کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
چشمهایت؛درمانمیکندحالخرابـمرا وخندههایتتمدیدِنفسهایمناست..♥️(: #شهیدبابڪنورۍهریس🌸 @s
#خـــاطـــره
مادر شــهـید نوری:
همیشہ گوشیش رو می گذاشت روی ایوان.
با اهنگ زینب زینب مرحوم
موذن زاده ورزش می کرد.
می گفتم:بابڪ مگه تو جوون نیستی؟
آهنگ شاد بزار
می گفت: مامان اینجوری نگو😊
من نمی تونم،من این آهنگ رو خیلی
دوست دارم♥️
#رفیقآسموننشینِمَندستموبگیر
@shahidanbabak_mostafa🕊
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
وقتی بهش میگفتیم چرا گمـنام ڪار میڪنی ..! میگفت: ای بابا، همیشه ڪاری ڪن ڪه اگه خدا تو رو دید خوشش
#خاطـــره
در باشگاه کشتی بودیم. آماده میشددیم برای تمرین. ابراهیم هم وارد شد. چند دقیقه بعد یکی دیگر از دوستان آمد.
تا وارد شد بی مقدمه گفت : ابرام جون، تیپ و هیکلت خیلی جالب شده ! تو راه که میاومدی دو تا دختر پشت سرت بودند. مرتب داشتند از تو حرف میزدند ! بعد ادامه داد : شلوار و پیراهن شیک که پوشیدی، ساک ورزشی هم که دست گرفتی. کاملاً مشخصه که ورزشکاری ! به ابراهیم نگاه کردم. رفته بود تو فکر. ناراحت شد ! انگار توقع چنین حرفی را نداشت.
جلسه بعد رفتم برای ورزش. تا ابراهیم رو دیدم خنده ام گرفت ! پیراهن بلند پوشیده بود و شلوار گشاد ! به جای ساک ورزشی لباس ها را داخل کیسه پلاستیکی ریخته بود ! از آن روز به بعد این گونه به باشگاه میآمد ! بچه ها میگفتند : بابا تو دیگه چه جور آدمی هستی ؟!
ابراهیم به حرف های آنها اهمیت نمیداد. به دوستانش هم توصیه میکرد که : اگر ورزش برای خدا باشد، میشه عبادت. اما اگه به هر نیت دیگه ای باشه ضرر میکنین.
@shahidanbabak_mostafa🕊
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
تمامشهر،راگشتم . . کهپیدایتکنم،امانهخودبودیےنهچشمے کهشودهمتاےچشمانت . . ♥ #شهیدبابڪن
#خاطره𓋜📒
فرمانده_گردان_شهید : ࿐
نصف شب #بابڪ فرماٰنده گرداٰن
رو اٰزخواٰب بیداٰر میڪنه میگه من فرداٰ
شهید میشم ، به خاٰنواٰدم بگو🎙
حلاٰلم ڪنن ، فرماٰنده میگه حرف اٰلکے نزن
برو بزاٰر بخواٰبیم .
میخواٰبه و خواٰب میبینه #باٰبڪ شهید
شده و اٰز خواٰب میپره 🔊
پیش خودش میگه نکنه فرداٰ شهید بشه
نقشه میڪشه که صبح به
راٰننده پشتیباٰنی بگه به یه بهاٰنه ا؎
#باٰبڪ رو با خوش ببره عقب
و یه جاٰیے جاٰش بزاٰره 🌱
دوباٰره میخواٰبه..
صبح اٰز خواٰب بیداٰرش میڪنن میگن
باٰید آتیش بریزیم رو سر دشمن و...
تو اٰین شلوغی هاٰ نقشش یادش میره ..
چند ساٰعن بعد بچه هاٰ شهید میشن
فرماٰنده گرداٰن تازه یاٰد حرفاٰ؎ شب قبل
#باٰبڪ و خواٰبش و نقشش میوفته …
#مهربونبرادرم💔🌱
@shahidanbabak_mostafa🕊
#خاطـــره🌸
یکی از دوستانش از شهادت محمد بسیار ناراحت بود. شب در خواب او را دید در حالی که خوشحال و با نشاط بود. لباس فرم سپاه هم بر تنش بود. چهره اش خیلی نورانیتر شده بود. از محمد پرسید: محمد! این همه در دنیا از آقا خواندی، توانستی او را ببینی؟ محمدرضا تورجی زاده در حالی که میخندید گفت: من حتی آقا امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) را در آغوش گرفتم.
راوی #همسرشهید
#شهیدمحمدرضاتورجیزاده"
@shahidanbabak_mostafa🕊
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
#شهیدانهـــــــــــــ میگنچرامیخواهیشهــیدشی؟!✨ میگمدیدیدوقتـییھمعلّمودوستداری خودتومیکشـ
#خاطــره🎞
بابڪخیلیمسئولیتپذیربود!
یعنییهکاربھشکهمیدادی،
دیگههیچغصهونگرانینداشتی؛
چونمیدونستیبهنحواحسنانجامشمیده
برادرشکهبرایشوراشھررشتکاندیدشد،
بیشترمسئولیتهابابابڪبود.
فقطبرایخانوادهمسئولیتپذیرنبود..
درهرزمینهوحرفهایکهکاریازدستشبرمیومد
دریغنمیکردوباجونودلانجامشمیداد..
یادمهیهبارپدریکیازدوستانشبهمزنگزد
وگفتوضعپسرمبدجوریبههمریختهو
هرلحظهممکنهخبرخودکشیاشروبهمبدن
موضو؏روبهبابڪگفتم…
دهبیستروزیبادوستشبودوپیگیرکارهاششد
وباکمکپدربراشوامجورکردو
خیلیازکارهاودوندگیهایوامروبابڪانجامدادو
تاوقتیمشکلدوستشحلنشدآرومنگرفت!
#خوشتیپخواهر🌱
#شهیدبابکنوری💔
@shahidanbabak_mostafa🕊
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
نیمه هاےشب اسیرمیشومدر کوچههاےدلتنگےتو... #شهیدبابڪنوࢪے ♥🌱 @shahidanbabak_mostafa🕊
#خاطره
#به_نقل_ازدوست_شهید
یه شب من بیمار شدم و شهید بابک نوری هم منو رسوند درمانگاه بعد از درمانگاه باهم دیگه رفتیم یه آبمیوه فروشی و باهم یه چیزی خوردیم در همون حال که داشتیم باهم صحبت میکردیم برگشت به من گفت داداش من برم سوریه دیگه برنمیگردم این به من الهام شده!!
من اولش جدی نگرفتم و گفتم انشاالله صحیح و سالم برمیگرده ولی به فیض بزرگ شهادت نائل شد هنوز هنوزه دارم میسوزم...🙂
#شهیدبابکنوریهریس
@shahidanbabak_mostafa🕊
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
دِلبٍھڪسـۍبِـبـنـدڪِـھدِلڪَنـدن یـٰآدِتبـدِھ؛ دِلڪَنـدنـاَزایندُنیـٰآ..!' #شهیدبابڪن
#خاطره
بابک به ظاهرش می رسید اما از باطنش غافل نبود
مادر شهید نوری با بیان اینکه فرزندم از کودکی بسیار زرنگ بود و مدرسهاش را به موقع میرفت، اظهار کرد: بابک وقتی کارشناسیاش را گرفت، در مقطع ارشد در تهران قبول شد.
بابک هنگام ورزش آهنگ زینب زینب را می گذاشت، افزود: همیشه به فرزندم می گفتم تو جوانی یک آهنگ شاد بگذار چرا این نوحه را در موقع ورزش میگذاری، می گفت مامان اینطوری نگو من این آهنگ را دوست دارم.
مادر شهید بابک به ظاهرش می رسید اما از باطنش غافل نبود، گفت: مشارکت در مشارکت های اجتماعی و عام المنفعه مانند هلال احمر یکی از فعالیت های بابک است.
بابک مسجدی، هیئتی، ورزکار، بسیجی و ... بود، تصریح کرد: من و پدرش و کل خانواده بابک را پس از شهادتش شناختیم.
#مادرشهیدبابکنوری💔
@shahidanbabak_mostafa🕊
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
نمیدانمشھادت شرطِزیبادیدناست یادلبھدریازدن؛ ولیهرچہهست،جزدریادلان دلبھدریانمیزنند..♥
#خاطره
بابک به ظاهرش می رسید اما از باطنش غافل نبود
مادر شهید نوری با بیان اینکه فرزندم از کودکی بسیار زرنگ بود و مدرسهاش را به موقع میرفت، اظهار کرد: بابک وقتی کارشناسیاش را گرفت، در مقطع ارشد در تهران قبول شد.
بابک هنگام ورزش آهنگ زینب زینب را می گذاشت، افزود: همیشه به فرزندم می گفتم تو جوانی یک آهنگ شاد بگذار چرا این نوحه را در موقع ورزش میگذاری، می گفت مامان اینطوری نگو من این آهنگ را دوست دارم.
مادر شهید بابک به ظاهرش می رسید اما از باطنش غافل نبود، گفت: مشارکت در مشارکت های اجتماعی و عام المنفعه مانند هلال احمر یکی از فعالیت های بابک است.
بابک مسجدی، هیئتی، ورزکار، بسیجی و ... بود، تصریح کرد: من و پدرش و کل خانواده بابک را پس از شهادتش شناختیم.
#مادرشهیدبابکنوری💔
@shahidanbabak_mostafa🕊
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
خنده هایت تمامزندگیمناست♥️ #شهیدبابڪنوࢪے @shahidanbabak_mostafa🕊
#خاطره
بابک به ظاهرش می رسید اما از باطنش غافل نبود
مادر شهید نوری با بیان اینکه فرزندم از کودکی بسیار زرنگ بود و مدرسهاش را به موقع میرفت، اظهار کرد: بابک وقتی کارشناسیاش را گرفت، در مقطع ارشد در تهران قبول شد.
بابک هنگام ورزش آهنگ زینب زینب را می گذاشت، افزود: همیشه به فرزندم می گفتم تو جوانی یک آهنگ شاد بگذار چرا این نوحه را در موقع ورزش میگذاری، می گفت مامان اینطوری نگو من این آهنگ را دوست دارم.
مادر شهید بابک به ظاهرش می رسید اما از باطنش غافل نبود، گفت: مشارکت در مشارکت های اجتماعی و عام المنفعه مانند هلال احمر یکی از فعالیت های بابک است.
بابک مسجدی، هیئتی، ورزکار، بسیجی و ... بود، تصریح کرد: من و پدرش و کل خانواده بابک را پس از شهادتش شناختیم.
#مادرشهیدبابکنوری💔
@shahidanbabak_mostafa🕊
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
رفیق شهیدم… یک لحظه بزن بر رخ من خنده! که یک عمر… با یاد لبت خنده کنان اشک ببارم...🍃♥ #شهیدبابڪن
#خاطــره🎞
بابڪخیلیمسئولیتپذیربود!
یعنییهکاربھشکهمیدادی،
دیگههیچغصهونگرانینداشتی؛
چونمیدونستیبهنحواحسنانجامشمیده
برادرشکهبرایشوراشھررشتکاندیدشد،
بیشترمسئولیتهابابابڪبود.
فقطبرایخانوادهمسئولیتپذیرنبود..
درهرزمینهوحرفهایکهکاریازدستشبرمیومد
دریغنمیکردوباجونودلانجامشمیداد..
یادمهیهبارپدریکیازدوستانشبهمزنگزد
وگفتوضعپسرمبدجوریبههمریختهو
هرلحظهممکنهخبرخودکشیاشروبهمبدن
موضو؏روبهبابڪگفتم…
دهبیستروزیبادوستشبودوپیگیرکارهاششد
وباکمکپدربراشوامجورکردو
خیلیازکارهاودوندگیهایوامروبابڪانجامدادو
تاوقتیمشکلدوستشحلنشدآرومنگرفت!
#خوشتیپخواهر🌱
#شهیدبابکنوری💔
@shahidanbabak_mostafa🕊
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
بنشینداداش!تاکہکمیدرددلکنیم؛ اندازهیتوهیچکسیمهرباننبود..♥!'(: #شهیدبابڪنورۍهریس🌸 @
#خاطره
#به_نقل_ازدوست_شهید
یه شب من بیمار شدم و شهید بابک نوری هم منو رسوند درمانگاه بعد از درمانگاه باهم دیگه رفتیم یه آبمیوه فروشی و باهم یه چیزی خوردیم در همون حال که داشتیم باهم صحبت میکردیم برگشت به من گفت داداش من برم سوریه دیگه برنمیگردم این به من الهام شده!!
من اولش جدی نگرفتم و گفتم انشاالله صحیح و سالم برمیگرده ولی به فیض بزرگ شهادت نائل شد هنوز هنوزه دارم میسوزم...
#شهیدبابکنوریهریس
@shahidanbabak_mostafa🕊
1.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطره
همهی حرفهایت را حفـظم.حرفهایت قـوّت قـلبم است،خستگیها و دلتنگیهایم را از یادم میبرد.🕊
آخرش از همه دلنشینتر است:
« هیچکس پشت آدم نیـست، فقـط خـدا هست...
اونموقع که رفتم و زدن، یادم نیست ها، ولی امیدم به کسی نبود؛ برای لـبخـند آقـا رفتیم و دفاع کردیم.....»
مگر یک مـادر از خـدا چه میخـواهد؟!
تــو تمـامِ آن چیزی بودی که میخواستم؛
••مؤدب، مهربان، مؤمن و باغیرت••
حتی اگر حسرت دیدن تمام جوانیات، ازدواج و بچهدارشدنت را به دلــ ــم گذاشته باشی....
#قسمتی از کتابِ زخـمی لـبخنـد °•
@shahidanbabak_mostafa🕊