eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_از_سوریه_تا_منا ══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾ #قسمت_بیست‌وهشتم دیشب اصلا نخوابیدم. ح
══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾ 🔹ــ ساعت چنده؟🙄 سلما لبخندی زد و گفت: ــ بیدار شدی؟😊 دستم مثل وزنه سنگین شده بود. به زحمت آن را بلند کردم که موهایم را جمع کنم، حس کردم گودی آرنجم می‌سوزد. ــ آااخ...😖 ــ چی شد مهدیه؟ ــ دستم... 🔸پنبه و چسب ضد حساسیت را دیدم و با تعجب گفتم: ــ این دیگه چیه؟ ــ نگران نباش. چیزی نیست. وقتی خوابیدی مامانت نگرانت بود. کمی بدنت سرد شده بود. با دکترت تماس گرفت و دکترت گفت باید بری اورژانس🚑. ماهم زنگ زدیم کل پرسنل اورژانس رو ریختیم اینجا.😂 کمی فشارت افتاده بود. برات سِرُم زدن حالا بهتری خدا رو شکر. 🔹چشمانش سرخ بود و بی‌حالت. تازه متوجه شدم. انگار خیلی گریه😭 کرده بود. "طفلک سلما... چقدر باید خویشتن دار باشه؟! بیچاره دلتنگی خودش کمه منم شدم قوز بالا قوز براش. الان می‌دونم تو دلش چه خبره اما نم پس نمیده"😭 🔸اشکم سرازیر شد😭 و صدای کوتاه هق‌ام، سلما را متوجه خود کرد. ــ ااااا مهدیه...! الهی دورت بگردم چرا اینقدر خودتو اذیت می‌کنی؟ 🔹صدایش زدم با ناله. انگار می‌خواستم دق این چند روز سکوت و تظاهر به آرامشم را اینطور خالی کنم. ــ سلماااا😭 ــ جان سلما. ــ من صالحمو می‌خوام. من بدون صالحم می‌میرم. من دق می‌کنم تا برگرده...😭 صدایش بغض آلود بود و بین حرف‌هایش آب دهانش را فرو می‌داد که بغض‌اش را پنهان کند. 🔸فدای تو بشم... با خودت... اینجوری نکن... صالح هم بر می‌گرده... وقتی بیاد... به من نمیگه قربون مرامت خواهر...😔 زنمو اینجوری دستت سپردم؟!... می‌خوای... شرمندم کنی❓ 🔹لحن صدایش عوض شده بود. خودم را از او جدا کردم و صورت خیس از اشکش را نوازش کردم. پیشانی‌ام را به پیشانی‌اش چسباندم و هردو با هم به حال دلمان گریستیم.😭😭 حالا سلما هم بی وقفه و با زجه مرا همراهی می‌کرد. 🔸گوشی موبایلم📱 زنگ خورد. چند نفس عمیق کشیدم و جواب دادم: ــ سلام زهرا بانو... ــ سلام دخترم. نصفه عمرم کردی. خوبی؟😞 ــ خدا نکنه مامانم. ببخشید. دردسرای یکی یه دونه‌تون تمومی نداره. خوبم. ــ برگشتم خونه واست یه غذای مقوی درست کنم. بیارم برات؟ ــ نه... الان نه... 🔹صدای صالح توی مغزم پیچید "مامانِ لوسی نباشی و درست غذاتو بخوری" ــ زهرا بانو... بیارش گرسنمه...😕 ــ الهی دورت بگردم همین الان میام.😊 تماس قطع شد. ساعت را که نگاه کردم نزدیک غروب بود🌄. یک روز از دنیا بی خبر بودم...! "کاش می‌خوابیدم و وقتی صالح برگشت بیدار می‌شدم" 🔸گوشی توی دستم بود. "یادگاری صالح" همه‌ی فایلها را گشتم. چند عکس و یک فایل صوتی.🎤🎞 ــ مهدیه جان... خانومم. سلام می‌دونم... دلت تنگه💔... چشمات بارونیه... اما توکل کن. به خدا توکل کن و صبور باش. تو صبور باشی اون پدر صلواتی هم یاد می‌گیره. می‌خوام شوهرش بدم به یکی مثل خودم... پس باید صبر رو یاد بگیره😜 🔹صدای خنده‌اش توی فضای اتاق پیچید و تنهایی‌ام را شکست. ــ می‌خوام اسمشو بذارم صالحه... ها... چیه...؟ حرفیه...؟ می‌خوام با دخترم هم اسم باشیم... حسودی نکن...😏 باز هم صدای خنده‌ی صالح دلم را برد. مهدیه ی من... تا چشماتو روی هم بذاری برگشتم. قول میدم زود ببینمت. تو فقط مراقب خودت و دخترمون باش...😔🙏 گوشی📱 را بوسیدم و با صدای زهرا بانو به خودم آمدم... ✍ ادامه دارد ... ══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾ 👇👇 ➣ @MODAFEH14 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
40.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🍂 🎞 #ڪلیپ ~°•می‌گذرد کــاروان/ ‌~°•روی گل ارغــوان/ ~°•قافله ســــالار آن/ ~°•سرو شهید جوان/ خورشیدی، جاویدی، ای شهیـد🌷 بر قلبـــــم تابیدی، ای شهیـــــد🌷 🎙با نفس گرم و دلنشین #حاج_محمـــــود_کریمـــــی ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🍀🍂🌾💫 🍂🌸 🌾 💫 #برگـــــےاز‌خاطـــــراٺ #شهیـد_علـــــی_ماهانـــــی🌷 #قسمت_اول 《 #شهیـــــد_بی‌ریا 》   🔹چند سال پیش همسرم یک دوستی داشت بنام خانم سبحانی اهل تهران دانشجوی دانشگاه شهید باهنر کرمان. 🔸یک روز آمد تو خونمون گفت: دیشب خواب عجیبی دیدم  بعد رو کرد به من گفت عباس آقا شما #شهید_علی_ماهانی رو میشناسید من گفتم نه زیاد ولی اسمشو شنیدم. 🔹گفت دیشب خواب دیدم که یکی به من گفت میخواهی بهشت و ببینی؟! منم گفتم آره کجاست؟؟ جایی رو نشونم داد من رفتم و رفتم تا رسیدم به یک سر در. وقتی وارد شدم دیدم یک نفر پشت میز نشسته است، گفتم تو کی هستی؟ گفت من منشی امیرالمؤمنینم(ع) اینجا باید اسمت و بنویسی تا من برم از حضرت علی (ع) اجازه بگیرم؛ گفتم تو مگر کی هستی که منشی امیرالمؤمنین(ع) شدی؟!! گفت من شهید علی ماهانی هستم از شهدای کرمان   ـ ‌•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•‌°•°•°• 🔸بعد از چند روز خانم سبحانی رفتند قبر شهید را در مزار شهدا پیدا کردند و از آن روز خانم سبحانی ارادت عجیبی به این شهید پیدا کرده است و هر وقت که گذرش به کرمان بیفتد یک راست سر قبر این شهید میرود حتی منزل پدر شهید هم رفته است و  با مادر شهید حسابی دوست شده است. همین باعث شد که من هم به این شهید ارادت داشته باشم. #یاد_شهدا_با_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸✨🍃💫 ✨🌾 🍃 💫 °•{ســـــردار والامقام #شھیـد_رضـــــا_شکری‌پور🍃🌹}•° #ڪلام_شهیـــــد ❤️عشق کار کردن در مملکت امام‌زمان ◽️می‌گفت: کار کردن تو مملکت امام زمان(عج) رو عشقه! ◽️هر جا لازم باشه حاضرم کار کنم؛ چه فرماندهی در جنگ، چه کارگری در کارخانه. ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ🍃💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
🔷🔹🔹 #گذری_بر_زندگی_شهدا #شهید_محمودرضا_بیضـــــائی #قسمت_ششم ◽️محمودرضا بیضائی آدم بسیار آرمانگرایی
🔷🔹🔹 #گذری_بر_زندگی_شهدا #شهید_محمودرضا_بیضـــــائی #قسمت_هفتم ◽️به دلیل علاقه‌ی فراوان به کار خود حاضر به رجعت به تبریز نبود. ◽️در ۲۵ اسفند سال ۸۷ مقارن با سالروز میلاد پیامبر اعظم(ص) و امام جعفر صادق (ع) با همسری فاضله از خانواده‌ای ولایتمدار در تهران ازدواج کرد و ساکن تهران شد. ◽️ثمره‌ی این ازدواج دختری به نام کوثر است که در ۲۵ اسفند ۹۱ متولد شد. ◽️دخترش را خیلی دوست داشت، طوری که هر روز به دوستانش که دختر داشتند زنگ می‌زد و می‌گفت دخترم این قدر بزرگ شده _با دست نشان می‌داد_ وقتی به پدرش زنگ می‌زد همه‌اش از کوثر می‌گفت...... ◽️یک بار گفته بود: بعضی وقت‌ها در تیررس تکفیری‌ها گیر می‌افتیم و گاهی مجبور شده‌ام که این مسیر را بدوم. مثلا از پشت یک دیوار تا دیوار دیگر مسافتی را بدوم.... می‌گفت: در آن مسافت چند متری کوثر می‌آید جلوی چشمانم..... ◽️برادر شهید می‌گوید: اینها را می‌گفت تا به من بفهماند که این جوری و با این وابستگی‌ها مثل وابستگی به فرزند نمی‌شود شهید شد. ◽️بار آخر موقع رفتن به یکی از دوستانش گفته بود‌: این بار دیگر از کوثر بُریدم. 👈 ادامه دارد ... #یاد_شهدا_با_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🎀🍃🌸✨ 🍃✨ 🌸 ✨ 💖 °•{مــــــدافــــــع حـــــرم 🍃🌹}•° 《بابا ... تو نیستی و من هر شب ؛ شیرین زبانی‌هایم را ، به رخ ِقاب ِعکسِ زیبایت میکشم》 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌼🍃✨ 🍃 ✨ 💌 #دلنوشتـــــہ 《آنان ڪه حسابشان پاڪ است؛ راحت مےمیرند! و آنها ڪه بے‌حسابند؛ با #شهـــــادت... اگه نگاهت ڪنترل بشه در قلبـــــت باز میــــشه❤️ 》 °•{مــــــدافــــــع حـــــرم #شھید_محمدرضا_دهقان‌امیری🌹}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. #دعــاےفرج به نیابت از ⇩⇩ 🔻آیـــــت‌الله🔻 #شهید_میرزاعلی_غروی_تبریزی🌷 《ســــالروز شهــادتــــ》 ●توسط دژخیمان رژیم بعث عراق در کربلا (۱۳۷۷ ه.ش) #الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَــرَج🍃✨ #عاقبتتان_شهدایی ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽ #حدیـــــث_روز ⇧⇧ #پنج‌شنبـــــہ ☀️ ۳۰ خــرداد ۱۳۹۸ 🌙 ۱۶ شــــوال ۱۴۴۰ 🌲20 ژوئـــــن 2019 ذڪــــــر روز ⇩⇩ 《 #لااِله‌َاِلا‌اللّه‌ُالْمَلِكُ‌الْحَـــقّ‌الْمُبیـــنْ 》 ✨روز زیارتی ⇩⇩ ▫️امام حســن عسڪری (ع) #السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌‌المهدی #الّلهُــمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــ‌الْفَـــــــرَج ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌸🍃 #سݪام_بر_شھـــــدا بوے گل و نسیم صبا مےتوان شدن.‌.. گر بگذرے ز خویش، چه‌ها مےتوان شدن... #ســــــلامــ #صبحتـــون_بخیـــــر #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے🌷 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🍂 •{ #شھید_مرتضـــــی_آوینی🍃🌹}• ●•°|چه جنـــــــگ باشد و چه نباشد/ ●•°|راه من و تو از ڪـــربلا میگذرد/ ●•°|باب جهاد اصغـــــــــر بستـه شد/ ●•°|باب جهاد اڪبر که بسته نیست/ ⇦ #مانجنگیدیم ⇦ #دفاع‌کردیــم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌼🍂🍃 🍂 🍃 #دلنوشتـــــہ سینـــــہ‌‌اٺ خود، سنگـــــر اسٺ! پس قوے دارش، ڪه "اَلقَلْبُ حَــرَم‌ُاللّه.."🍃✨ و حرمُ‌اللھــــــــــے، ڪه مأواے عشـــ❤️ــقِ إلھے گردد، باید ڪه امـــــن‌ باشد.. ڪافےست، سلاحِ تقوایـــٺ را همیشه پـــــــُر نگه دارے!👌 #خدایا_نگهبـــــان_دلم_باش ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯