بلکه باید بیاموزیم با دانش و پاسخ به هر سؤالی به صورت تخصصی مواجه شویم. امور بهداشت و سلامت را از پزشکان متخصص هر حیطه، امور اجتماعی و روانی را از متخصصان این حیطه و امور اقتصادی را از متخصصان اقتصادی بیاموزیم.»
ساحت های زندگی هم پیچیده اند و هم بسیار شتاب زده، فرصت زیادی برای آزمون خطا بر حسب نظرات خام و سطحی دیگران نداریم. بنابراین مطابق نگرش «جبار رحمانی»، ضروری است قبل از هر چیزی یاد بگیریم با مسئله هایمان تخصصی مواجه شده و با مراجعه به متخصصان، نظراتی که منطق و استدلال مناسب دارند، را بپذیریم. زیرا همه چیزی دانی روی دیگر نادانی و متوهم بودن است.
16.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 نئولیبرالیسم چیست و چه می کند؟
نوام چامسکی در این ویدیو به طور ساده، نئولیبرالیسم را توضیح می دهد و این که این اندیشه چگونه در اختیار ثروتمندان برای چپاول طبقه پایین در جوامع سرمایه داری به خدمت گرفته شد و شکل افراطی و خشنی از لیبرالیسم را به منصه ظهور گذاشت...
کانال تحلیلی شطرنج سیاست🌤🌤☀️
@shatranjsiasat
8.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دماغسوختههای مظلومنما
🔹هر روز ناامیدتر از دیروز. این حکایت جماعتی است که سالهاست به امید ایجاد آشوب و سرنگونی ایران، شب و روز برنامه ریخته و برنامه اجرا کرده ولی حالا دست از پا درازتر با شکستهای پیاپی در عرصههای مختلف از «پیروزی بزرگ ایران» حرف میزند.
🔹از سرگیری روابط ایران و عربستان، بازگشت سوریه به اتحادیه عرب، ایجاد آرامش در شهرهای ایران، پیشرفت همکاریها با اوراسیا، تحولات مثبت منطقهای و حالا هم آزادی دیپلمات زندانی در بلژیک، خوب دماغشان را سوزانده است. به قدری که برای هر مورد یک محتوای مشابه را روی آنتنشان روایت میکنند؛ مظلومنمایی با طعم فرار رو به جلو!
🔹بالادستیهایشان میلیونها دلار به جیب رسانههای تروریستی و شیادان سرکرده اپوزیسیون ریختند تا ایران را ناامن کنند و جوانها را به خیابان بفرستند اما حالا مجبورند برای اینکه جوابی به مردم داشته باشند، جیرهخوارانشان را مامور کنند به اروپا و غرب حمله کنند.
🔹چشم و چراغهای روزهای شیرین، در روزهای تلخ، برایشان شرمآور میشوند و غیرقابل اتکا. میبینید؟ همینقدر راحت رنگ عوض میکنند و با دوستان جونجونیشان دشمن خونی میشوند، این خاصیت منافقان است. بازندگان این قمار، بذر کینه و نفاق کاشتند و یاس و حقارت درو کردند، چیزی شبیه به همین سیلی محکمی که خودشان ازش حرف میزنند.
@TasnimNews
🟢🟢🟢 مولوی زاهدان دیگر برای مردم آب و برق نمیخواهد!
مولوی عبدالحمید اسماعیلزهی، امام جمعه اهل سنت زاهدان که مدتیست مواضع غیر عقلانی و تندی را علیه نظام اسلامی و مردم ایران اتخاذ میکند، به تازگی در اظهاراتی گفته است: نمایندگان مردم بهجای اینکه بر عملکرد حاکمیت، دولت، اجرای قانون اساسی، اجرای عدالت و آزادیها نظارت داشته باشند، دغدغهشان این شده که فلان شهر و روستا آب و برق و راه دارد یا نه. با این همه اعدامهای بیرویه و فراوان و این همه تبعیض و نابرابری، چرا از خانه ملت صدایی بلند نمیشود؟
او تصریح میکند:
"اگر نماینده نتواند بر اینها نظارت کند پس در مجلس چهکار میکند؟ بسیاری از معترضان را در ماههای گذشته زدند و کشتند. بگذارید آب و برق و راه نداشته باشیم اما شرف و حیثیت این ملت معترض حفظ شود."[2]
*یک مطالعه ساده در امر فلسفه و مبانی اجتماعی بر هر فرد جوینده حقیقتی آشکار میکند که نیازهای اصلی بشر شامل 5 نیاز امنیت، خوراک، پوشاک، مسکن و نیاز جنسی است که البته ترتیب تقدم دارند و هریک پس از دیگری مطرح میشوند.
پس از این نیازها طبق نظریات مختلفی مثل "نظریه سلسله نیازهای مازلو"، نیازهای دیگر مثل "احساس شکوفایی، آزادی و..." مطرح میشوند.
پس از این مقدمه باید نتیجه گرفت که گویا رفاه زیاد و سیری و تنعّم فردی مولوی عبدالحمید سبب شده که از نیازهای عمومی مردم سیستان و بلوچستان و سایر شهرهای ایران غافل شود و حتی از این بگوید که دیگر آب و برق نمیخواهیم!
او گویا از یاد برده که نبود همین برق و امنیت و راه در قبل از انقلاب سیستان و بلوچستان چه رنجهایی را به مردم شریف این استان تحمیل کرد و البته از اصول موجده انقلاب اسلامی هم بود.
مولوی گویا از یاد برده دهها شهید جهاد سازندگی و شهید امنیت و شهید مرزبانی که جانشان را دادند فقط و فقط برای اینکه سیستان و بلوچستان آب و برق و راه و امنیت داشته باشد.
پس نباید این نعمتها را ندیده گرفت یا کماهمیت شمرد یا نسبت به آنها ابراز ناسپاسی کرد و حکومت بوجود آورنده آنها را از یاد برد.
حال اگر کسی تمام این مراحل را به جا آورد و از حکومت بابت این نعمتها تشکر کرد، نیازهای همچنان منطقه و محرومیتزدایی را از یاد نبرد و بر اهمیت از دست نرفتن امنیت و برق و راه تأکید کرد؛ آنگاه میتواند بصورت معقول به مسئله آزادی و عدالت و... بپردازد.
و البته از این حیث نیز انتقاد مولوی خالی از محتوای و عقلانیت است.
اعدام چند قاتل و تروریست و شرور مسلح و جاسوس چرا مولوی عبدالحمید را ناراحت کرده است؟!
از طرفی مگر نظام اسلامی عزم خود را برای مبارزه با مفاسد و تخلفات در هر سطحی نشان نداده است که عبدالحمید با استناد به چند خبر مغلوط اینچنین مدعی آزادی و عدالت میشود؟
و اما شرف...
باید به مولوی یادآوری کرد که شرف یعنی راستگویی!
شرف یعنی ریخته شدن خون انسان در راه آب و برق و اقتصاد و امنیت مردم.
شرف یعنی همراه مردم بودن نه فراموش کردن مردم.
و شرف یعنی مولوی ریگی و ماموستا شیخالاسلام که خونشان به دست تروریستها در راه اسلام و ایران بر زمین ریخته شد.
اینکه مولوی عبدالحمید در سنین پیری خود در کدام قسمت این عقلانیتها و این حقانیتها و این کانونهای شرف ایستاده و اینکه چرا شخص او دیگر آب و برق و راه را مهم نمیداند؛ از سؤالات بزرگ روزگار ماست که خاصّه جوانان شریف و نجیب سیستان و بلوچستان باید به پاسخ آنها فکر کنند.
ما همچنین به مولوی عبدالحمید عرض میکنیم اسلحه و اعتراضی که خواستار برق و راه و امنیت مردم نباشد؛ تقدیمی تروریستها و اشرار است. همانطور که مسجدی هم که قصد ترور رسول خدا(ص) را داشته باشد مسجد ضرار است.
🔵🔵🔵"مشارکت انتخاباتی" مشروط یا ملزوم؟!
جلال رشیدیکوچی، از نمایندگان مجلس در بخشی از یک مصاحبه با ایسنا پیرامون انتخابات آینده با بیان اینکه امید مردم به این دولت و مجلس بود که بتوانند وضعیت معیشت آنان را سامان دهند اما در عمل این اتفاق آنطور که باید نیفتاده است، اظهار کرد: از نظر بنده بهبود وضعیت معیشتی مردم نکته مهمی برای افزایش مشارکت مردم در انتخابات است. در کنار توجه به معیشت، مسائل دیگری در مشارکت مردم در انتخابات موثر است مثلا سلایق مختلف سیاسی در عرصه انتخابات حضور پیدا کنند.
او میافزاید: بنده معتقدم اگر وضعیت معیشت و اقتصاد مردم بر همین روال بماند و یا اگر بدتر شود، ما هرچقدر هم که فضای سیاسی را برای کاندیداها و جریان های مختلف سیاسی باز کنیم، به نتیجه ای نخواهیم رسید.[1]
*انتظار بود آقای رشیدی بعنوان یک وکیل مردم و نماینده مجلس، بیشتر از این در جریان ساختارها و فرایندهای سیاسی و حکومتی در ایران باشند و تحلیلهای صحیح را ارائه کنند.
مثلا اینکه بدانند مجلس هیچ وظیفه اجرایی در کشور ندارد و اگر جنسی گران میشود یا در جایی ناکارآمدی هست؛ در وهله اول مجلس پاسخگوی اصلی نیست بلکه دولت بعنوان قوه مجریه و حاکم اصلی اجرائیات کشور است که باید پاسخگوی این قضایا و مشکلات باشد.
و اما مسئله مشارکت.
این یک اشتباه سیاسی بزرگ است که فردی دانسته یا ندانسته مشارکت مردم در انتخابات را به گزینه A یا گزینه B منوط کند.
چون نفس انتخابات یعنی حضور و نفس حضور یعنی نقش مردم در تعیین یا اصلاح فرایندهای اجرایی و قانونی کشور.
یعنی میتوان نتیجه گرفت که در هنگامه مشکلات؛ اتفاقا بایستی میزان حضور مردم در انتخابات بیشتر و پررنگتر باشد تا جامعه از مفرّ صندوق رأی راهی به سوی عبور از مشکلات بگشاید و کسانی را به منصههای انتخابی بفرستد که بتوانند بر اساس مسئولیتی که پیدا میکنند؛ بخشی از مشکلات را استشفا دهند.
دقت شود که در این فرایند، هرگز به لحاظ منطقی نمیتوان حضور مردم را به چیزی مشروط کرد چون همانطور که اشاره شد نفس حضور در انتخابات یک الزام عقلی است برای عبور از مشکلات یا بهبود شرایط. و معنی ندارد که فردی نخواهد مشکلاتش حل شود!
لازم به اشاره است که اول کسی که در سپهر سیاسی ایران بحث "مشارکت مشروط" را مطرح کرد و البته به "تحریم انتخابات" اشاره داشت؛ سعید حجاریان بود.
فلذا پر واضح است که هر کس بخواهد حضور مردم در انتخابات را به چیزی منوط یا مشروط کند؛ طبعا آلت دست سعید حجاریان و سایر "فرماندهان فتنه اقتصادی" شده است.
دقت شود که مسئله رأی ندادن به این دلیل که نامزد دلخواه ما در انتخابات نیست، هم به لحاظ منطق سیاست و هم از حیث دموکراسی صحیح نیست. زیرا فرد رأی دهنده در این شرایط بایستی نامزد نزدیکتر را انتخابات کند. (نظیر رفتار مشارکتی اصلاحطلبان در انتخابات سال 92)
چه اینکه میپذیریم نفس مشارکت در انتخابات یعنی برداشتن ولو یک گام به سمت بهبود دادن شرایط و کاهش مشکلات. با نامزد کاملا مطلوب یا با نامزد نزدیک. فلذا اصل مشارکت در انتخابات هرگز ملغی یا مشروط نمیشود برای جزئی ملزوم در پیوست لازم انتخابات و مردمسالاری است.
همچنین است که باید توضیح داد علیرغم آنکه مشارکت انتخاباتی یک "اصل ملزوم و رکن پیوسته دموکراسی" است اما حکومتها حق اجباریسازی آنرا ندارند.
زیرا اجباریسازی مشارکت در انتخابات به لحاظ "عقلانیت جمهور" یک امر ممکن نیست و مثل اینست که جامعهای بخواهد آزادی یا استقلال یا تلاش برای بهتر بودن را اجباریسازی کند.
از این حیث است که مشارکت انتخاباتی همانقدر که الزامی و عقلانی است؛ اما حاکمیتهای پیشرفته نباید و نمیتوانند که آنرا دچار اجباریسازی قانونی کنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷خرمشهرها در پیش است.
یعنی سلطه بر پستهای مدیریتی حوزه اقتصاد و بانک، آموزش، دانشگاه، سلامت، سیاست و فرهنگ، اشغال شده توسط لیبرالها و بی اعتقادها در سه سلطه گذشته را دوباره بازپس گرفت و البته هزینه و تلفات دارد.
مقام معظم رهبری:
جوان های عزیز! بچه های عزیز من، خرمشهرها در پیش است!
البته نه در میدان جنگ نظامی، بلکه در میدانی که از جنگ نظامی هم سخت تره!
دشمن با فکر و ترفند وارد می شود، که عمده شکارش هم جوانان هستند، اینکه مقام معظم رهبری می فرمایند: از خرمشهر ها سخت تر است همینجاست.
چون دشمن اتاق فکر دارد و ساعت ها فکر می کنند، که چگونه عمل کنند تا جوانان ما به پذیرند که اهداف دشمن در جهت پیشرفت امور مختلف آنهاست.
اینجاست که شناخت و حق و باطل برای جوانان مشکل می شود.
ای جوانان عزیز! اگر گوش شما به زبان ولی فقیه زمان باشد، نگران افتادن در دام شیطان نباشید، چون عاقبت بخیری، در ولایی بودن است.
خدا را شکر ولی فقیه زمان ما هم مرجع تقلید است، هم سیاستمدار و هم سرآمد در رشته های مختلف، که از مشاوره متخصصان در همه امور بهره می برد و مهمتر از همه، اهل مطالعه است، که به او این امکان را می دهد، که در انتخاب مسیر رشد و تعالی برای دیگران الگوی مطمئنی باشد»
نمونه های فراوانی مثل فتنه ها و نفوذ و اغتشاشات سازماندهی شده گذشته و بحث بی حجابی و بدحجابی و فساد و سوء استفاده مدیران دولتی لیبرال از امکانات بیت المال و .....
قابل ذکر جهت توصیف اشغال خرمشهرهاست.
بایستی کشور را از اشغال لیبرالها خارج و دوباره فتح کرد.
مانند فتح خرمشهر و قطعا خداوند نصرت دهنده است. ان شاالله
⭕️ بازی طالبان ١۴٠٠
🔹 مهمترین مشکل در قبال طالبان١۴٠٠، آن است که این پدیده درست و دقیق شناخته نشده و مادامی که ماهیت واقعی این پدیده شناخته نشود مواجهه با آن ممکن و مفید نخواهد بود.
🔹 طالبان ۱۴۰۰ با طالبان ۱۳۷۷ تفاوتهایی اساسی و ریشه ای دارد :
▪️طالبان ۱۳۷۷ عده ای طلبه افغانی مدارس علمیه پاکستان ( مدارس مورد حمایت عربستان) بودند که با طراحی آمریکا ، پشتیبانی مالی و تبلیغی عربستان و امارات و نظارت سرویس اطلاعات پاکستان به تشکیلاتی نظامی تبدیل و پس از بن بست گروههای جهادی افغانستان در تشکیل حکومت و اداره کشور به عنوان «ناجی مردم» وارد افغانستان شده و حکومتی به سرکردگی ملا عمر تاسیس کردند . حکومتی که تنها از جانب عربستان ، امارات و پاکستان به رسمیت شناخته شد و با تفکری وهابی_ تکفیری جنایتهای فراوانی را علیه زنان ، شیعیان ، رسانه و هنرهای تصویری، آثار باستانی ، مدارس دخترانه و .... مرتکب شد و پس از انقضای تاریخ مصرف، با حمله آمریکا به افغانستان در سال ٢٠٠١، از هم پاشید.
▪️اما طالبان ۱۴۰۰ ، ترکیبی از بقایای طالبان قدیم با نیروهایی جدید است که با «طراحی انگلستان و حمایت قطر» (با تفکری کپی شده از روش و اندیشه اخوانی) تاسیس و پس از اثبات ناتوانی آمریکا در ساخت حکومتی سکولار برای افغانستان در حرکتی تدریجی جایگزین دولت آمریکایی حاکم بر این کشور گردید. طالبان جدید با شیعیان وارد خصومت نشده و از تلویزیون و سرود و کلیپهای هنری برای تبلیغ خود بهره می برد، از نیروهای فنی و متخصص برای اداره حکومت استفاده کرده و مانند طالبان ۱۳۷۷ مرتکب خشونت علیه زنان نشده است. طالبان جدید بسیار هوشمندانه تر از طالبان قدیم عمل کرده و البته توانسته رضایت بخشهایی از جامعه افغانستان را بدست بیاورد . هرچند هنوز از جانب هیچ کشوری به رسمیت شناخته نشده اما مذاکرات متعددی با نمایندگان اتحادیه اروپا و آمریکا ، روسیه ، هند و..داشته و البته تنها وزیر خارجه ای که در زمان طالبان جدید و به شکل رسمی به کابل سفر کرده ، «وزیر خارجه قطر» بوده است.
▪️شاید مهمترین نقطه اشتراک طالبان قدیم و جدید ، تعلق هر دو به قومیت «پشتون» باشد
.
🔹برخورد نظامی با طالبان جدید به زیان اسلام ، ج.ا.ا و مردم مظلوم و رنج کشیده افغانستان و بدترین راهکار برای مقابله با این محصول پیچیده انگلستان است. ( البته مواجهه قدرتمند مرزبانان ج.ا.ا با عوامل این گروه در نقاط مرزی به معنای جنگ و برخورد نظامی نیست بلکه ضرورتی عقلانی برای حفاظت از مرزها و انضباط بخشی به رفتارها و عوامل این گروه است.)
▪️بحران حقابه ایران از هیرمند ، نتیجه امضای توافقنامه ای غلط توسط حکومت پهلوی و چند دهه اهمال و بی توجهی دولتها به این مسئله در عصر پهلوی و پس از انقلاب است و با تهدید زبانی فلان مقام و حرکتهای نمادین از این دست قابل حل و فصل نیست .
🔹مذاکرات توأم با فشارهای تدریجی( غیر نظامی) برای اصلاح و تکمیل توافقنامه ( افزایش میزان حقابه و قراردادن ضمانتهای جدی برای اجرای آن) و سرانجام وادار سازی طرف مقابل به اجرای آن، نیازمند طراحی ، صبر و حرکتهایی گام به گام است که ج.ا.ا در بحرانهای مختلفی تجربه چنین حرکتهایی را بدست آورده است.
❇️ رفتارهای احساسی، بدون شناخت و خالی از عقلانیت به ویژه در عرصه فضای مجازی و رسانه های داخلی، همچنین تلاش جریانهای سیاسی ( بویژه اصلاح طلب) برای بهره برداری از بحران حقابه و مسئله طالبان ، ثمره ای جز فرسایش روح و روان جامعه ، سلب امنیت روانی مردم و کمک به «پروژه انگلیسی» طالبان جدید نخواهد داشت!
🇮🇷🇮🇷🇮🇷نتفاعی در شهریه و غیرانتفاعی در تعلیم!
مدارس غیرانتفاعی ابتدا برای دانشآموزانی طراحی شده بود که توانمندیهای کمتری داشتند، به این ترتیب با خلوت بودن کلاسها، معلمان میتوانستند بیشتر با دانشآموزان کار کنند تا پایه تحصیلی آنها تقویت شود. به مرور زمان شرایط تغییر کرد و این موضوع کاملاً برعکس شد. در حال حاضر اگر والدین احساس کنند فرزندشان توانایی زیادی دارد، او را به مدارس خاص میفرستند تا در کلاسهای شلوغ ۳۰ تا ۴۰ نفره مدارس دولتی، استعدادش از بین نرود. شهریههای خاص برای خدمات معمولی!
سالها پیش همه دانشآموزان در مدارس دولتی درس میخواندند و اصلاً مدرسه غیردولتی وجود نداشت تا دودستگی میان آنها ایجاد شود. آن روزها خانوادهها زیر بار پرداخت هزینههای سرسامآور شهریه نمیرفتند، اما چند سالی است که مدارس غیردولتی حضور فعالی در صنعت آموزش پیدا کرده و توانستهاند دانشآموزان زیادی را جذب خود کنند.
این در حالی است که عمده مدارس غیرانتفاعی با وجود شهریههای گرانقیمت، اما از کیفیت آموزش بالایی برخوردار نیستند. اکثر آنها حتی به اندازه نصف پولی که میگیرند، خدمات نمیدهند، البته خانوادههایی که فرزندشان را به مدارس غیرانتفاعی میفرستند، معتقدند خدمات در این مدارس به مراتب بهتر از مدارس دولتی است، بنابراین برای برخورداری فرزندشان از امکانات بهتر تحصیلی، حاضر به صرف هزینه و تحمل بار مالی چنددهمیلیونی میشوند.
خانم پرنیان که مادر دانشآموز پایه اول ابتدایی است، در رابطه با ثبتنام فرزندش در مدرسه غیرانتفاعی در منطقه یک تهران به «جوان» میگوید: «کلاسهای مدارس دولتی شلوغ است و گاهی ۴۵ دانشآموز در یک کلاس قرار میگیرند. میخواهم معلم کلاس دخترم وقت داشته باشد که به او درس بدهد نه اینکه تمام مدت کلاس را مشغول ساکت کردن بچهها باشد و به جای معلمی، مبصری کند. به طور حتم اگر مدارس دولتی خلوتتر بود و استاندارد تعداد دانشآموز در هر کلاس در آن رعایت میشد، او را در آنجا ثبتنام میکردم و زیر بار پرداخت شهریههای گران نمیرفتم.»
او ادامه میدهد: «شهریههای مدارس غیرانتفاعی در منطقه یک متفاوت است. در مدرسهای که دخترم را ثبتنام کردهام برای سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ شهریه ۳۰ میلیون تومانی گرفتهاند و برای سال جدید نیز ۱۰ میلیون تومان به صورت علیالحساب طلب کردهاند تا بعداً رقم جدید شهریه را اعلام کنند.»
خانم پرنیان درباره شهریههای سایر مدارس در این منطقه اینگونه توضیح میدهد: «مدرسهای را میشناسم که ۱۰۰ میلیون تومان شهریهاش است. وقتی با خانوادههایی که فرزندشان را در آنجا ثبتنام کردهاند، صحبت میکنم، میگویند که هیچ خدمات خاصی در آنجا داده نمیشود. آنها صرفاً از اینکه فرزندشان در مدرسه معروف درس میخواند احساس رضایت میکنند.» کاسبی جدیدی به نام خدمات «افتراسکول»!
هرچند درآمد صاحبان مدارس غیرانتفاعی بالاست، اما آنها از راههای دیگری که موجب افزایش درآمدشان شود نیز استفاده میکنند. مثلاً برخی از مدارس غیرانتفاعی خدماتی مثل افتراسکول دارند و بابت آن نیز هزینه زیادی میگیرند. آنها به پدران و مادرانی که شاغل هستند و نمیتوانند بعد از اتمام ساعت مدرسه دنبال فرزندشان بیایند میگویند که با پرداخت هزینه بیشتر از خدمات افتراسکول استفاده کنند. در این خدمات، بچهها از پیشدبستانی تا کلاس پنجم در یک کلاس مینشینند و تکالیفشان را انجام میدهند. آنها باید منتظر بمانند تا والدینشان بعد از سه یا چهار ساعت دنبالشان بیایند. در این بین برخی از دانشآموزان به دلیل حضور طولانیمدت در مدرسه دچار اختلال عصبی میشوند چراکه آنها دوست دارند مانند سایر همکلاسیهایشان به خانه بروند. این در حالی است که به گفته برخی از والدین و معلمان، افتراسکول هیچ بار تفریحی یا سرگرمی برای دانشآموزان ندارد. حقوقهای ناچیز معلمان در مدارس گران
عمده مدارس غیردولتی برای اینکه هزینههایشان را کم کنند و به سود بیشتری برسند، نیروهای آموزشی کمتجربه با دستمزد حداقلی را استخدام میکنند و همین مسئله سیستم تحصیل دانشآموزان مدرسه غیرانتفاعی را ضعیف کرده است. خانم طاهری یکی از معلمان مدرسه غیرانتفاعی است که این موضوع را تأیید میکند و میگوید: «مدارس غیرانتفاعی اصلاً و ابداً متناسب با پولی که میگیرند خدمات نمیدهند. این را هر کسی که چند روز به مدارس غیرانتفاعی برود یا یک تحقیق ساده کند، متوجه میشود و این موضوع کاملاً عینی و قابل لمس است.» او با اشاره به اینکه معلمانی بدون سابقه و بدون مدرک مرتبط در مدارس غیرانتفاعی مشغول کارند، میگوید: «خانوادهها میگویند مدارس دولتی شلوغ است و معلمان متخصص ندارد، اما مگر همه مدارس غیرانتفاعی معلمان متخصص دارد؟ به شخصه معلمانی را میشناسم که با مدرک تحصیلی غیرمرتبط وارد کلاسهای درس غیرانتفاعی میشوند و کسی هم نیست که به
این موارد نظارت و رسیدگی کند.»
خانم طاهری اظهار میدارد: «در مدرسهای که در آن کار میکنم، در این سال تحصیلی که روزهای آخرش سپری میشود از هر دانشآموز ۳۰ میلیون شهریه گرفتهاند، اما خدمات آن با خدماتی که در مدرسهای با شهریه ۱۵ میلیون تومانی یا حتی ۵۰ میلیون تومانی ارائه میشود، تفاوتی ندارد.»
او ادامه میدهد: «مدارس غیرانتفاعی از قوانین خاص خودشان پیروی میکنند و هر کدامشان هر چقدر که بتوانند از خانوادهها پول میگیرند. کسی هم به طور دقیق بر کار آنها نظارت نمیکند. در حال حاضر مدرسهای در مناطق یک و ۲ تهران هستند که نزدیک ۸۰ میلیون تومان شهریه گرفتهاند. مگر چه کاری در این مدارس انجام میشود و چه معلمانی در آنجا درس میدهند؟»
این خانم معلم میگوید: «مجموع پولهایی که مدارس غیرانتفاعی از خانوادهها میگیرند، یک رقم بسیار بالایی میشود که عمده آن در جیب مؤسس مدرسه میرود. این در حالی است که اکثر معلمان در مدارس غیرانتفاعی حقوقهایی کمتر از حقوق وزارت کار دارند و حق و حقوقشان نیز ناقص واریز میشود. متأسفانه وضعیت این معلمان معلق است و آنها نه تنها امنیت شغلی ندارند بلکه برای گرفتن حقشان هم هیچ کجا نمیتوانند شکایت کنند.» ۱۲ میلیون دانشآموز در حاشیه، ۵/۳ میلیون دانشآموز در متن!
تنوع مدارس در کشورمان و فعالیت انواع مدارس غیردولتی، دولتی خاص و دولتی عادی باعث شده است «شهریه» مؤلفهای کلیدی در بهرهمندی از آموزش باکیفیت باشد. تعداد مدارس دولتی که خدمات آموزشی رایگان و باکیفیتی ارائه کنند، کمتر شده است. در همین ارتباط قاسم احمدیلاشکی، معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش گفت: «هماکنون ۵/۱۵ میلیون دانشآموز در کشور داریم که بیش از ۸۰ درصد آنها در مدارس دولتی مشغول تحصیل هستند و حدود ۵/۳ میلیون دانشآموز در مدارس غیردولتی و خاص حضور دارند.» او ادامه داد: «تنوع مدارس در کشور بسیار زیاد است و باید ساماندهی شود، سال ۱۳۹۸ این موضوع در مجلس مصوب شد، اما در آخر به نتیجه نرسید، البته در طرح مجلس باید حساسیت نسبت به تنوع مدارس موجود کمتر میبود، به عنوان مثال به مدارس سمپاد اجازه فعالیت داده میشد.»
معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش گفت: «هماکنون تمام تلاش آموزش و پرورش برای ۵/۳ میلیون دانشآموز مدارس خاص است و ۱۲ میلیون دانشآموز دیگر رها شده و کمتر مورد توجه هستند، همچنین مدارس دولتی امکانات و تجهیزات مناسبی در اختیار ندارند.»
به گزارش «جوان» در نتیجه بیتوجهیها به مدارس دولتی و ضعیف شدن آنها، خانوادهها ناچار به ثبتنام فرزندشان در مدارس غیرانتفاعی میشود که باید پولهای هنگفتی را به حساب مؤسسان این مدارس واریز کنند؛ مدارسی که عمدتاً از قوانین خودشان پیروی میکنند و نظارت کافی و دقیقی هم روی آنها وجود ندارد.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷ازغدی: رسانه ملی داشتیم. اما زبان تبیین نداشتیم
حسن رحیم پور ازغدی با انتقاد از عملکرد ضعیف رسانهای در تبیین دستاوردهای انقلاب گفت: «بعضاً افتخار را تبدیل به ننگ میکنیم، چون بلد نیستیم درست حرف بزنیم. انسانیترین حرکت را جوری مخفی میکنیم که انگار حرکتی غلط است.»
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در مراسم آغاز به کار «رادیو تبیین» گفت: دشمن این قدر دروغ گفت که دستاوردهای نظام دیده نشد. بعضی جوانان میپرسند از نظر علمی و صنعتی زمان شاه بهتر بوده یا الان؟ این سؤال به خاطر ضعف رسانههای ماست. ما عقده در لسان داشتیم و درست عمل نکردیم. ما موفقیتهای بزرگی داشتیم ولی در تبیین مواضع اعتقادی، اخلاقی، سیاسی و شرعی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی در یک عرصههایی شکست خوردیم و باید این شکست را بپذیریم. حالا وقت ضد حمله است.»
دوران صدا و سیمای بدون رقیب گذشته
رحیم پور ازغدی در بخشی از سخنانش با اشاره به آیات قرآن گفت: «خدا در قرآن به انبیا میفرماید که به مردم بگویید شغل ما پیغمبری نیست و غیرانتفاعی خدمت میکنیم. مخاطب باید ما را باور کند. در این صورت میتوانیم با یک موج رادیو مسیر افکار عمومی را تغییر دهیم. البته یک تاکتیک رسانهای وجود دارد که نظام سرمایهداری با بمباران افکار عمومی یک حرف مفت را با رسانههای متعدد تحمیل میکند. در دورانی که رسانه آمده فاصله ما با نسل قبل بیشتر شدهاست.»
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، با هشدار به صداوسیما بیان داشت: «با روالی که داریم پیش میرویم، تا ۱۰ سال دیگر رسانه ملی واحد نداریم. فضای مجازی و ماهواره رقبای رسانه ملی هستند و همین الان بخشی از ذهن و باور مخاطب را در اختیار گرفتهاند. مخاطب از یک واقعه سه خبر میشنود و اگر هم مخاطب اعتماد داشته باشد، اعتمادش تقسیم بر سه میشود. در سالهای آینده صد رسانه در عرض هم هستند. صداوسیما در سی، چهل سال گذشته تقریباً بدون رقیب و راحت بود. ولی الان دوران راحتی تمام شد.»
وی ادامه داد: «الان باید برای نوههایمان توضیح بدهیم که سال ۵۷ چه اتفاقی افتاد. رسانههای بیگانه کودتای ۲۸ مرداد را منکر میشوند و روی همه مفاهیم مثل استعمار و انقلاب دارند کار میکنند. میگویند استقلال یک مفهوم سنتی است و معنا ندارد.»
سیاهنمایی دشمن برای مقابله با امید
علی بخشیزاده، معاون «صدا»ی رسانه ملی نیز در مراسم راهاندازی «رادیو تبیین» گفت: امسال شعار رادیو را جهاد «تبیین» با محوریت تقویت سرمایه اجتماعی قرار دادیم. تمام ۱۵ شبکه رادیویی برنامههای مدون را برای برنامهسازی دارند. از سرمایه اجتماعی شش مؤلفه را انتخاب کردیم و اعتقاد داریم اگر عملیات رسانهای ما در این شش مؤلفه به درستی تعریف شود، این عملیات به تقویت سرمایههای اجتماعی منجر خواهد شد.
بخشیزاده اولین مؤلفه تشکیلدهنده سرمایه انسانی را مفهوم «امید» دانست. وی دومین مفهوم را «اعتماد» مردم به مسئولان دانست و تصریح کرد: دشمن در حال سیاهنمایی است و در دستور کار خود امواج شبهه را قرار دادهاست.
وی بحث «نشاط»، «امنیت»، «رضایتمندی» و «مشارکت» را از دیگر مؤلفهها دانست و تصریح کرد: «در پایان سال بحث مشارکت مردم را در انتخابات داریم و اگر آرایش درست رسانهای نداشته باشیم متأسفانه نمیتوانیم کارآمد باشیم.»
معاون «صدا»ی رسانه ملی اظهار داشت: «دستگاه فراگیر رادیو، واجد نقش و رسالتی ذاتی است تا از یک طرف با رویکردی تهاجمی، ابتکار عمل عرصه نبرد رسانهای با دشمن را به دست بگیرد و از سوی دیگر، حملات روانی جریان معاند را خنثی کند. از این زاویه «رادیو تبیین» امروز با شعار «ما روایت میکنیم» در عرصه رسانهای جمهوری اسلامی ایران متولد شد. شکلگیری این شبکه رادیویی هم پاسخی به مطالبه همیشگی رهبر معظم انقلاب در عرصه جهاد تبیین است و هم ضرورتی بنیادین در رسانه ملی برای روشنگری محسوب میشود.»
بخشیزاده افزود: «رادیو تبیین تلاش خواهد کرد با رویکردی فعال، سکوی پخش واقعیتها در بستر پیشرفت همهجانبه باشد تا پیش از روایتسازی جعلی دشمن، خود حقایق انقلاب اسلامی و واقعیتهای جامعه ایرانیمان را روایت کنیم. این رادیو قرار است به بهترین موضوعات کشور بپردازد و ما باید روش حمله به دنیای استکبار را انتخاب کنیم.»
محمدجواد لاریجانی، مدیر پژوهشگاه دانش بنیاد، در آیین آغاز به کار رادیو تبیین، با تأکید بر اینکه خداوند راه جهاد تبیین را باز کردهاست، گفت: «همه در معرض تهاجم هستیم، برای اینکه تحرک ما جهاد محسوب شود، باید نیت خالص داشته باشیم. ما باید به سلاح بصیرت خود را مسلح کرده و دنبال کار باشیم. بصیرت شاخصههای مختلفی، چون «فهم واقعبینانه» دارد. امروز زندگی مدنی به دلیل انقلاب دیجیتال با امواج عظیمی از اطلاعاتنما پر شده است.»
🇮🇷🇮🇷🇮🇷ازغدی: رسانه ملی داشتیم. اما زبان تبیین نداشتیم
حسن رحیم پور ازغدی با انتقاد از عملکرد ضعیف رسانهای در تبیین دستاوردهای انقلاب گفت: «بعضاً افتخار را تبدیل به ننگ میکنیم، چون بلد نیستیم درست حرف بزنیم. انسانیترین حرکت را جوری مخفی میکنیم که انگار حرکتی غلط است.»
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در مراسم آغاز به کار «رادیو تبیین» گفت: دشمن این قدر دروغ گفت که دستاوردهای نظام دیده نشد. بعضی جوانان میپرسند از نظر علمی و صنعتی زمان شاه بهتر بوده یا الان؟ این سؤال به خاطر ضعف رسانههای ماست. ما عقده در لسان داشتیم و درست عمل نکردیم. ما موفقیتهای بزرگی داشتیم ولی در تبیین مواضع اعتقادی، اخلاقی، سیاسی و شرعی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی در یک عرصههایی شکست خوردیم و باید این شکست را بپذیریم. حالا وقت ضد حمله است.»
دوران صدا و سیمای بدون رقیب گذشته
رحیم پور ازغدی در بخشی از سخنانش با اشاره به آیات قرآن گفت: «خدا در قرآن به انبیا میفرماید که به مردم بگویید شغل ما پیغمبری نیست و غیرانتفاعی خدمت میکنیم. مخاطب باید ما را باور کند. در این صورت میتوانیم با یک موج رادیو مسیر افکار عمومی را تغییر دهیم. البته یک تاکتیک رسانهای وجود دارد که نظام سرمایهداری با بمباران افکار عمومی یک حرف مفت را با رسانههای متعدد تحمیل میکند. در دورانی که رسانه آمده فاصله ما با نسل قبل بیشتر شدهاست.»
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، با هشدار به صداوسیما بیان داشت: «با روالی که داریم پیش میرویم، تا ۱۰ سال دیگر رسانه ملی واحد نداریم. فضای مجازی و ماهواره رقبای رسانه ملی هستند و همین الان بخشی از ذهن و باور مخاطب را در اختیار گرفتهاند. مخاطب از یک واقعه سه خبر میشنود و اگر هم مخاطب اعتماد داشته باشد، اعتمادش تقسیم بر سه میشود. در سالهای آینده صد رسانه در عرض هم هستند. صداوسیما در سی، چهل سال گذشته تقریباً بدون رقیب و راحت بود. ولی الان دوران راحتی تمام شد.»
وی ادامه داد: «الان باید برای نوههایمان توضیح بدهیم که سال ۵۷ چه اتفاقی افتاد. رسانههای بیگانه کودتای ۲۸ مرداد را منکر میشوند و روی همه مفاهیم مثل استعمار و انقلاب دارند کار میکنند. میگویند استقلال یک مفهوم سنتی است و معنا ندارد.»
سیاهنمایی دشمن برای مقابله با امید
علی بخشیزاده، معاون «صدا»ی رسانه ملی نیز در مراسم راهاندازی «رادیو تبیین» گفت: امسال شعار رادیو را جهاد «تبیین» با محوریت تقویت سرمایه اجتماعی قرار دادیم. تمام ۱۵ شبکه رادیویی برنامههای مدون را برای برنامهسازی دارند. از سرمایه اجتماعی شش مؤلفه را انتخاب کردیم و اعتقاد داریم اگر عملیات رسانهای ما در این شش مؤلفه به درستی تعریف شود، این عملیات به تقویت سرمایههای اجتماعی منجر خواهد شد.
بخشیزاده اولین مؤلفه تشکیلدهنده سرمایه انسانی را مفهوم «امید» دانست. وی دومین مفهوم را «اعتماد» مردم به مسئولان دانست و تصریح کرد: دشمن در حال سیاهنمایی است و در دستور کار خود امواج شبهه را قرار دادهاست.
وی بحث «نشاط»، «امنیت»، «رضایتمندی» و «مشارکت» را از دیگر مؤلفهها دانست و تصریح کرد: «در پایان سال بحث مشارکت مردم را در انتخابات داریم و اگر آرایش درست رسانهای نداشته باشیم متأسفانه نمیتوانیم کارآمد باشیم.»
معاون «صدا»ی رسانه ملی اظهار داشت: «دستگاه فراگیر رادیو، واجد نقش و رسالتی ذاتی است تا از یک طرف با رویکردی تهاجمی، ابتکار عمل عرصه نبرد رسانهای با دشمن را به دست بگیرد و از سوی دیگر، حملات روانی جریان معاند را خنثی کند. از این زاویه «رادیو تبیین» امروز با شعار «ما روایت میکنیم» در عرصه رسانهای جمهوری اسلامی ایران متولد شد. شکلگیری این شبکه رادیویی هم پاسخی به مطالبه همیشگی رهبر معظم انقلاب در عرصه جهاد تبیین است و هم ضرورتی بنیادین در رسانه ملی برای روشنگری محسوب میشود.»
بخشیزاده افزود: «رادیو تبیین تلاش خواهد کرد با رویکردی فعال، سکوی پخش واقعیتها در بستر پیشرفت همهجانبه باشد تا پیش از روایتسازی جعلی دشمن، خود حقایق انقلاب اسلامی و واقعیتهای جامعه ایرانیمان را روایت کنیم. این رادیو قرار است به بهترین موضوعات کشور بپردازد و ما باید روش حمله به دنیای استکبار را انتخاب کنیم.»
محمدجواد لاریجانی، مدیر پژوهشگاه دانش بنیاد، در آیین آغاز به کار رادیو تبیین، با تأکید بر اینکه خداوند راه جهاد تبیین را باز کردهاست، گفت: «همه در معرض تهاجم هستیم، برای اینکه تحرک ما جهاد محسوب شود، باید نیت خالص داشته باشیم. ما باید به سلاح بصیرت خود را مسلح کرده و دنبال کار باشیم. بصیرت شاخصههای مختلفی، چون «فهم واقعبینانه» دارد. امروز زندگی مدنی به دلیل انقلاب دیجیتال با امواج عظیمی از اطلاعاتنما پر شده است.»
🇮🇷🇮🇷🇮🇷نتفاعی در شهریه و غیرانتفاعی در تعلیم!
مدارس غیرانتفاعی ابتدا برای دانشآموزانی طراحی شده بود که توانمندیهای کمتری داشتند، به این ترتیب با خلوت بودن کلاسها، معلمان میتوانستند بیشتر با دانشآموزان کار کنند تا پایه تحصیلی آنها تقویت شود. به مرور زمان شرایط تغییر کرد و این موضوع کاملاً برعکس شد. در حال حاضر اگر والدین احساس کنند فرزندشان توانایی زیادی دارد، او را به مدارس خاص میفرستند تا در کلاسهای شلوغ ۳۰ تا ۴۰ نفره مدارس دولتی، استعدادش از بین نرود. شهریههای خاص برای خدمات معمولی!
سالها پیش همه دانشآموزان در مدارس دولتی درس میخواندند و اصلاً مدرسه غیردولتی وجود نداشت تا دودستگی میان آنها ایجاد شود. آن روزها خانوادهها زیر بار پرداخت هزینههای سرسامآور شهریه نمیرفتند، اما چند سالی است که مدارس غیردولتی حضور فعالی در صنعت آموزش پیدا کرده و توانستهاند دانشآموزان زیادی را جذب خود کنند.
این در حالی است که عمده مدارس غیرانتفاعی با وجود شهریههای گرانقیمت، اما از کیفیت آموزش بالایی برخوردار نیستند. اکثر آنها حتی به اندازه نصف پولی که میگیرند، خدمات نمیدهند، البته خانوادههایی که فرزندشان را به مدارس غیرانتفاعی میفرستند، معتقدند خدمات در این مدارس به مراتب بهتر از مدارس دولتی است، بنابراین برای برخورداری فرزندشان از امکانات بهتر تحصیلی، حاضر به صرف هزینه و تحمل بار مالی چنددهمیلیونی میشوند.
خانم پرنیان که مادر دانشآموز پایه اول ابتدایی است، در رابطه با ثبتنام فرزندش در مدرسه غیرانتفاعی در منطقه یک تهران به «جوان» میگوید: «کلاسهای مدارس دولتی شلوغ است و گاهی ۴۵ دانشآموز در یک کلاس قرار میگیرند. میخواهم معلم کلاس دخترم وقت داشته باشد که به او درس بدهد نه اینکه تمام مدت کلاس را مشغول ساکت کردن بچهها باشد و به جای معلمی، مبصری کند. به طور حتم اگر مدارس دولتی خلوتتر بود و استاندارد تعداد دانشآموز در هر کلاس در آن رعایت میشد، او را در آنجا ثبتنام میکردم و زیر بار پرداخت شهریههای گران نمیرفتم.»
او ادامه میدهد: «شهریههای مدارس غیرانتفاعی در منطقه یک متفاوت است. در مدرسهای که دخترم را ثبتنام کردهام برای سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ شهریه ۳۰ میلیون تومانی گرفتهاند و برای سال جدید نیز ۱۰ میلیون تومان به صورت علیالحساب طلب کردهاند تا بعداً رقم جدید شهریه را اعلام کنند.»
خانم پرنیان درباره شهریههای سایر مدارس در این منطقه اینگونه توضیح میدهد: «مدرسهای را میشناسم که ۱۰۰ میلیون تومان شهریهاش است. وقتی با خانوادههایی که فرزندشان را در آنجا ثبتنام کردهاند، صحبت میکنم، میگویند که هیچ خدمات خاصی در آنجا داده نمیشود. آنها صرفاً از اینکه فرزندشان در مدرسه معروف درس میخواند احساس رضایت میکنند.» کاسبی جدیدی به نام خدمات «افتراسکول»!
هرچند درآمد صاحبان مدارس غیرانتفاعی بالاست، اما آنها از راههای دیگری که موجب افزایش درآمدشان شود نیز استفاده میکنند. مثلاً برخی از مدارس غیرانتفاعی خدماتی مثل افتراسکول دارند و بابت آن نیز هزینه زیادی میگیرند. آنها به پدران و مادرانی که شاغل هستند و نمیتوانند بعد از اتمام ساعت مدرسه دنبال فرزندشان بیایند میگویند که با پرداخت هزینه بیشتر از خدمات افتراسکول استفاده کنند. در این خدمات، بچهها از پیشدبستانی تا کلاس پنجم در یک کلاس مینشینند و تکالیفشان را انجام میدهند. آنها باید منتظر بمانند تا والدینشان بعد از سه یا چهار ساعت دنبالشان بیایند. در این بین برخی از دانشآموزان به دلیل حضور طولانیمدت در مدرسه دچار اختلال عصبی میشوند چراکه آنها دوست دارند مانند سایر همکلاسیهایشان به خانه بروند. این در حالی است که به گفته برخی از والدین و معلمان، افتراسکول هیچ بار تفریحی یا سرگرمی برای دانشآموزان ندارد. حقوقهای ناچیز معلمان در مدارس گران
عمده مدارس غیردولتی برای اینکه هزینههایشان را کم کنند و به سود بیشتری برسند، نیروهای آموزشی کمتجربه با دستمزد حداقلی را استخدام میکنند و همین مسئله سیستم تحصیل دانشآموزان مدرسه غیرانتفاعی را ضعیف کرده است. خانم طاهری یکی از معلمان مدرسه غیرانتفاعی است که این موضوع را تأیید میکند و میگوید: «مدارس غیرانتفاعی اصلاً و ابداً متناسب با پولی که میگیرند خدمات نمیدهند. این را هر کسی که چند روز به مدارس غیرانتفاعی برود یا یک تحقیق ساده کند، متوجه میشود و این موضوع کاملاً عینی و قابل لمس است.» او با اشاره به اینکه معلمانی بدون سابقه و بدون مدرک مرتبط در مدارس غیرانتفاعی مشغول کارند، میگوید: «خانوادهها میگویند مدارس دولتی شلوغ است و معلمان متخصص ندارد، اما مگر همه مدارس غیرانتفاعی معلمان متخصص دارد؟ به شخصه معلمانی را میشناسم که با مدرک تحصیلی غیرمرتبط وارد کلاسهای درس غیرانتفاعی میشوند و کسی هم نیست که به