#دقت_کن
نگاهشان به ماست
بعد از آنها چه کرده ایم⁉️
دیروز تیپ و لشکر می زدیم
امروز مانده ایم چه #تیپی بزنیم
دیروز روز #فدا_شدن بود
امروز روز #فدایت شوم
سلام برشهدا 🕊
سلام بر شهدای گمنام 🥀
سلام برشما دوستان شهدایی🌹
صبحتون روشن به نگاه شهدا🌞🌺
@shahidan_e
💠 علاقه شهید حاج قاسم سلیمانی به قرائت زیارت عاشورا
✍حاج مهدی صدفی: حاج قاسم حالات معنوی خاصی داشت و اهل زیارت عاشورا بود و هر فرصتی پیدا میکرد، زیارت عاشورا را میخواند وقتی در ماشین بود و از یک مکان به مکان دیگر میرفت، زیارت عاشورا یا یک صفحه قرآن را میخواند. یک روز با تعدادی از مداحان خدمت سردار سلیمانی بودیم، ابتدا مداحان را مورد لطف خود قرار داد و از کارکرد مداحان تعریف و تمجید کرد و بعد به آنها توصیههایی کرد و گفت شما در مجالس بیشتر برای مردم و فضای داخلی آن مجلس میخوانید و دیگران را به گریه وا میدارید و متحول میکنید،
اما باید یک ساعت راهم برای خودتان انتخاب کنید و در خلوتتان مناجات کنید تا آن چیزی که جلوی مردم نشان میدهید با باطن و بخش خصوصی و شخصی زندگیتان یکی باشد. گاهی میآمد بیتالزهرا (س) و در کنار قبر شهید گمنام مینشست و به تنهایی و دور از چشم انظار زیارت عاشورای امام حسین (ع) را زمزمه میکرد. حاج قاسم به مداحان توصیه کرد، اگر میخواهید عاقبت بهخیر شوید، زیارت عاشورا را فراموش نکنید، بنشیند و به تنهایی برای دل خودتان زیارت عاشورا
بخوانید.
@shahidan_e
1_1701832102.mp3
4.69M
دیدیدمیگفتمحرمجایِبدانیست:)
کرببلاکهسهماینبیسروپانیست💔
@shahidan_e
#اربعین🥀
#مهدی_اکبری
@shahidan_e
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#خاطرات_شهدا
#سردار_شهید
#حاج_احمد_کاظمی
حاجی حواسش به همه چیزبود؛ ازمحتوای سخنرانی و مداحیها و نماز جماعتها ی ظهرعاشورا و تاسوعا گرفته ، تا گذاشتن چند نفر مأمور جهت جفت کردن کفشهای عزاداران و گرفتن اسفند دم در و دقت در توزیع صبحانه وغذای ظهرعاشورا و تاسوعا که به بهترین شکل انجام شوند.
نگران سربازها هم بود. به تداخل نداشتن برنامهها باساعات کاری و تعطیل نشدن امور اداری لشکرهم تأکید میکرد .مهمتر ازهمه، برگزاری نماز جماعت ظهر تاسوعا و عاشورای هیأت ها درتکیه و خیابانهای اطراف بود.
#یاد_گریههایش_بخیر . همیشه شانههایش چنان میلرزید که آدم به یاد گریههای حضرت امام(ره) میافتاد . مثل یک مادر فرزند ازدستداده، یا زهرا(س) یا زهرا(س) میگفت. حاجی #ارادت_ویژه ای به بیبی داشت. در نمازها هم اینگونه بود . دیگر #سردار_کاظمی نبود . حواسش به توزیع صبحانه هرروز وغذای روزهای تاسوعا و عاشورا بود . شاید او هم مثل من خاطرات خوبی در کودکی از توزیع غذای امام حسین (ع) نداشت . یادم نمی رود با این که بسیار دوست داشتم، به دلیل برخورد بد بعضی از بزرگترها، خجالت میکشیدم از غذای امام حسین (ع) بخورم. اما دراین مجلس اینگونه نبود، حاجی مثل پدر، مراقب همه بود؛ به ویژه کوچکترها . همه مینشستند و خادمان غذا را پخش میکردند. خودش هم این دو روز با #پای_برهنه و لباسهای خاکی، این طرف و آن طرف میدوید و نظارت میکرد. او خادم واقعی آقا بود. این دو روز، هیأتهای مذهبی از سراسر اصفهان در خیمه ی عزاداری حضرت امام حسین (ع) در لشکر ۸ نجف اشرف شرکت میکردند و به نوبت و نظم خاص عزاداری میکردند. حاجی میگفت : ما سپاهیها و رزمندهها باید با برگزاری این مراسمها ، ضمن انتقال پیام این حماسه، زیباییها را نشان بدهیم و آفتها یی که گاهی در اینگونه مراسمها هست را ازبین ببریم. باید تمام امکانات درهرچه بهتر و باشکوه برگزارشدن این مراسم به کارگرفته شود.» و این بود که یکسال نشده ، هیأت در کل استان مطرح شد و سالها ی بعد جمعیت بیشتری شرکت کردند. حاجی همین رویه را نیز در نیروی هوایی ادامه داد و حسینیه ی حضرت فاطمه زهرا (س) که درکنار ۵ شهید گمنام است، یادگاری است از آن مرد بزرگ.
@shahidan_e
✨﷽✨
#نمازشبدرسیرهشهدا
#شهیدعباسصالح؛
🌖 یک روز ديدم دارد جايي را حفر ميكند گفتم: چه ميكني؟
🌕 گفت: دارم قبر ميكنم.
من رفتم كمكش. حفرهاي شد به عمق دو متر، طوري كه دو نفر راحت بتوانند در آن بنشينند.
🌖 شبها "شهيد عباس صالح" با چراغ قوه ميرفت آنجا و با خداي خويش خلوت ميكرد چه زيبا بود ترنم عشق از لبهاي او كه نجوا ميكرد قرآن را و مناجات علي (علیهالسلام ) را و ديدني بود نماز شب و سوز نيمه شبش!
#نمازشبرابهنیتظهوربخوانیم
@shahidan_e
هر روز
با نور افشانی خورشید
واژه ها
به تسبیح و ثنای تو
بر می خیزند
روز ت بخیر دولتِ بیدارِ من ...
📎سلام ، صبـحتون شهـدایـی🌷
@shahidan_e
قاب عکست را
در ایوان آویزان کرده ام
هر روز صبح پنجره را
رو به خوشبختی باز می کنم
و تو از دور برایم دست تکان می دهی...
نازدانه، شهید سیدرضا طاهر 🌷
📎سلام ، صبـحتون شهـدایـی
@shahidan_e
باهمرفتیمقم
جلوضریحبهمگفت:احمد
آدمبایدزرنگباشھ
ماازتِهراناومدیمزیارت
بایدیہ هدیہ بگیریم، گفتمچۍمۍخواے ؟
گفت شهادت ..:)!💔
#شهیدعباسِدانشگر🌱
#شهیدانہ
@shahidan_e
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀
#خاطرات
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#عبدالحسین_برونسی
جهیزیه ی فاطمه حاضر شده بود . یک عکس قاب گرفته از بابای #شهیدش را هم آوردم . دادم دست فاطمه . گفتم : بیا مادر! اینو بگذار روی وسایلت .
به شوخی ادامه دادم : « بالاخره پدرت هم باید وسایلت رو ببینه که اگر چیزی کم و کسری داری برات بیاره .»
شب #عبدالحسین را خواب دیدم. گویی از آسمان آمده بود؛ با ظاهری آراسته و چهره ی روشن و نورانی. یک #پارچ خالی تو دستش بود. داد بهم. با خنده گفت: «این رو هم بگذار روی جهیزیه ی فاطمه.»
فردا رفتیم سراغ جهیزیه. دیدیم همه چیز خریدهایم، غیراز #پارچ!
راوی :
#همسر_شهید
🥀 @shahidan_e
🌷 #شهیدان
🌷 #میرفاضل و #میرصالح_اخلاقی🌷
دوبرادر دوشهید که با لب تشنه
به شهادت رسیدند 😭
مادرشان بهمین خاطردرکنارمزارشون حوضچه ای قرارداده است.
ارواح مطهرشون ــــ صلوات🥀
@shahidan_e
[ ~•🥀°]
⁉️ ڪدومتون حاضرید
یک (مین)، منور رو با درجه حرارت۱۶۰۰
درجه سانتیگراد که توی سڪوت و تاریڪی
شب داره میسوزه
و نزدیڪه ڪه عملیاتو لو بده
و جون هزاران رزمنده رو به خطر بندازه
تو شڪمتون بگیرین و ذره ذره ای آب بشید و بسوزید و ذغال بشید و دم نزنید؟!....💔
۳۱ سال پیش این شهید ۱۵ ساله
شهید رضا میرزائی
این ڪارو ڪرد...🥀
🔖 منبعسایتمعبرنور
#شهیدرضامیرزائی
#دفاعمقدس
#شهداشرمندهایم 🥀
#اللّٰھُمَعجلاْلِّوَلیڪَالفࢪَج
@shahidan_e
خدایا ما را ببخش، گناهانی که ما را احاطه کرده و خود از آن آگاهی نداریم، گناهانی را که میکنیم و با هزارقدرت عقل توجیه میکنیم و خود از بدی آن آگاهی نداریم.
#شهیدمصطفیچمران
#شهیدانہ♥
@shahidan_e
◽ تو خندیدی و چشمانت
ز یادم بُرد رفتن را
◽ من از لبخندت آموختم
ز این دنیا گذشتن را ...
🔸️ صبحتون شهدایی
@shahidan_e
بدکاری کردین
چادر از سر
زن ایرانی کشیدین،
بچه های ایران
تازه
از حرم #حضرت_عباس_علیه _السلام
برگشتن...!!!!!!
@shahidan_e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مقام_معظم_رهبری
آروم باشید ((((:💔
این اتفاقات طبیعیه ...
اگه نبود باید تعجب می کردیم !
#جانم فدای رهبرم سیدعلی
@shahidan_e
کافیست صبــح که چشمانت را باز میکنی ،
به شهــدا سلام کنی...
صبــح که جای خودش را دارد ،
ظهر و عصر و شب هم بخیـر می شود . . .
السلام علیک یا انصار الله🕊
صبـحتون شهـدایـی🌺
@shahidan_e
ناخن های دست و پایش توسط کومله کردستان کشیده شده بود، موهای سرش را تراشیده بودن و در روستا میچرخاندن،بدنش کبود بود، سرش شکسته بود، وقتی حریف نشدن تا به خمینی کبیر توهین کند در هفده سالگی زنده به گورش کردند!
حالا امروز همین ها برای آن مظلومه اشک تمساح میریزند...
#شهید_ناهید_فاتحی
@shahidan_e