eitaa logo
کانال‌رسمی‌شهید‌بابک‌نوری‌و شهیدمصطفی‌صدر‌زاده❤️
6.4هزار دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
7هزار ویدیو
43 فایل
○•|﷽|•○ ❁کانال‌رسمی‌مصطفی‌بابک‌قلبها❁ بزرگترین‌کانال‌رسمی‌شهیدان!):-❤️ 🔹💌شهید مصطفی صدر زاده! 🔹💌شهید بابک نوری هریس! 🌸ڪانال‌ٺحٺ‌مدیریٺ‌مسٺقیم #خانواده‌شہیدان فعاݪیٺ‌دارد🌸 حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون!🦋 تبادل @khoday_man8 تبلیغات هم پذیرفته میشه 🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
برادرشهید: ما‌عادت‌کرده‌ایم‌بابڪ‌رو‌توۍخواب‌ببینیم این‌یہ‌خواب‌نیست یہ‌دیداره من‌خواهرزاده‌ام‌قبل‌از‌اینکہ‌بہ‌دنیا‌بیاد برادرم‌بابڪ‌♥️بہ‌خواب‌خواهرم‌رفتہ‌بود‌ و‌بهش‌گفتہ‌بود: یہ‌بچہ‌اۍ‌بہ‌این‌خانواده‌اضافہ‌میشہ اسمشو‌بذار‌باران.. خواهرم‌اصلا‌نمیدونست‌کہ‌یہ‌بچہ‌توراهۍ‌داره برگشت‌گفت: چرا‌حالا‌اسمشو‌باران‌بذارم؟! هوا‌شروع‌کرد‌بہ‌باریدن گفت: بذارزندگیمون،خانوادمون یہ‌اتفاق‌جدید‌ونویۍ‌رقم‌بخوره‌بااومدن‌باران.. الان‌این‌خواهرزاده‌من‌نزدیک‌۲سالشہ وخداحفظش‌بکنہ اسمشم‌بارانہ طبق‌سفارش‌آقابابڪ♥️ یڪ‌صلوات‌هدیہ‌شما‌بہ‌شهیدنور؎🌱
|دوست‌شھید| بابڪ💚اعتقادش نسبت به پیامبر و ائمه اطهار خیلی بالا بود. تو جامعه همیشه یک شخصی و خانومی رو میدید ، مثل خواهر خودش میدونست..💚حتی یه جورایی مراقبشون بود، و دوست نداشت اتفاقی براشون بیفته؛ کلا بابڪ💚خیلی شخصیت مهربونی بود و از اون دسته آدم هایی بود که راحت به دل می نشست؛💚 شھیدبابڪ‌نوࢪ؎ھِࢪیس🌾
«🌙🌻» دوست‌شهید: بابڪ‌همیشہ‌توذهنش‌دنبال‌کارا؎بزرگ‌بودوبہ عبارتی‌دوست‌داشت‌اسطوره‌باشہ توهرکاری.😊 یادمہ‌یہ‌روزتومسیرپل‌بوسار‌بہ‌چهار‌راه‌گلسار‌داشتیم‌قدم‌میزدیم‌کہ‌ازش‌پرسیدم: "بابڪ‌برای‌چی‌میخوای‌بری‌مدافع‌حرم‌بشی؟"🧐 بابڪ‌گفت: "حسین‌میخوام‌برم‌ازناموس‌کشورم‌دفاع‌کنم‌تا‌داعش‌روهمونجا‌توسوریہ‌نابودش‌کنیم‌وبہ‌دلم‌افتاده‌من‌شهیدمیشم‌بعدهمہ‌جاعکسمو‌میزنن‌شهید‌مدافع‌حرم"😍😇 من‌بهش‌گفتم: "توکہ‌قسمت‌زاغہ‌ومهمات‌هستی‌ونیروی‌عملیاتی‌نیستی‌ویجورایی‌پشت‌خط‌میمونی‌وبهت‌اجازه‌نمیدن‌جلو‌بری‌بجنگی." گفت: "من‌فقط‌پام‌اونجا‌برسہ‌اینقدر‌خواهش‌وتمنا‌می‌کنم‌کہ‌منو‌ببرن‌جلو‌ودرصف‌عملیات‌باشم."😍😇 منم‌بهش‌خندیدم‌وگفتم: "آره‌جون‌خودت‌تورومیبرن‌جلو‌شهیدم‌میشی‌حتما"😏 شوخی‌شوخی‌واقعا‌همہ‌اینا‌جدی‌شد. یک‌روز‌بادوستان‌دیگہ‌توکوچہ‌ردمیشدیم‌کہ‌یهو‌دیدم‌جلوی‌خونہ‌ماددبزرگش‌شلوغہ. شوکہ‌شدم.دیدم‌میگن‌بابڪ‌شهید‌شده. اصلا‌باورم‌نمیشد...😣😓 شھیدبابڪ‌نوࢪ؎ھِࢪیس
<🔗🎨> -بہ‌بابڪ‌گفتہ‌بودند‌کہ‌چطور‌می‌خواهی‌ مادرت‌راتنها‌بگذاری‌‌و‌بروی‌؟! -بابڪ‌هم‌گفتہ‌بود‌مادر‌همہ‌ما آنجا‌در‌سوریـه‌است:| من‌بروم‌بہ‌سوریہ‌کہ‌بی‌مادرنمی‌مانم می‌روم‌پیش‌مادر‌اصلی‌مان حضرت‌زینب«سلام‌اللہ‌علیها»❤️🌱
🥀 همرزم شهید↯ اون شبی که رسیدیم مارو بردن حلب پادگان بوهوس یک شب اونجا مستقر شدیم.⇩ ⇦صبح •بابک• شروع کرد به تمیز کردن و نظافت اون دور و بر و ما یکی دونفر دیگه هم کمکش کردیم.🍃 اولین کاری که کرد از ما خواست که یکسری وسایل برای آماده کنیم: چون فکر میکرد اونجا موندنی هستیم..↯ ⇦بابک واقعا روحیه جهادی داشت ، یعنی بچه ای نبود که یکجا بشینه و مغرور باشه و خودشو بگیره... ⇦توی مناطق هم نماز شب و قرآن خوندنش ترک نمی شد..🌙🌾
دوست‌شهید: "بابک"اعتقادش نسبت به پیامبر و ائمه اطهار خیلی بالا بود. تو جامعه همیشه یک شخصی و خانومی رو میدید ، مثل خواهر خودش میدونست..حتی یه جورایی مراقبشون بود، و دوست نداشت اتفاقی براشون بیفته؛ کلا "بابک"خیلی شخصیت مهربونی بود و از اون دسته آدم هایی بود که راحت به دل می نشست.♥️
کانال‌رسمی‌شهید‌بابک‌نوری‌و شهیدمصطفی‌صدر‌زاده❤️
+قشنـگ‌تریـن‌سـرگـردونۍ؟! -هۍمیـون‌گلـزارشهـدابگـردۍ دنبـال‌رفیق‌شهیـدت...🙂🥀
رفیق‌ِشھید‌میگفٺ ؛ عـٰاشق‌خانوادھ‌بود ، عـٰاشق‌زندگۍ‌بود بـابڪ‌عاشق‌دورهمۍ‌بود ، خیلۍ‌چیزهام‌داشټ خیلۍ‌چیزهایۍ‌کھ‌جووناۍ‌امروزي،همسن‌و‌سالاۍ‌مـا‌دوست‌دارند داشتھ‌باشن ! ولی‌فرارۍ‌بود‌از‌گنـاھ!“ گفتش‌ڪھ‌اسمم‌دراومدھ‌دارم‌میرم‌سوریھ . . یھ‌روزۍ‌بھ‌من‌گفت‌‌ڪھ‌مسیرم‌و‌‌پیدا‌کردم ! گفت‌ڪھ ؛ فڪر‌ڪنم‌نوبٺ‌منھ((:💛✨ ❁ ¦↫