🌹میگویند
غمِ پسر را
پدر تسکین میدهد،
ماندهام غم پدر را
چه کسی تسکین خواهد داد..!
#پدرانه
#شهید_سعید_نظری
#شهیدانه
@shahidan_e
📸 یک قابِ پدر و پسری ...
عمو درویش پیرمردیحدود ۸۵ ساله بود
کـه همیشه به نیروهـای کـم سن و سال
روحیه می داد. همرزم و فرزندِ رشیدش،
قاسم، در پدافندی عملیات بیتالمقدس۴
به درجه رفیع شهادت نائل شد.
۶
#عمو_درویش
#شهید_قاسم_یاراحمد
#شبتون_شهدایی
#شهیدانه
@shahidan_e
#سلام_امام_زمانم
بيا ای بهتــــرين درمان قلبــم
مـــــداوا كن غـم پنهـان قلبـم
قســـــم بر خالق دلـهای عاشق
تو هستی آخرين سلطان قلبـم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
#شهیدانه
@shahidan_e
خورشید ،
سرک میکشد و میداند
از دست تـو چـایِ صبـــح ،
خوردن دارد ..
#صبحتون_شهدایی_
#شهیدانه
@shahidan_e
1_9352082977.mp3
2.97M
#شهادت_حضرت_زینب سلام الله علیها
🌴تو دستمه پیرهن یادگاریت هنوزم
🌴یکسال و نیم دارم با غم تو میسوزم
مداح #مهدی_رسولی
#شهیدانه
@shahidan_e
📸 عزاداری و سینه زنی رزمندگان اعزامیِ قوای محمد رسول الله (ص) در حرم عمۀ سادات حضرت ام المصائب زینب کبری سلام الله علیها
📌خرداد ۱۳۶۱ ، زینبیه ، دمشق, #سوریه
#شهیدانه
@shahidan_e
📌 ماجرای تفحص بند انگشت و انگشتر در فکه
🔹️ مدتی بود که در میدان مین فکه، منطقه عملیاتی "والفجر یک" در حال تفحص بودیم اما از پیکر شهدا هیچ اثری نبود.
◇ عصر عاشورای سال ۱۳۷۳ یا ۷۴ بود. پکر بودم و به سمت ارتفاع ۱۱۲ همین طور راه می رفتم و به شهدا التماس می کردم که خودی نشان دهند.
◇ ناگهان در خاکهای اطراف چیزی سرخ رنگ
نظرم را جلب کرد. توجه که کردم به انگشتر می مانست ....
◇ جلوتر که رفتم دیدم یک انگشتر است. دست بردم برش دارم که با کمال تعجب دیدم یک بند انگشت هم بدان متصل است.
◇ خاک های اطرافش را کندم . بچه ها را صدا کردم. علی آقا محمود وند و بقیه هم آمدند.
◇ یک استخوان لگن، یک کلاه خود آهنی و یک جیب خشاب پیدا کردیم.
◇ بچه ها یکی یکی می نشستند و بغض شان می ترکید. این انگشت و انگشتر پلی زده بود
◇ با امام حسین (ع) در عصر عاشورا
روضه ای بر پا شد ...
📚 راوی: مرتضی شادکام
کتاب تفحص، نوشته حمید داود آبادی،
ناشر: صیام، صفحه ۲۳-۲۲٫
#تفحص_شهید
#السلام_علیک_یااباعبدالله
#شهیدانه
@shahidan_e
✍ اینجا که او خوابیده است، میدان جنگ است
نه از جنگ بریده ..
و نه بی درد است
نه مجروح است و نه شهید.
در آن روزگارانی که او اینچنین آسوده بخواب رفته است، هم بگو مگوهای سیاسی در شهر بوده
و هم دغدغه های روزمرگی؛
اکثر چالشهای امروز به رنگی دیگر و با کمی بالا و پایین تر .. آن روز ها هم بود ..
هم هجوم فرهنگی ..
هم شیطنت شیاطین ...
هم داخلی
هم خارجی
اما ....
آنچه این رزمنده جوان را اینچنین آرام خوابانده است، دلی است که او آن را در دست خدا گذاشته است. او سرباز همان مهدی باکری است که نه شلیک گلوله های مستقیم و نه شهادت برادرش هیچ کدام نتوانست دل آرامش را متلاطم سازد.
وقتی دل را به خدا سپردی
انجام وظیفه بدون چشم داشت
به عاقبت آن، می شود عبادت.
و پس از آن غم هیچ چیز را نخواهی خورد
نه شکست تورا می شکند...
و نه پیروزی تو را غره می کند.
بعد از قریب چهل سال از حماسه دفاع..
چقدر در انتقال این فرهنگ به نسل من که دهه هزار و سیصد و جنگ است و یا نسل امروز، موفق بوده ایم؟
#شهیدانه
@shahidan_e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ای شهدا!
میدانید، بین خودمان بماند، گاهی دلمان می خواهد دل شما هم برای ما تنگ بشود....
🔸 شادی روح مردان باصفا، شهدای بامرام صلوات
#شبتون_شهدایی_
#شهیدانه
@shahidan_e
#سلام_مولای_جانم✋
#صبحت_بخیر_آقا_جانم 💚
🌼 ای که شیرین است نامت چون عسل
🥀 هر طلایی جز شما باشد بدل
🌼 خاک پایت سرمه ی چشمان ما
🌹«یوسف زهرا» کجایی «اَلعَجل»🌹
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
#صبحتون_مهدوی 🌼🍃
#التماس_دعای_فرج 🤲 💚
#شهیدانه
@shahidan_e
هر صبـح
با نگاه شمـا
همه ی خوبـیها
در مـا طلـوع میڪنند ...
صبحتون و عاقبتمون شهدایی☀️✋
#شهیدانه
@shahidan_e
ـــــــــــــ
رزمندگان در شرایط جنگی از صندوق های رای گیری غافل نبودند....
#شهیدانه
@shahidan_e
پدر و پسری
با هم به جبهه آمده بودند.
هر دو، قبل از انقلاب مشروبفروشی داشتند.
روزهای اول هیچکس آنها را قبول نداشت.
آنها هم هر کاری میخواستند میکردند.
سید آنها را به شاهرخ معرفی کرد. بعد از مدتی آنها به رزمندگان شجاعی تبدیل شدند.
الگو گرفتن از شاهرخ باعث شد که آنها اهل نماز و ... شوند.
#شهید_شاهرخ_ضرغام
حُرِّ انقلاب
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ
#شهیدانه
@shahidan_e
🕊🥀شهیــــــــدانه🥀🕊
ـــــــــــــ رزمندگان در شرایط جنگی از صندوق های رای گیری غافل نبودند.... #شهیدانه @shahidan_e
من رای می دهم چون رای من در حکم دفاع از مرزهای کشورم ایران است
من رای می دهم و اجازه نمی دهم وطنم زیر چکمه های دشمن مورد تاخت و تاز قرار گیرد
وعده من و شما 11 اسفند پای صندوق رای
#شهیدانه
@shahidan_e
#خاطرات_طنز_شهدا 😅 📚
🍗آبگوشت شیشه ای🍗
شلمچه بودیم!
بیسیم زدیم به حاجی که : « پس این غذا
چی شد؟» خندید و گفت: «کمکم آبگوشت
میرسه!» دلمون رو آب نمک زدیم برای یه
آبگوشت چرب و چیلی😋
که یکی از بچهها داد زد: « اومد! تویوتای قاسم
اومد!». خودش بود. تویوتا درب و داغون اومد
و اومد و روبرومون ایستاد. قاسم، زخم و زیلی
پیاده شد. ریختیم دورِش و پرسیدیم: «چی شده؟»
گفت: «تصادف کردهام🤕!».
- غذا کو ؟ گفت: « جلو ماشینه ».
درِ تویوتا رو، به زور باز کردیم و قابلمه آبگوشتو
برداشتیم. نصف آبگوشتها ریخته بود کف ماشین
و دور قابلمه. با خوشحالی می رفتیم،😃🏃♂
که قاسم از کنار تانکر آب، داد زد: «نخورید!
نخورید! داخِلش خُورده شیشه است».
با خوش فکريِ مصطفی رفتیم یه چفیه و یه
قابلمه دیگه آوردیم و آبگوشتها رو صاف کردیم
خوشحال بودیم و میرفتیم طرف سنگر😍
که دوباره گفت: «نبَرید! نبَرید! نخورید!».
گفتیم: «صافشون کردیم». گفت: «خواستم
شیشه ها رو دربيارم، دستم خونی بود، چکید
داخلش». همه با هم گفتیم: اَه ه ه🥱!!
مُرده شُورِت رو ببرند! قاسم!» و بعد وِلو شدیم
روی زمین. احمد بسته ي نون، رو با سرعت آورد
و گفت : «تا برای نونها مشکلی پیش نیومده
بخورید!» بچه ها هم، مثل جنگ زده ها
حمله کردند به نون ها🙆♂🤦♂
#شهیدانه
@shahidan_e
اینجا دلی جامانده از قافلهی عشق
در آرزوی رسیدن به عشاق
بی قراری می کند ...
#رزقک_شهادت
#جمع_خوبانم_آرزوست
#شهیدانه
@shahidan_e
1_8436781990.mp3
8.45M
⏯ #استودیویی احساسی
🍃به دعای تو هیئتی شدم
🍃به نگاه تو قیمتی شدم
🎙 #حنیف_طاهری
👌 #پیشنهاد_ویژه
#یکشنبه_های_علوی_فاطمی💚
#شهیدانه
@shahidan_e
زندگی بی شهادت،
ریاضتِ تدریجی،
برای رسیدن به مرگ است💔🥲
#شبتون_شهدایی
#معراجشہدااهواز
#شهیدانه
@shahidan_e
#سلام_امام_زمانم♥️✋🏻
اِ؎بهـــٰــار؎تَـــــرین آیِنہ هَستے۔۔۔◇
﴿یـــــوسُف ڪَنعٰانے مَـــــن۔۔۔﴾،
" ۔۔۔سَـــــلٰام۔۔۔"
آقٰاجــᰔـــآنم۔۔۔بیآ و
أذٰان ؏ِــــشق بخوٰان ۔۔۔!
تٰا جهـــــآن سَراسَر مُسلمـــــآن شَود!
بیآ۔۔۔ و ،
«وَ نُرِيـــــدُ أَنْ نَمُنَّ....❀»رٰا،
فَریــــٰـادڪُن...
چِشم انتـــــظٰار مٰاندهأم ؛
مَـــــن سَرخُوشم أز ،
لِذّت این چِشـــــم بِہ رٰاهے۔۔۔
و َ
«چِشـــــم انتظٰار مےمآنم ...𑁍»
#شهیدانه
@shahidan_e
ای یکه سوار شرف، ای مردتر از مرد!
بالایی من! روح تو در خاک چه می کرد؟
می گفت برو، عشق چنین گفت که بشتاب
می گفت بمان، عقل چنین گفت که برگرد
دیروز یکی بودیم با هم ولی امروز
تو نورتر از نوری و من گردتر از گرد
یک روز اگر از من و عشق تو بپرسند پیغمبرتان کیست، بگو درد بگو درد
ای سرخ تر از سرخ! بخوان سبزتر از سبز
آن سوی درختان همه زردند، زرد
ای دست و زبان #شهدا هیچ زبانی
جز حنجره ات داغ مرا تازه نمی کرد...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#صبحتون_شهدایی🌷
#شهیدانه
@shahidan_e
🌹👆نحیف بود و لاغر
مادرش میگفت اخه پسرم تو چکاری از دستت برمیاد و میتونی تو جبهه انجام بدی
❤️نمیدانست فرزندش مغز متفکر برنامه ریزی و عملیات های مهم و استراتژیک و معاون فرمانده نیروی زمینی سپاه است.
او کسی نیست جز غلامحسن افشردی معروف به حسن باقری فرمانده شجاع و کارآمد دوران جنگ
🕊9بهمن سالروز شهادت
#شهیدانه
@shahidan_e