌ها کجا؟! به‌جای راندن نقد، پاسخ بدهید که تفاوت و مرزبندی شما با نیروهای تجدّدی چیست و چرا با آنها به درد مشترک رسیده‌اید و هم‌سخن و هم‌داستان شده‌اید؟! مبطل این سطور رنجور، اقامۀ «استدلال» است نه تکرار تعبیر «برچسب». ۳. بسیار بر تعبیر «فضای دوقطبی» اصرار ورزیده شده و می‌شود. اما چرا باید با تلقین بیرونی، جامعه را گرفتار وحشت از اندیشه‌ورزیِ صریح کرد و هر نوع اختلاف و تفاوتی را به معنی دوقطبی‌شدنِ موقعیت‌ها تفسیر کرد؟ تمایزها و تفاوت‌ها، می‌توانند دوپاره و دوبخشی باشند، اما به طور ضروری، خصوصیت قطبی نداشته باشند. پس نباید هراس آفرید و مجال گفتگو را ستاند و در نقطۀ آغاز، پایان تلخ تصویر کرد. انقلاب ما حتی در دورۀ پیشاانقلاب، سرشار از این گفتگوهای دوگانه و دوضلعی بوده است؛ درحالی‌که امروز، «تفاوت» را به «قطبی‌‌شدگی» تفسیر می‌کنند و با این تغلیظ و تشدید، پرسش را از میدان می‌رانند. مجال دهید که هم جامعه گفتگو کند و هم در میان نخبگان، مباحثه‌های جدّی صورت‌بندی شود. راه‌حل معقول و توافق نسبی، میوۀ همین روند آزاداندیشانه و پُرچالش است، نه خوف از تعدّد و چندگانگی که در قامت تعبیرِ دوقطبی‌شدن، به جان نقد و پرسش و گفتگو افتاده است. ۴. ایشان گفت که از گفتگو ناراضی‌ست؛ چراکه متحمل برچسب شد. ایشان نمی‌تواند در گفتگو، بی‌زمان و بی‌مکان باشد و با هیچ خاستگاه و موقعیتی، نسبت نداشته باشند که نتوان مختصات‌سنجی و نسبت‌یابی کرد. ما و ایشان، جملگی تاریخ و هویّت و انگیزه و علاقه و تعلّق داریم و «عنوان‌ها» و «مفهوم‌ها»یی – به تعبیر ایشان، «برچسب» - که به ما نسبت داده می‌شود، بر این اساس هستند. نمی‌توان از مطلقِ این مفهوم‌سازی‌ها نالید و ناخرسند شد، بلکه باید دربارۀ واقع‌نمایی و صدق‌شان سخن گفت. پس خواه‌ناخواه، «شخصیت‌مندی» و «نسبت‌مندی» هر یک از دو طرف، اقتضای مفهوم‌سازی و عنوان‌بندی دارد و ازاین‌رو، گریختن ایشان از همۀ قالب‌ها و هویّت‌ها، موجّه نیست. جهان انسانی، جهان آکنده از همین سنخ‌بندی‌ها و دسته‌سازی‌هاست و «ماهیّت» و «مختصات» ماست که مشخص می‌کند در کجا نشسته‌ایم و چه نام داریم. پس طلب «بی‌نامی» و «ناکجاآبادی»، تمنّای محال است.
🔻برادرانه با آقای کلهر- ۲ 🖊 مهدی جمشیدی ۵. ایشان در حالی به بی‌اثر بودن و حتی اثر معکوس داشتن «روش‌ها»یی که تا به حال برای حل مسألۀ حجاب به کار گرفته شده‌اند اشاره می‌کند که پیش از این تصریح کرده بود که نظام در ده سال گذشته، حجاب را به حال خود «رها» کرده است. من در گفتگوی پس از مناظره نیز به ایشان این تناقض را یادآور شدم. چگونه ممکن است که بی‌عملی ما، روش‌مند بوده باشد؟! ما جر نظاره‌گری، چه کردیم که بخواهیم دربارۀ «نامعقولیّت روشی» سخن بگوییم. مگر جز این است که در شهر تهران، حدود پانزده ون گشت ارشاد حضور داشتند و عملکرد آنها چیزی بیش از مواجهه‌های موردی و اندک نبوده است؟! من با ایشان موافقم که مسألۀ حجاب، «رهاشده» و «سرگردان» بوده و فقط در روایت‌‌پردازی‌های رسانه‌ای، این‌گونه وانمود شده که حجاب، دغدغۀ نخست نظام بوده است. هیچ دولتی در پی اصلاح وضع حجاب نبوده است، بلکه برعکس، دولت‌ها کوشیده‌اند به خیال خویش، با ولنگاری و بی‌عملی دربارۀ حجاب، وارد روند «امتیازدهی به جامعه» بشوند و برای خود مقبولیت و بدنۀ اجتماعی بیافرینند. دولت‌ها، به رأی خویش و تداوم قدرت اندیشیدند نه استقرار حجاب در جامعه. از کدام «روش» سخن می‌گوییم؟! تعداد اندکی ون را به عنوان گشت ارشاد در چند معبر کاشتن، بیشتر شبیه «مترسک‌سازی فرهنگی» است تا روش مواجهه با معضل بی‌حجابی. حجاب مدت‌هاست که در «خلاء حکمرانی» قرار گرفته و «یتیم» شده است. نباید به گونه‌ای سخن گفت که بی‌عملی به بیش‌فعّالی و رهاشدگی به انقباض تعبیر شود. ۶. ایشان «نتایج امروزی» را به «روش‌های دیروزی» نسبت می‌دهد و از وخامت نتایج، غلط‌بودن روش‌ها را استنباط می‌کنند؛ درحالی‌که وضع کنونی حجاب، حاصل «یک علّت» نیست، بلکه چون «کنشگری کارگزاران فرهنگی» دربارۀ حجاب، بسیار اقلّی و ناچیز بوده است، باید بیش از هر چیز، وضع امروزین حجاب را به «جبهۀ مهاجم» نسبت داد. به زنجیرۀ تدریجی کشف حجاب بنگرید: مرحلۀ اول: «برهنه‌گی بازیگرانِ مهاجرت‌کرده» که از سال نود آغاز شد و به این واسطه، «برهنگی» نیز به «مهاجرت» به عنوان نماد مخالفت سیاسی افزوده شد. مرحلۀ دوم: کشف حجاب در فضای مجازی در قالب «آزادی‌های یواشکی» که از سال نودوسه شکل گرفت و جلوۀ فراوان یافت و به خط مقدّم تبدیل شد. مرحلۀ سوم: کشف حجاب به صورت «خیابانی اما پنهان» که در قالب «چهارشنبه‌های سفید» از سال نودوشش پدید آمد و به دلیل تازگی طرح، با استقبال از سوی نیروهای وابسته به سبک زندگیِ غربی مواجه گردید. مرحلۀ چهارم: کشف حجاب به صورت «آشکار اما نمادین» که در قالب «دختران خیابان انقلاب» و «نه به حجاب اجباری» در سال نودوشش به وقوع پیوست و موج ویرانگری را به وجود آورد. مرحلۀ پنجم: کشف حجاب در داخل خودرو از سال نودوهشت به عنوان این‌که حریم خصوصی است و حاکمیت حق مداخله در آن را ندارد. مرحلۀ ششم: کشف حجاب به صورت «خیابانی و آشکار» که از سال نودونه مشاهده شد و در اوج ناباوری، گسترش یافت، چنان‌که شصت درصد از زنان مکشفۀ کنونی، در همین مقطع و پیش از اغتشاش، کشف حجاب کرده‌اند. مرحلۀ هفتم: کشف حجاب به صورت «گسترده و بی‌پروا» که در پی اغتشاش سال گذشته تحقق یافت و چهل درصد بقیۀ زنان مکشفه در این مقطع، به آن پیوستند. حال پرسش این است که کارگزاران و مدیران فرهنگی در کدام نقطه از این «روند ده ساله» حضور داشتند و چه روشی را به کار بردند؟! آیا آنها حرکت تدریجیِ این روند را احساس کردند؟! از همان نقطۀ آغاز این روند، کدام روند موازی طراحی شد؟! اکنون که طرح به نهایت خودش رسیده و دشمن در آن سوی مرزها، میوه‌های طرحِ اباحه‌گریِ عملیِ خویش می‌چیند، رواست که بگوییم به‌کارگیری روش سخت و قانونی، چنین نتیجه‌ای را به دنبال داشته است؟! وضع کنونی، برآمده از «بی‌عملی» و «تساهل» و «بی‌روشی» و «خواب‌زدگی» ما است. این صحنه، حاصل «کنشگری حداکثری جبهۀ دشمن در منطقۀ فرهنگی ما» است. ما عرصه را برای فاعلیّت جبهۀ مهاجم «خالی» کردیم و او نیز به‌آسانی، طرح خویش را پیش برده است؛ چنان‌که گویا حاکمیّتی در میان نیست و فرهنگ، بی‌دولت است. اگر اکنون نیز بخواهیم همان «روایت دشمن‌ساخته» را تکرار کنیم و بگوییم «سیاست‌های انقباضی» با ما چنین کرده است، وضع از این نیز آشفته‌تر خواهد شد. آری، وقتی ما در خواب بودیم، باغ فرهنگ‌مان به تاراج رفت .
جمهوری اسلامی بازتاب غدیر به بهانه غدیر که عیدالله‌الاکبر مسلمین است و بسیار جای شادی و سرور و تبریک به واسطه داشتن این نعمت ولایت دارد، می‌شود از خیلی چیزها نوشت؛ از پیام‌های واقعه غدیر، اهمیت و راهبردهای آن، چرایی و علل و عوامل انحراف این واقعه، زمینه‌ها و بازیگران تحریف و تخریب حرکت و فرهنگ غدیر، پیامدها و آثار محروم‌سازی جامعه اسلامی از برکات عمل به فرمان خدا در غدیر از آن تاریخ تا الان و ده‌ها موضوع دیگر. مشهور است که حضرت زهرا(سلام‌الله علیها) در کلامی به این مضمون می‌فرمایند: «اگر می‌گذاشتند سنگ بنای الهی در امر هدایت و حکومت بر مدار خودش باقی می‌ماند و سیر حرکت هدایت اسلامی بعد پیامبر گرامی اسلام(ص) با سکانداری پسرعمِ ما امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) جلو می‌رفت، تلألو و درخشندگی اسلام و مزه زندگی واقعی در سایه‌سار اسلام را همه تاریخ درک می‌کردند.» خیلی محل تأمل و تتبع است. اما در این سطور می‌خواهم به بهانه غدیر به جنگ شناختی و پادزهر آن، یعنی جهاد تبیین بپردازیم؛ زیرا به جد معتقدم جامعه امروز نسبت به واقعه غدیر نیازمند جهاد تبیین است. به جد باور دارم غدیر در کانون آماج جنگ شناختی و شناخت تعارضی دشمنان ملک و دین قرار داد. دشمنان غدیر از این طریق توانستند مسیر تاریخ را تغییر بدهند و نگذارند غدیر به مثابه شاهراهی مستقیم و در پیوستاری که وحی برایش تعیین کرده بود، نبوت را به ولایت و امامت پیوند دهد. دشمنان دین اسلام در فضای غبارآلود بعد از پیامبر، قرائت جدیدی از دین ارائه کردند و حقایق و واقعیات غدیر را در چشم مردم تحریف و یک مشت خرافات انحرافی را به نام باور بزک کردند و با اینکه سند حدیث غدیر متواتر بوده است، در زمین و زمینه فهم مردم نه تنها آن زمان بلکه همه زمانه‌ها،‌ بذر شک و تردید پاشیدند و متأسفانه عافیت‌جویانی از صحابه و تابعین و راسخون در علم تا امروز که می‌توانستند در مقابل این انحراف، با جهاد تبیین قد علم نمایند مهر سکوت بر لب زدند و شد آنچه تاریخ گواهی می‌دهد. اما امروز که فرهنگ غدیر به سبب تلاش انسان‌های آزاده در تاریخ زنده و بالنده به دست ما رسیده، لازم است با جهاد تبیین، هدفی را که پیامبر(ص) داشت و ضرورتی را که در انتخاب امیرالمؤمنین علی(ع) بود، برای جامعه بیان شود و در ادامه نسبت حکومت اسلامی امروز با غدیر برای مردم و دنیا تبیین شود. امروز دشمن می‌خواهد با کاهش و سایش مشروعیت و مقبولیت نظام دینی دوباره انحراف غدیر را بازسازی کند. یادمان باشد جمهوری اسلامی، ترجمان و بازتاب غدیر در زمانه ماست.
🔴 به جای اینکه ولنگاران حساب ببرند، برخی مسئولین از آنها حساب می برند !!! 🔰اگر می بینیم که هنجارشکنی ها و ولنگاری ها همچنان ادامه یافته و بی بند و بارها از حاکمیت نمی برند، دلیلش مشخص است. 👈 چون برخی از مسئولین ما پس از فتنه اخیر، با اظهارنظرات و رفتارهای خود به هنجارشکنان به صورت غیر مستقیم گفته اند که ما از شما حساب می بریم! چون لایحه مضحک حجاب و عفاف از دو قوه بیرون می آید و به صورت رسمی به می گوییم که ما کوتاه آمده ایم و این هم نشانه اش! ◀️ این ورق زمانی خواهد برگشت که ولنگاران از حاکمیت حساب ببرند و این، با اقدامات قاطع و پشیمان کننده صورت خواهد گرفت نه با تعارف و لکنت زبان و لفاظی و ... .💥جنگ نرم