بســم رب الحسین ..🌿
••اَلْحَمدُ اللهِ الَذے خَلَقَ الحُسيـــن (ع)••♥️️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
أَیْنَماکانَاسمالحُسَیْن فَهُناکَالجنّة _هرکجا نام حسین است... همانجاست بهشت... #السلامعلیڪیااباعبدالله..❤️🩹
13.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منازبزرگیجھان
آنچندوجبکنجِبینالحرمینتراطــالبم...!
#شبجمعستهوایتنکنممیمیرم💔
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
منازبزرگیجھان آنچندوجبکنجِبینالحرمینتراطــالبم...! #شبجمعستهوایتنکنممیمیرم💔
میگنیہجاییهست،
اگہداغونِداغونمباشیو
اونجاباشیآروممیشی
منکہنرفتم💔 ..
ولیمیگنکربلاهمچینجاییہ:
#دلتنگکنجحرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بنویسید به روی لحدم🙂
من فقط عشق حسین بن علی را بلدم❤۰
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
بنویسید به روی لحدم🙂 من فقط عشق حسین بن علی را بلدم❤۰
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلـسَّــلامُ عَـلـَـى الْحُـسَـیْـنِ
وَ عَلى عَـلِـىِّ بْـنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَــلـى اَوْلادِ الْــحُــسَـــیْـنِ
وَ عَلى اَصْـحـابِ الْحُـسَیْن
خوابدیدمکہشدمزائربینالحرمین گفتمبہخودمهرچہصلاحاست... حسینآرزویحرمتکردهمࢪادیوانہ
أنتَمَولاوأنَا…!
هرچہصلاحاستحسین♥️
هروقتمیریرختخوابٺ
یهسلامۍهمبه#امامزمانٺ بده
۵دقیقهباهاشحرفبزن
چهمیشودیهشبیبهیادکسیباشیمکه
هرشببهیادمانهست...🥲💔
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗تلنگر شهید💗
قسمت16
و خونه که عزیزترین کسی که توش زندگی کردن ول کنم...
دایی برام 1 ترم مرخصی رد کرده بود...
حوصله خودمم نداشتم چه برسه به درس خوندن.
از پله ها پایین اومدم و نشستم روی کاناپه توی سالن ...
سکوت توی خونه حکم فرما بود...
از بازار شام هم بدتر شده...
گلها پژمرده شده ...
خیلی وسایل رو وقتایی که ناراحت بودم شکستم و همونجوری ولشون کردم.
خاله ها و عمه و مامان جون میگفتن بیان تمیز کنن ولی نزاشتم بعد مراسم هیچکدومشون پاشونو بزارن توی خونه.
پرده هارو کشیدم...
نور چشمام رو اذیت میکرد...
چند بار پلک زدم...
رفتم تو آشپزخونه...
یه لیوان آب برداشتم و سر کشیدم...
هوا سرد بود...
سردیه هوا دل من رو هم نسبت به این زندگی سرد میکرد.
نگاهی به ساعت انداختم...
4بعد از ظهر...
رفتم تو اتاقم و خوابیدم
انگار زندگی من شد فقط خواب ...
کاش میمردم. ..
رو تخت سه ثانیه طول نکشیدم خوابم برد.
-سلام بانو
برگشتم سمت صدا...
همون پسره بود
-سلام تو باز اومدی تو خواب من؟
بازم همون لبخند.
-من تا وقتی خدا امر بفرمایند هستم
-پس چرا این مدت نیومدی؟
-فرصت فکر بهت دادم
-فکر؟
فکر درباره چی؟
درباره بدبختیام؟
-کدوم بدبختی؟
-همین که پدر و مادرم رفتن...
همین که تنها شدم...
مگه تو نمیگی خدا مهربانه...
مگه نمیگی خدا رحیمه؟
پس چرا این بلا رو سر من آورد؟
من همچنین خدا رو نمیخوام...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗تلنگر شهید 💗
قسمت17
-مطمئن باش بهترین اتفاق همین بوده...
چی میگی تو؟؟؟
-مردن خانواده من بهترین اتفاق بوده؟
-هر امتحانی یک پایانی داره...
زمان امتحان اون دوتا هم تموم شده بود...
باید نتایجشون رو ببینن...
اعمال صالحی که تو دنیا انجام دادن نجات دهنده اونها از عذاب جهنم خواهد بود.
باید بدونی هیچکس تا ابد زنده نمونه ...
امروز یا فردا...
همه رفتنی هستیم...
مهم این چطور زندگی کردن....
-آخه من تنهای تنها چیکار کنم؟
-محمدی که داغ زهرا رو ندید...
زهرایی که داغ علی رو ندید...
علی ای که داغ حسن رو ندید..
حسنی که داغ حسین رو ندید...
حسینی که داغ رقیه رو ندید...
عباسی که داغ علی اصغر رو ندید...
و زینبی که داغ همه را دید و دم نزد...
پناه رقیه شد...
رهبر قافله شد...
تنهای تنها....
-من رو با اونها مقایسه میکنی؟
من ظرفیتی مثل اونا ندارم ....
-درسته از خاندان نبوت بودن
ولی بالاخره انسان بودن.
-من این چیزا که میگی نمیفهم
من مامان بابامو میخوام.
لبخند زد.
-بالاخره میفهمی
➖➖
➖➖
➖➖
لباسام رو عوض کردم...
مثل تمام این یک ماه بازم هم مشکی پوشیدم و ایستادم جلو آینه...
شالم رو انداختم روی سرم...
چند تکه از موهام بیرون بود...
با دست پوشوندمشون...
من که دیگه چیزی واسه از دست دادن ندارم
رفتم پایین و سوار ماشین شدم...
نگاهم افتاد به ماشین بابا...
دوباره یاد اون تصادف لعنتی افتادم...
تصادفی که پدر و مادرم رو ازم گرفت...
اون روز بابا با مامان کار داشت رفت دنبالش و وقتی برمیگشتن مثل اینکه دعواشون میشه تو راه تصادف میکنن...
اینم شانس منه بدبخته...
دونه های اشک روی گونه هام میریخت...
عصبی کنارشون زدم...
دیگه خسته شدم از این همه غم...
آخه من چرا انقدر بدبختم؟
کاش من جای اونا مرده بودم...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗تلنگر شهید💗
قسمت18
پامو گذاشتم رو پدال و حرکت کردم...
دو تا دسته گل و دو شیشه گلاب گرفتم
و رفتم پیش قبر مامان و بابام...
نشستم وسط قبراشون...
مشغول شستن شدم
و در همون حال با لبخند شروع کردم
به حرف زدم
سلام مامان بابای گلم چطورین؟
بدون من خوش میگذره؟
اینجا که بدون شما خوش نمیگذره خیلی نامردینا منو اینجا تنها گذاشتین و رفتین...
نمیگین من بین این همه گرگ چیکار کنم؟
-گله نکن...
دخترم گله نکن.
سریع برگشتم سمت صدا...
یه مرد خیلی شیک پشت سرم ایستاده بود...
چهره مهربونی داشت...
بلند شدم.
- ببخشید شما؟
لبخند زد.
-سلام صالحی هستم
ذهنم شروع به جستجو کرد...
صالحی؟
نمشناسم.
ببخشید ولی من نمیشناسمتون.
نشست کنار قبر بابا و شروع کرد فاتحه خوندن...
تموم که شد دستش رو زد روی سنگ قبر و همونجور که به عکس بابا که روی سنگ حک شده بود نگاه میکرد گفت:
-مدیر پرورشگاهیم
که پدر و مادرت بهش کمک میکردن.
- چه کمکی ؟؟؟
از لحن پر تعجم جا خورد و سرش رو بالاآورد
هر ماه مقدار زیاد پولی رو به پرورشگاه میدادن و برای بچه ها اسباب بازی
و لباس و .... تهیه میکردند...
-من من نمیدونستم
-اونا هیچ کس نمیزاشتن بفهمه که کمک مالی میکنند...
خدا رحمتشون کنه....
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
- صبحم بھ طلوعِ
- دوستت دارم توست˘˘!
- ˼#ایهاالعزیزقلبم♥️˹
#ذکرروزجمعه
ـ بِھنٰامَت الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
۱۰۰ صلوات روزانه هدیه به امام زمان عج ❤️
#روزانهـ
زیارت عاشورا..
به نیابت از #شهیدجهادمغنیه♥️
780_46638657077700.mp3
4.01M
#روزانهـ
زیارت عاشورا
به نیابت از#شهیدجهادمغنیه♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
'می رسد روزی
تو انتخاب اول و آخر
تمام دنیا خواهی بود...♥️🌿'
#اَلّٰهُـمَّعَجِّݪلِوَلیڪَالفَرَج
#جُمعِههاےدِݪتَنگے
@shahidanbabak_mostafa🕊
#حدیث_روزانهـ
#امیرالمؤمنین_علےعلیہالسلام:
با#صلوات است که به رحمت خدا دست پیدا میکنید،پس بسیار"صلوات"بفرستید..🌸📿
@shahidanbabak_mostafa🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مَحــٰـالاستبهخندهشهیدنگاهڪنی
وحالِدلتعوضنشود
خندیدنَشفرقدارد
ازعمقوجودشمیخندد..🙂♥️
#شهیدبابڪنورۍهریس
#رفیقشهیدمـ♡
@shahidanbabak_mostafa🕊
هروقتحالوهوایدلتبدبودیادتبیار؛
کهخـ𔘓ـداهوایبندههاشوداره..✨
#خدایبــےاندازهمهربونمن
#خداجونم
@shahidanbabak_mostafa🕊
از۲۰سالگیتا۲۷سالگی،
۲۵باربهکربلارفتهبود.
موقعمرخصیهایشهرطور
بودخودشرابه#کربلا میرساند.
برایهمینوقتیعراقیهاپاسپورتشرا
دیدهبودند،بهاوگفتهبودند:
أنتَمَجْنون! :)💔
#شھیدحسینهریر؎
#شهیدانهـ
@shahidanbabak_mostafa🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتے که به دلشڪستگان نزدیڪیم...
ما نیز دلِ شکسته داریم اے دوست! :)💔
#شهیدمصطفےصدرزاده
#رفیقشهیدمـ♡
@shahidanbabak_mostafa🕊
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
گفتے که به دلشڪستگان نزدیڪیم... ما نیز دلِ شکسته داریم اے دوست! :)💔
خاطــــره📚
از تیپ و قیافه اش معلوم بود بچه تهران است..
با ماشین فرمانده تیپ آمده بود توی مقر و برای اولین بار او را دیدم، از تیپ و قیافه اش معلوم بود که بچه تهران است و به بچه های تیپ فاطمیون نمیخورد از همان لحظه عاشق سید شدم و رویش را بوسیدم. تکه کلام های خاصی داشت، یک تسبیح هم در دستش بود که همیشه همراهش بود، آن تسبیح را هدیه گرفتم و گفتم حاجی من مطمئنم که شما#شهید میشوید این را میخواهم به یادگار داشته باشم، در جواب گفت: من رو سیاه کجا و#شهادت کجا و حرف را عوض کرد..🥲✨
#رفیقآسموننشینِمَندستموبگیر
@shahidanbabak_mostafa🕊
گفتھبودم!جـانبهدیدارِتو؛
یکروزفداخواهمکرددلبــــ♥️ــــر؟!
#رهبرانهـ
#جانمفدایرهبرمـ♡
@shahidanbabak_mostafa🕊