🔰 کلاس درس حسینی
اول در مدینه آن شبی که ولید حاکم مدینه حضرت را احضار کرد و گفت معاویه از دنیا رفته است و شما باید با یزید بیعت کنید.
▫️حضرت به او فرمود:
باشد تا صبح برویم فکر کنیم ببینیم ما باید خلیفه شویم یا یزید باید خلیفه شود.
مروان فردای آن روز حضرت را در کوچههای مدینه دید، گفت اباعبدالله تو خودت را به کشتن میدهی. چرا با خلیفه بیعت نمیکنی؟
بیا بیعت کن، خودت را به کشتن نده، خودت را به زحمت نیانداز.
حضرت در جوابِ او این جمله را فرمود:
📌دیگر باید با اسلام خداحافظی کرد و بدرود گفت، آن وقتی که حاکمی مثل یزید بر سر کار بیاید و اسلام به حاکمی مثل یزید مبتلا گردد. (بحار الانوار ج ۴۴ ص۳۲۵ و ۳۲۶)
قضیهِ شخص یزید نیست، هرکس مثل یزید باشد. حضرت میخواهد بفرماید که تا به حال هرچه بود قابل تحمل بود؛ اما الان پای اصل دین و نظام اسلامی در میان است و با حکومت کسی مثل یزید نابود خواهد شد.
به اینکه خطر انحراف، خطر جدی است اشاره میکند. مسئله عبارت از خطر برای اصل اسلام است.
ادامه دارد ↓
•| کتاب انسان ۲۵۰ساله📚|•
#جهاد_تبیین
@shahidan_e