eitaa logo
شهدای کرمان
8هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
34 فایل
گلزار شهدای کرمان وصیت نامه و دیدار با خانواده های محترم شهدا قرار همنشینی با شهیدان https://eitaa.com/joinchat/790167778C57149595e2 @shahidan_kerman
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍عطر شهدایی شهید خوش نام واژه ها چراغِ سبزِ شهادت... 🔹مهمان عزیز شهر حال و هوای شهر پر شده از عطر حضور تو... 🔸مادرِ چشم به راهت اما نمی دانم کجا به انتظار نشسته و قبر کدام شهید گمنام را در آغوش کشیده و به پهنای صورتش اشک ریخته... 🔸نمی دانم در سجاده ی سحرگاهی اش کدام فردا را برای از سفر برگشتن تو آرزو کرده... 🔹و در چند سفره نذری آداب حاجت خواهی به جا آورده... 🔸نمی دانم اصلا زنده هست یا بار سفر بسته و در مأوایت آرام یافته... 🔹تو اما اینجایی و مهمان شهر کریمان ملک سلیمان مردمان این شهر غریب نوازند و مهربان... 🔸گر چه از گرمای دستان مادر دور افتاده ای و عطر چادرش در این حوالی نیست... 🔹اما مادران این شهر به استقبالت اشک می ریزند و چادر ها را متبرک می کنند و عهد ها می بندند... 🔸بر تخت والای شهادت آرام گرفته ای و عاشقان به سمت تو می آیند و نذر شهادت دارند... 🔹این حضورت در میانه ی رقص اشک ها و تمنای بغض ها به معجزه می ماند... 🔸شهیدان در این شهر تکیه گاه اند و شهره ی شهرند اینجا شهید هنوز غریب نیست... 🔹اینجا هنوز روضه ی مادر شُکوه دارد اینجا مردم هنوز هم چادر را هدیه ی زهرا می دانند... 🔸اینجا هنوز چشم خود را با اشک بر غربت شهید متبرک می کنند... 💢و من هم اینجا در انتظار و چشم به راه نشسته ام برای برگشت شهید گمنام بی نشانم گر چه او با من است هر دم و هر جا در کنارم حس می کنم حضور او را... @shahidan_kerman
هدایت شده از شهدای کرمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍عطر شهدایی شهید خوش نام واژه ها چراغِ سبزِ شهادت... 🔹مهمان عزیز شهر حال و هوای شهر پر شده از عطر حضور تو... 🔸مادرِ چشم به راهت اما نمی دانم کجا به انتظار نشسته و قبر کدام شهید گمنام را در آغوش کشیده و به پهنای صورتش اشک ریخته... 🔸نمی دانم در سجاده ی سحرگاهی اش کدام فردا را برای از سفر برگشتن تو آرزو کرده... 🔹و در چند سفره نذری آداب حاجت خواهی به جا آورده... 🔸نمی دانم اصلا زنده هست یا بار سفر بسته و در مأوایت آرام یافته... 🔹تو اما اینجایی و مهمان شهر کریمان ملک سلیمان مردمان این شهر غریب نوازند و مهربان... 🔸گر چه از گرمای دستان مادر دور افتاده ای و عطر چادرش در این حوالی نیست... 🔹اما مادران این شهر به استقبالت اشک می ریزند و چادر ها را متبرک می کنند و عهد ها می بندند... 🔸بر تخت والای شهادت آرام گرفته ای و عاشقان به سمت تو می آیند و نذر شهادت دارند... 🔹این حضورت در میانه ی رقص اشک ها و تمنای بغض ها به معجزه می ماند... 🔸شهیدان در این شهر تکیه گاه اند و شهره ی شهرند اینجا شهید هنوز غریب نیست... 🔹اینجا هنوز روضه ی مادر شُکوه دارد اینجا مردم هنوز هم چادر را هدیه ی زهرا می دانند... 🔸اینجا هنوز چشم خود را با اشک بر غربت شهید متبرک می کنند... 💢و من هم اینجا در انتظار و چشم به راه نشسته ام برای برگشت شهید گمنام بی نشانم گر چه او با من است هر دم و هر جا در کنارم حس می کنم حضور او را... @shahidan_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ای فرشته های حدیث دشت عشق ای متصلین به حبل المتین گر ماندم در سکوت لحظه ها من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست خدا کند به پای عشق شما آخر شوم قربانی... @shahidan_kerman