eitaa logo
🕊🥀شهیــــــــدانه🥀🕊
153 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1هزار ویدیو
4 فایل
🌹بســـــــــــم رب الشهــــــــــــــدا🌹 ✳ گـــویـــندچـــرا دل بــه شهیــــــدان دادی ⁉️ ✅ والله کـــه مـــــن نــــدادم ‌آنـــــهابــــردند🕊 #استوری_شهدایی #عطر_شهدا #عکس_نوشته_شهدا #خاطره_شهدا ❤️❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
ما برای انقلابمان کشتہ دادیم ، شما برای انقلابتان می کشید! فرق ما این است ... @shahidan_e
🌹⁦⁩⁩⃟🕊️ . . . روز مادر بود... میدونستم آرمان یادش نمیره... اومد توے‌ خونہ پیشم؛ گفت مامان چشمات رو ببند گفتم چیڪار دارے‌؟ گفت حالا شما ببند. چشم هامو بستم. آروم خم شد و شروع ڪرد بہ بوسیدن دستم گفتم مادر نڪن عزیزم دست هاشو باز ڪرد و یه انگشتر عقیق سرخ رو توی دستام گذاشت و گفت مبارڪہ الانم اون انگشتر رو تو دستم دارم بعد رفت پایین پام ڪہ پاهام رو ببوسہ اجازه نمیدادم میگفت: مگہ نمیگن بهشت زیر پاے‌ مادرانہ! دوست ندارے‌ من بهشت برم؟! 🌺بہ روایت مادر بزرگوار شهید🌺 . . @shahidan_e
🌼| آخرین روز آذر ماه سال ۱۴۰۰ که پیکر مطهر شهید عبدالله پولادوند تفحص شد، دوستان هم‌پایه‌ای پیام آن را در گروه فضای مجازی فرستادند. زیر عکس نوشته بود: «طلبه بسیجی شهید عبدالله پولادوند.» آرمان زمانی که این پیام را در گروه دید با حسرت زیرش نوشت: هم بسیجی، هم طلبه، هم شهید... عجب توفیقی داشتن خدا رحمتشون کنه. - واقعا که عجب توفیقی داشتی رفیق. خدا رحمتت کند... @shahidan_e
💚 هروقت عید یا ولادت یکی از ائمه می‌شد، حتما شیرینی یا شکلاتی چیزی می‌گرفت و می‌اومد خونه. اعتقاد داشت 🌷 همون‌طور که توی روزهای شهادت نباید کم بذاریم، تو اعیاد و ولادت‌ها هم باید خوشحالی‌مون رو نشون بدیم. 🏷به روایت مـادر 🎉 @shahidan_e
🌹کسانی‌به امام‌زمانشان خواهند رسید که اهل‌ِسرعت‌ باشند؛ و اِلّا تاریخ‌ِ‌کربلا نشان‌ داده ،که قافلهٔ حسین‌ معطل‌ِ کسی نمی‌ماند ..! شهیدآوینی ✍🏻 @shahidan_e
آرمان که مریض شده بود، بردمش پیش دکتر؛ تا فهمید دکتر خانم است و می خواهد آرمان را معاینه کند، گفت من نمی آیم. گفتم: پسرم این خانم، دکتر هستند می خواهند فقط معاینه ات بکنند. گفت: نه پدر جان! طبق فتوای حضرت آقا تا وقتی که می شود به پزشک مَحرم مراجعه کرد، نباید پیش پزشک نامحرم رفت... https://eitaa.com/shahidan_e
شهید آرمان علی وردی: دعا کنید شهیـد بشم... 📌یه روز آقا آرمان بهمون گفت: بچه‌ها همه‌تون فردا روزه بگیرید بیاید حوزه، قراره افطاری بدیم. 🔸فرداش همه موقع اذان مغرب سر سفره نشسته بودیم. آقا آرمان رو کرد به بچه‌ها گفت: خب ان‌شاءالله که نماز و روزه‌هاتون قبول باشه؛ شما دل‌هاتون پاکه و چیزی به افطار نمونده، ازتون می‌خوام برام یه دعا کنید. 🔹همه گفتیم: آقا چه دعایی کنیم؟ آقا آرمان گفت: دعا کنید شهید بشم... همه‌مون دستامون رو گرفتیم بالا دعا کردیم؛ اصلا انگار نمی‌دونستیم داریم چه دعایی می‌کنیم؛ شاید بعضی‌ها معناش رو هم‌ نمی‌دونستند... راوی:یکی از رفقای شهید https://eitaa.com/shahidan_e