eitaa logo
🕊🥀شهیــــــــدانه🥀🕊
144 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
959 ویدیو
4 فایل
🌹بســـــــــــم رب الشهــــــــــــــدا🌹 ✳ گـــویـــندچـــرا دل بــه شهیــــــدان دادی ⁉️ ✅ والله کـــه مـــــن نــــدادم ‌آنـــــهابــــردند🕊 #استوری_شهدایی #عطر_شهدا #عکس_نوشته_شهدا #خاطره_شهدا ❤️❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🥀شهیــــــــدانه🥀🕊
💢 ۲۱ فروردین ، سالروز شهادت صیاد دل ها 🔹نام سپهبد صیادشیرازی با تاریخ هشت ساله دفاع مقدس عجین شده ا
۲۱ فروردین ماه، صیاد دلها امیر سپهبد جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح،گرامی باد. 🥀 🗓 ولادت : ۲۳ خرداد ۱۳۲۳ استان خراسان رضوی، شهرستان درگز، روستای کبودگنبد 🗓 شهادت : ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ ⏰ساعت ۴۵ : ۶ صبح 👈ترور ناجوانمردانه توسط گروهک منافقین با اصابت چند گلوله کلت به صورت حین سوارشدن خودرو مقابل منزل در جلو چشمان فرزندش 📍 مزار : تهران، گلزار شهدای بهشت زهرا، قطعه ۲۹ 🎤 رهبر معظم انقلاب: 🔻 حقاً و انصافاً جز خیر از این مرد (صیادشیرازی) چیزی ندیدیم، چیزی که مهم است، این است که یک نفر علاوه بر جنگ با دشمنان، در جهاد با نفس هم پیروز شود. ایشان اینگونه بود؛ برای خودش هیچ چیز نمی‌خواست! ✍پ.ن و این خصوصیات از صیاد شیرازی، صیاد دلها ساخت.... خوشا به سعادتت ای امیر جهاد با نفس ! که اینچنین مولا و مقتدایت اعلام رضایت می‌کند که جز خیر از تو ندیده! همین «انا لانعلم منه الا خیرا» ی نایب برای سعادت ابدی تو کافیست👌🌷🌷 @shahidan_e
«دنیا آدم را آهسته آهسته در کام خود فرو می برد؛ قدم اول را که برداشتی تا آخر میروی باید مواظبِ همان قدم اول باشی» @shahidan_e
📌 شرایط روزه داری شهید صیاد شیرازی در آمریکا 🔷️ ماه مبـارک رمضـان افتاده بود وسط دوره آموزشی ما توی آمریکا. من دوره نقشـه خوانی می دیدم و صیـاد دوره هـواسنجی بالـستیک. 🔹 از یک روزنـامه محـلی زمان هـای طلـوع و غـروب خورشـید را نوشتـه بـود و لحظـه اذان صبـح و مغـرب را محاسبـه کـرده بود. 🔸 توی اتـاق خـودش سحـری را آماده می کـرد. بعد می آمد دنبال من. در را که می زد از خواب می پـریدم. وقتی در را باز می کـردم نبـود! نمی دانم این فاصله صد و پنجاه متر را چطور می دوید. تا می رسیدم، سفـره پهـن بود. می گفت: «زود باش! فقط یک ربـع وقت داریم.» 🎙 راوی: محمد کوششی 📚 خدا می خواست زنده بمانی بقلم فاطمه غفاری/ نشر روایت فتح @shahidan_e
از یک محله به یک مدرسه می‌رفتند اما با دو مسیرِ متفاوت. هر چه دوستش اصرار می‌کرد که بیا از همین کوچه برویم، قبول نمی‌کرد. می‌گفت: «این کوچه پُر از دختره، من نمیام. معلوم نیست این کوچه به کجا ختم می‌شه!» ❤️ کتــاب یادگاران11، ص8 https://eitaa.com/shahidan_e ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌