"دقایقی با دقایقی"
مجاهدین در لشکر بدر خلق و خویی روستایی و عشایری داشتند. آن هایی که سواد کمتری داشتند، دیرتر زبان فارسی را یاد میگرفتند و درک تمام جملات کمی برایشان سخت بود. عملیات که می شد رادیو مارش مهیج حمله پخش می کرد و میگفت: "#دقایقی پیش فلان منطقه توسط رزمندگان اسلام آزاد شد." یا "دقایقی پیش هواپیماهای ایرانی فلان مواضع دشمن را بمباران کردند."ویا #دقایقی" پیش رزمندگان غیور اسلام دشمن را از خاک وطن عقب راندند." فکر میکردند رادیو از حماسه های #اسماعیل_دقایقی سخن می گوید، لحظهای با بهت و ناباوری به یکدیگر نگاه میکردند و سپس با افتخار و غرور میگفتند:
- #اسماعیل_دقایقی اعجوبه است. لحظه به لحظه می شنویم در یکی از مناطق عملیات میکند. چطور میتواند همه جا باشد و عملیات کند، او حتماً یک فرشته است. مرحبا دقایقی! احسنت به دقایقی.
نزد اسماعیل رفتم و جریان را برایش تعریف کردم. اسماعیل ابتدا خندید بعد گفت:
- نگذارید در این اشتباه باقی بمانند و ما را فوق انسان تلقی کنند. به آن ها بگویید که این #دقایقی با آن دقایقی تفاوت دارد. بگویید اسماعیل دقایقی یک بنده معمولی خداست.
#فرمانده_لشکر_بدر
#سردار_شهید_اسماعیل_دقایقی
#مجاهدین_عراقی
#لشکر_9_بدر
☑️ موسسه معراج اندیشه پویا
http://karkhenoor.ir
https://eitaa.com/meraj_andisheh_pouya
splus.ir/meraj_andisheh_pouya