<🧡🕊>
ای شھید همسایـھ‌ات نیستم اما
مھمان خانـھ مجازی‌ات ڪھ هستم:)
خودت دستم را گرفتـھ‌ای . . .
کمکـے ڪن من هم یڪۍ شبیـھ
تو شوم🙂🚶🏿♂♥️
#رفیقِ‌روزای‌تنھایـے🌱'
#داداش_بابکم
◞ #خــاطــره 🌤
رفیق‌شَھید:
بابڪ‌هَمیشه‌توذهنش‌دنبال‌ڪارای‌بزرگۍ‌بود،وبه عبـٰارتی‌دوست‌داشت‌اسطوره‌باشه‌تو‌هرڪاری...
یادمه‌یه‌روز‌تومسیرچھارراه‌گلسارداشتیم‌قدم میزدیم‌ڪه‌ازش‌پرسیدم:
"بابڪ‌براۍ‌چی‌میخوای‌بری‌مدافع‌حَرم‌بشی؟"
بابڪ‌گفت:
"حسین‌میخوام‌برم‌از‌ناموس‌ڪشورم‌دفاع‌ڪنم، تـا داعش‌روهمونجاتو‌سوریه‌نابودش‌ڪنیم‌وبه‌دلم افتاده‌من‌شَھیدمیشم‌بعد‌هَمه‌جا‌عڪسمومیزدن شَھیدمدافع‌حَـرم"
من‌بھش‌گفتم:
"تو‌ڪه‌قسمت‌زاغه‌و‌مھمات‌هستی‌ونیروی‌عملیات نیستی‌ویجورایی‌پشت‌خط‌میمونی‌وبھت‌اجازه نمیدن‌بری‌جلو‌بجنگی"
گفت:
"من‌فقط‌پام‌‌اونجابرسه،اونقدر‌خواهش‌وتمنامیڪنم که‌منو‌ببرن‌جلو‌ودرصف‌عملیات‌باشم"
منم‌بھش‌خندیدم‌وگفتم:
"آره‌جون‌خودت؛تورومیبرن‌جلو‌شَھید‌میشی‌حتما"
..
شوخی‌شوخی‌واقعاهمه‌ایناجدی‌شد.یه‌روزبا دوستان‌دیگه‌توڪوچه‌ردمیشدیم‌که‌یھودیدم جلوی‌خونه‌مادربزرگش‌شلوغه...
شوڪه‌شدم!
دیدم‌میگن‌بابڪ‌شَھید‌شده...
باورم‌نمیشداصلا...
#رفیـــــق‌‌شـهـیــدم ♥️🖇
#داداش_بــابــکـم 🔗🌱
ـ ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ
#خاطــره🎞
توی‌اتاق‌روی‌تختشان‌نشسته‌اند🛏
بابک❤️روی‌تشک‌ابری‌پاهارابغل‌گرفته‌و
تکیه‌داده‌به‌دیوار‌قرار‌شده‌ده‌دوازده‌نفر
در‌این‌‌مقر‌بمانند‌و‌چندنفری‌هم‌به‌مقر‌های
دورالزیتون‌‌ونبل‌والزهرا‌فرستاده‌شوند
تانیروهای‌قبلی‌‌برای‌استراحت✨
به‌عقب‌بیاییند‌و‌بقیه‌‌بروند
جلوتر‌یعنی‌به‌تَدمُر.🚶🏻♂
علی‌پور‌روی‌تخت‌نیم‌خیز‌میشود
به‌چی‌فکر‌میکنی‌بابک👀
بابک‌آرنج‌هایش‌را‌میگذارد‌روی‌کاسه‌ی
زانوهایش‌‌تکه‌ای‌از‌نخ‌‌کنار‌ملافه‌راتوی
انگشتانش‌بازی‌میدهد🌱
میگوید‌من‌شهید‌میشم‌رضا🌸
کلمه‌ی‌شهید‌علی‌پور‌را‌وادار‌میکند‌صاف‌تر
بنشیند.چرا‌این‌فکرو‌میکنی🤨
بابک‌میگوید:امروز‌فرمانده‌وقتی‌داشت👮🏻♂
حرف‌میزد‌‌گفت🦋
ممکنه‌شهید‌داشته‌باشیم🕊
نگاهش‌افتاد‌تو‌نگاه‌من🥺😍
رضا‌میگوید:بد‌به‌دلت‌راه‌نده‌پسر
بابک‌چشم‌از‌نخ‌گلوله‌شده‌ی‌‌توی‌دستش
برمیدارد‌و‌میگوید‌بدی‌تودلم‌نیست🖐🏻
خیلی‌هم‌دوست‌دارم‌شهید‌شم🌷
حیران‌است‌و‌لبخندش‌عمیق‌تر‌میشود🙂
لبخندش‌علی‌پور‌راهم‌‌حیران‌میکند😥
وبابک‌‌دوباره‌میگوید🔐🔗
ـ ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
•• #داداش_بابکم 🍀
•• #شھیدانہ 🔗♥️
بوی خوش پیراهنش را دوست دارم
بغضِ قنوتِ مغربش را دوست دارم
گفتند میدانی که رفته،برنمیگردد
دیوانه ام من رفتنش را دوست دارم((:💔🕊
#داداش_بابکم
@shahidanbabak_mostafa🕊
بابڪ اگر میدید ڪسی توان مالے رفتن
بہ ڪلاس زبان نداره براشون ڪلاس
انگلیسی و عربی میگذاشت.📚
بیشتر سعے میڪرد بہ بچہ ها کمک کنہ،
تحقیق میڪرد افراد نیازمند روپیدا ڪنه
وازنظر درسی وآموزشی بہ اون هاکمک کنہ
معلم خیلی خوبی برای بچہ های محل و
کسانی کہ دوستانش معرفی می کردن بود
،وقتی به ڪسی قول میداد کہ تایم برای
آموزش داشتہ باشہ،🕰
تمام سعی اش رو
میڪرد ڪہ بد قول نشہ اگر فڪر میڪرد
نمیتونہ تایم داشتہ باشہ اصلا قول نمیداد
چون دوست نداشت بد قول بشہ.
براش مهم نبود ڪہ چقدر زمان میگذره.
میزان یاد دهی براش اهمیت داشت🌝💛
#داداش_بابکم
@shahidanbabak_mostafa🕊