#بسیجی خامنه ای بودن
از سرباز خمینی بودن سخت تر است ✋🏻
و صد البته شیرینی بیشتری هم دارد...
ما نه امام را دیدیم؛نه شهدا را ...
با این حال هم پای امام مانده ایم
هم میخواهیم#شهید شویم ...
به این فکر میکنم ، این شانه ها
تا به کی تحمل این بار مسئولیت را خواهند داشت؟!
و این قلـــ♥️ـب تا به کی در هوای عشق به ولایت خواهد تپید؟...
ما خون دل خوردن پای این#انقلاب را#جهاد میدانیم!
و اصلا آمدهایم که فدایی ولایت باشیم...
میدانید!
غربت بسیجی های خامنه ای را تنها؛
آغــ🫂ـوش مهدی فاطمهﷻتسکین خواهد بود..(:
@shahidanbabak_mostafa🕊
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
یه جا خوندم: چشمانی را دوست بدارید که دیدنشان شما را وادار بهحیا کند✨ #شهیدبابکنوری #رفی
خاطـــره📚#فرماندهگردان
نصف شب بابک فرمانده گردان رو
از خواب بیدار میکنه میگه من فردا#شهید میشم
به خانوادم بگو حلالم کنن..!
فرمانده میگه حرف الکی نزن برو بزار بخوابیم.
میخوابه و خواب میبینه که بابک شهید شده
و از خواب میپره.
پیش خودش میگه نکنه فردا شهید بشه!!!
نقشه میکشه که صبح به راننده پشتیبانی بگه
به یه بهانهای بابک رو با خودش عقب ببره
و یه جایی جاش بزاره..!
دوباره میخوابه. صبح از خواب بیدارش میکنن و
میگن باید آتش بریزیم رو سر دشمن و...
تو این شلوغیها نقشهاش یادش میره. چند
ساعت بعد بچهها شهید میشن.
فرمانده گردان تازه یاد حرفهای شب
قبل بابک و خوابش و نقشهاش میافته..🥲❤️🩹
#رفیقآسموننشینِمَندستموبگیر
@shahidanbabak_mostafa🕊
برای انجام یه سری کارها
به قدرت و امکانات نیاز نداری
عشق کافیه!
مثلا شهید شدن! :)♥🌱
#شهید
@shahidanbabak_mostafa🕊
میگفت در دوره آموزشی#بسیج، یک شب رسول، من را کنار کشید. حالا آن موقع سیزده ساله بود. گفت آقا مرتضی شما آدم خوبی هستید و من به شما اعتماد دارم. یک چیزی میخواهم بگویم، فقط از شما میخواهم که به هیچ کس نگویید. تاکید کرد که به پدرم نگویید، به مادرم نگویید، به برادرم روح الله نگویید. من اول فکر میکردم یک کار خطایی کرده یا تقصیری از او سر زده. گفتم خوب بگو. گفت آقا مرتضی شما آدم پاک و مومنی هستید، دعایتان هم مستجاب میشود.
دعا کنید ما #شهید بشویم!🥲❤️🩹
آقا مرتضی گفت؛ من همانجا چشمم پر اشک شد، رفتم پشت چادرها و شروع کردم به گریه که این بچه در این سن و سال چقدر از امثال ما سبقت گرفته!
#شهیدرسولخلیلی
#شهیدانهـ
@shahidanbabak_mostafa🕊
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفیق ↓
براۍ #شهــــید شدن،هنرلازماستـــ
هُنَررد شدنازسیــمخاردارنَفس..
هُنَربِهخُدارسیدن..
هُنَرِتَهذیبـــ
تاهُنَرمَندنشۍ، #شهــــید نِمیشۍ!!
#شهــــیدانه
#هادۍدلها
@shahidanbabak_mostafa🕊
#تلنگرانه
پناه میبرم بر خداوند
برای آن روزی که
حرف زدن و نگاه به
#نامحرم
برایتان عادی شود
و به همین دلیل
گناه برایتان عادی شود
#شهید حمید سیاهکالی✨❤️
@shahidanbabak_mostafa🕊
یادمه به مأموریت که رفتی، بعد از چهار روز زنگ زدی.
وقتی صداتو شنیدم، از دلتنگی شروع کردم بهگریه کردن، تو
فقط میخندیدی و با مهربونی میگفتی:
- خانمم! آخهگریه چرا!؟ و با صحبتات آرومم کردی ..(:
بعد از اون تلفن، کار هر شبم شده بود که به دخترمان فاطمه بگم:مامانی واسه بابایی! دعا کن که صحیح و سالم
برگرده. اونم با زبونی کودکانه، همش دعا میکرد.
راستی یادته؟ تماس آخرت روز اربعین ابی عبدالله بود..♥️!
سعی میکردی با من و فاطمه طوری صحبت کنی که انگار هیچ اتفاقی نمیخواد بیفته و عملیاتی هم ندارین. یادته به فاطمه گفتی:بابایی! واست چی بخرم؟
فاطمه با خندههای ملوس دخترانهاش گفته بود:
بلوز میخوام و تو! شروع کردی به قهقهه زدن..😅!
بعد اون تماس، دیگه صداتو نشنیدیم و در انتظار موندم تا اینکه یکی زنگ زد و گفت،#شهید شدی..(:
به جاش، خبر پر کشیدنت رو بههم گفتن تلفن زنگ زد و گفت:
عبدالرحیم شهید شده..!
صدای قهقه ات توی گوشم بود و صدای هق هقم
توی گوشی و فضای خانه . اما فاطمه
میپرسید:بابا بلوز خریده؟...💔
#شهیدعبدالرحیمفیروزآبادی
#شهیدانهـ
@shahidanbabak_mostafa🕊
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
هرکس که : به نام خدا به یاد خدا برای خدا .. زندگی کرد !.. آخرش شهید میشود ! #شهیدمصطفیصدرزاده @s
خاطـــره📚
بعد از#شهادت مصطفیصدرزاده،
برادرش از مادرش پرسید: حالا كه
بچت#شهید شده میخوای چیكارکنی؟
ایشونم دست گذاشتن روی شونهی نوهشون
وگفتن: یه مصطفی دیگه تربیت میکنم..💔(:
#رفیقآسموننشینِمَندستموبگیر
@shahidanbabak_mostafa🕊
ایوب در ماه#مبارکرمضان متولد شد،
در ماه مبارک رمضان برای فراگیری دروس
حوزوی عزیمت کرد. در ماه مبارک رمضان
عازم#جبهه شد. در عملیات رمضان#شهید
و مفقودالجسد شد. در ماه مبارک رمضان
پیکر مطهرش به زادگاهش بازگشت..(:
ایوب در عملیات#رمضان مفقود شد و پیکرش
بعد از 14 سال شناسایی و به زادگاهش منتقل
شد. مادر بزرگوارش یک ماه قبل از پیدا شدن
پیکر مطهر شهید، خواب میبیند که ایوب آمده
و یک لباس گونی مانند تنش کرده است. ظاهراً
اسیری بوده که آزاده شده. و میگوید: همینطور
که آمد سر روی زانوهای من گذاشت. او را بغل
کردم و شروع کردم به گریه کرد. گفت: مادر گریه
نکن من بحمدالله از بند صدام مرخص شدم..🥲❤️🩹
#شهیدایوبتوانایی
@shahidanbabak_mostafa🕊
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
یہ روزے کہ دنیا دلش تنگ بود تو از عمق رویاش پیدا شدے♥️! #شهیدمصطفےصدرزاده #رفیقشهیدمـ♡ @shahid
خاطـــره📚#پدرشھید
تعریف میکرد مصطفی درگیر#سوریه رفتن بود
شغلی نداشت بهش میگفتم مصطفی تو زن داری
بچه داری خرج و مخارج میخوان زندگیت رو
داشته باش گفت#مصطفی خندید و گفت بابا
نگران نباش#شهید میشم برات عزت میارم میشی
پدرشهید..🥲♥️
#رفیقآسموننشینِمَندستموبگیر
@shahidanbabak_mostafa🕊