eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ #حدیث_روز ⇧⇧ #دوشنبـــــہ ☀️ ۸ مهـــــر ۱۳۹۸ 🌙 ۱ صفـــــر ۱۴۴۱ 🌲 30 سپتامبر 2019 ذڪــــــر روز ⇩⇩ 《 #یاقٰاضِـــــے‌َالْحٰاجٰاٺـــــ 》 ✨روز زیارتی ⇩⇩ ▫️امام حســن (ع) ▫️امام حسین (ع) #اَلسَّلامُ‌عَلَیْکَ‌یااَباعَبْدِاللَّه‌ِالْحُسَیْنْ #السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌‌المهــدی #الّلهُــمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــ‌الْفَـــــــرَج ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 خیال خوب تو در سینــــه بردیم شفـــــق از آفتـــــــاب آمد نشانی به پیشـــــــت ماند دل با ما نیامد دل از تو کی رود چون دل‌ستانی ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #سردار #شهید_غلامعلی_پیچک 🔺فرمانده سپاه غرب کشور ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #کلام_شهید ◽️اگر ما به این حرکت امام حسین مومن هستیم و معتقد هستیم که در خط امام حسین حرکت می‌کنیم، باید واقعا حسینی باشیم نه یکذره کمتر و نه یکذره بیشتر. ◽️زمان را باید همیشه مُحرم فرض کنیم و همه زمین را کربلا و هر روز را عاشورا و در این عاشوراهای مکر، شتابان به دنبال رویارویی با جبهه کفر و ظلم باشیم. ◽️ما حسینی هستیم و حسینی عمل می‌کنیم، مقاومت و جنگ مردانه و با شرافت تا آخرین گلوله و اگر گلوله‌ها هم تمام شد با سلاح اصلی و آخرین، یعنی خونمان، خط جهاد را متصل می‌کنیم به خط شهادت. °•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ #ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #سردار_غریب_حاج‌احمد_متوسلیان #شهید_محمد_توسلی 🔺قائم مقام فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پاوه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #برگی_از_خاطرات ◽️از محمد توسلی بدون ذکری از حاج احمد متوسلیان نمی‌توان سخنی گفت. ◽️اولین روزهایی که محمد را شناختم در کنار حاج احمد بود. از زمانی که در سپاه خردمند – پشت لانه جاسوسی – از اعضای تیم غلامعلی پیچک بود، تا زمان شهادت محمد، بسیار کم پیش می‌آمد که این دو از هم جدا باشند. ◽️می‌گفت از اولین روزهای تشکیل سپاه وارد آن شده و در دوره اول با برادر احمد آشنا شده است و حسابی با هم رفیق هستند. ◽️خیلی به حاج احمد علاقه داشت و از اخلاق و روحیه او تعریف می کرد؛ یک کلام، عاشقش بود. ◽️در سنندج، بانه، بوکان و پاوه با هم بودیم، همیشه به ارتباط تنگاتنگی که بین او و حاج احمد بود، غبطه می‌خورم. ◽️بعد از اینکه حاج احمد برای اولین بار فرماندهی گروهی از نیروهای سپاه را بر عهده گرفت، محمد حکم دست راست او را داشت تا زمانی که از پاوه به سمت مریوان حرکت کردیم. ◽️خدا بیامرز، صبح روز شهادتش به جنگلهای اطراف نگاهی طولانی کرد و گفت: فلانی، امروز این جنگلها یک جور عجیبی چشمک می‌زند. ◽️پس از پاکسازی شهر حاج احمد فرمانده سپاه مریوان شد و محمد توسلی هم مثل همیشه معاون و دست راست او.. راوی 👈 دوست و همرزم شهید ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
✨﷽✨ #داستان_مذهبی #رمان_عاشقانه_دو_مدافع ════════ ✾💙✾💙✾ #قسمت_پنجاه‌وششم واسہ دیدنش روز شمارے م
✨﷽✨ ════════ ✾💙✾💙✾ نزدیک اذاݧ صبح با صداے جیغ بلندے😵 از خواب بیدار شدم. تمام تنم عرق کرده بود و صورتم خیس خیس بود معلوم بود تو خواب گریہ کردم😭😭 نمیدونستم چہ خوابے💤 دیدم ولے دائم اسم علے و صدا میکردم ماماݧ و بابا با سرعت اومدݧ تو اتاق ماماݧ تکونم میداد و صدام میکرد نمیتونستم جواب بدم😑 فقط اسم علے رو میبردم . بابا یہ لیواݧ آب آورد و میپاشید رو صورتم یه دفعہ بہ خودم اومدم ماماݧ از نگرانے رو صورتش قطرات اشک😢 بود و بابا هم کلے عرق کرده بود😥 ماماݧ دستم رو گرفت: اسماء مادر باز هم خواب دیدی⁉️ سرم و بہ نشونہ‌ے تایید تکوݧ دادم و نفس عمیقے کشیدم. صداے اذاݧ🍃 تو خونہ پخش شد. بلند شدم آبے بہ دست و صورتم زدم و وضو گرفتم. باروݧ نم نم دیشب شدید شده بود ورعد و برق هم همراهش بود⛈⛈ چادر نمازم رو سر کردم و نمازم و خوندم🍃 بعد از نماز مثل علے تسبیحات حضرت زهرا رو با دست گفتم باروݧ همینطور شدیدتر میشد و صداے رعد و برقم بیشتر ⛈⛈ دستم و بردم سمت گردنم و گردنبندے کہ علے برام گرفتہ بود گرفتم دستم و نگاهش کردم یکدفعہ بغضم گرفت و شروع کردم بہ گریہ کردݧ😭 گوشیم زنگ خورد📱 اشکهام و پاک کردم و گوشیمو برداشتم یعنے کے میتونست باشہ ایـݧ موقع صبح⁉️ حتما علے گوشے و سریع جواب دادم!!!📲 الو؟؟ الو سلام بفرمایید سلام خوبے اسماء ؟؟ اردلانم إ سلام داداش ممنونم شما خوبید❓ چرا صداتوݧ گرفتہ❓❓ هیچے یکم سرماخوردم زنگ زدم بگم مـݧ با علے یکے دو ساعت دیگہ پرواز داریم بہ سمت تهراݧ🛫 إ شما هم میاید؟؟ الاݧ کجایید⁉️ آره ایندفعہ زودتر برمیگردم. الاݧ دمشقیم علے خودش کجاست چرا زنگ نزد؟؟ علے نمیتونہ حرف بزنہ فعلا مــݧ باید برم خدافظ✋ مواظب خودتوݧ باشید خدافظ پوووفے کردم و گوشے و انداختم رو تخت🛏 بہ انگشتر عقیقے💍 کہ اردلاݧ براموݧ از سوریہ آورده بود نگاه کردم خیلے دوسش داشتم چوݧ علے خیلے دوسش داشت😍 ساعت ۶ بود یک ساعتے خوابیدم😴 وقتے بیدار شدم صبحونم و خوردم و لباسهاے جدیدے رو کہ دیشب آماده کرده بودم و پوشیدم یکم بہ خودم رسیدم و روسریمو بہ سبک لبنانے بستم🙂 یکمے از عطر علے و زدم و حلقم و تو دستم چرخوندم و از انگشتم در آوردم. پشتش و رو کہ اسم خودم و علے وتاریخ عقدموݧ تو حرم و نوشتہ بودیم نگاه کردم، لبخندے زدم و بوسیدمش☺️😘 و دوباره دستم کردم تصویرے رو کہ کشیده بودم و لولہ کرده بودم و با پاپیوݧ بستمش🎀 اردلاݧ دوباره زنگ زد و گفت کہ بریم خونہ‌ے علی اینا میاݧ اونجا. گلهاے یاسو از تو گلدون برداشتم. چادرم رو سر کردم و تو آینہ نگاه کردم الاݧ علے منو میدید دستش و میذاشت رو قلبش و میگفت: اسماء واے قلبم خندیدم و از اتاق خارج شدم💓 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ خانم علی‌آبـــــادی ════════ ✾💙✾💙✾ 👇👇 🆔 @Zahrahp http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•|🌿🌹 #کلیپ 🎞 #نماهنگ #سفیران_عشق 💠نمایشی از ادامه راه دفاع مقدس در گامهای مدافعان حرم 🎤با نوای حاج صادق #آهنگران و گروه سرود فرزندان ایران #حسینےام_تا_قیامت ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #امیر_سرلشکر #شهید_حسن_آبشناسان #ببر_کردستان #شیر_صحرا 🔺فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهداء و فرمانده لشکر ۲۳ نیروهای ویژه هوابرد ارتش جمهوری اسلامی ایران ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #برگی_از_خاطرات 🔴 درسی که "آبشناسان" به صدام داد ◽️مردم دشت عباس به او لقب «شیر صحرا» داده بودند. این لقب برای او چنان با مسما بود که رادیوهای دشمن هم با این لقب از او نام می‌بردند. ◽️او که نامش لرزه بر پشت دشمن می‌انداخت و جسارتش شهره خاص و عام بود. فرمانده شهیدی که با وجود خلق حماسه‌های بسیار، آنچنان که شایسته اوست به نسل امروز معرفی نشده است. ◽️در روزهایی که عراق اکثر شهرهای ایران را موشک باران می‌کرد، این فرمانده شجاع ایرانی نامه‌ای به صدام نوشت: «اگر جناب صدام حسین ژنرال است و فنون نظامی را خوب می‌داند و نظریه‌پرداز جنگی است، پس به راحتی می‌تواند در دشت عباس با من و دوستان جنگ آورم ملاقات کند و با هر شیوه‌ای که می‌پسندد، بجنگد؛ نه اینکه با بمب افکن‌های اهدایی شوروی محله‌های مسکونی و بی‌دفاع را بمباران کند و مردم را به خاک و خون بکشد» ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #شهید_تفحص #شهید_عباس_صابری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #برگی_از_خاطرات 🔴 #حنابندان_قبل_از_شهادت ◽️«قبل از ایام محرم یک شب عباس از من خواست برایش حنا بیاورم، وقتی دلیلش را پرسیدم گفت که این دست‌ها قرار است قطع شود. ناراحت شدم با این حال به اصرار او حنا درست کردم، وقتی در حال گذاشتن حنا روی دستهایش بود اسم حضرت قاسم و حضرت علی اکبر و حضرت علی اصغر را آورد. دیگر اوقاتم خیلی تلخ شده بود، قسمش دادم که امسال محرم در تکیه خودمان عزاداری کن و نوحه بخوان او هم قبول کرد اما گویا سرنوشت چیز دیگری برای او رقم زده بود و او را به دوباره به جبهه‌ها کشاند.» ◽️خودش را آماده شهادت کرده بود، نواری وجود دارد که در دوکوهه چند روز قبل ضبط کرده و در آن گفته بود که در حمام حاج همت هستم و غسل شهادت می‌کنم. آرزو کرده بود که در عاشورای همان سال محضر ارباب عالم اباعبدالله الحسین(ع) باشد و همین اتفاق هم افتاد. راوی 👈 مادر شهید °•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ #ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. 👈میخوانیـــــم #دعــاےفرج را به نیابت از ⇩⇩ 🔻مدافع امنیت🔻 #شهید_شهرام_زلفی🌷 《سالروز ولادت》 #الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَــرَج🍃✨ #شبتـــــان_حسینی #عاقبتتان_شهدایی ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽ #حدیث_روز ⇧⇧ #سه‌شنبـــــہ ☀️ ۹ مهــــــر ۱۳۹۸ 🌙 ۲ صفـــــر ۱۴۴۱ 🌲 1 اکتبـــــر 2019 ذڪــــــر روز ⇩⇩ 《 #یااَرْحَـــــم‌َالرّاحِمیـــــٖنْ 》 ✨روز زیارتی ⇩⇩ ▫️امام سجـاد (ع) ▫️امام باقــــر (ع) ▫️امام صادق (ع) #اَلسَّلامُ‌عَلَیْکَ‌یااَباعَبْدِاللَّه‌ِالْحُسَیْنْ #السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌‌المهــدی #الّلهُــمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــ‌الْفَـــــــرَج ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #سلام_بر_شهدا صبح نگاه مهربـان توست وقتی که آفتاب چشمانت بر من طلوع می‌ڪند ... #شهید_عباس_آسیمه #ســــــلامــ #صبحتون_حسینـی #رزقتـــــون_کربلایــــی #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #سردار #مدافع_حرم #شهید_رضا_بخشی #نام_جهادی_فاتح 🔺جانشین فرمانده لشکر فاطمیون ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #زندگینامه ◽️در دوره دبیرستان به عنوان دانش آموز نمونه شناخته شد و در تمامی مسابقات قرآنی، تفسیر، نهج‌البلاغه و... در زمره برترینها محسوب می‌شد و مقامهای بسیاری کسب نمود. ◽️شهید بزرگوار که تحصیلات حوزوی و دانشگاهی را مکمل هم می‌دانست، در ادامه وارد جامعة المصطفی‌ العالمیه شد و در رشته‌ی علوم قرآن و حدیث و کارشناسی ارشد فقه و معارف اسلامی ادامه تحصیل داد. ◽️او در طی تحصیل خود در جامعة المصطفی العالمیه به عنوان دانشجوی برتر نخبه در زمینه‌های پژوهشی دعوت به همکاری می‌شود. ◽️هوش سرشار و استعداد بالای شهید، همراه با توکل و تلاش ویژه‌اش، موجب شد تا بورسیه تحصیلی او برای تحصیل در مسکو قطعی شود اما در همین اثنا بود که خبر تهدید حرم حضرت زینب (س) را شنید و وظیفه خود را چیز دیگری یافت او که غیرت دینی مثال زدنی داشت، بی‌درنگ برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) عازم سوریه شد و با نام جهادی فاتح، فاتح قله‌های روحانی و معنوی شد و جام #شهادت را سر کشید. ◽️دکتری حقوقش را نگرفت اما دکتری بالاتر از آن را از دستان با کفایت ابوالفضل العباس(ع) و حضرت زینب کبری(س) گرفت، همچون عباس(ع) دستش را فدا کرد به قول خودش دست و پا که سهل است جان و سرمان به فدای حضرت زینب(س). °•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ #ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
✨﷽✨ #داستان_مذهبی #رمان_عاشقانه_دو_مدافع ════════ ✾💙✾💙✾ #قسمت_پنجاه‌وهفتم نزدیک اذاݧ صبح با صدا
✨﷽✨ ════════ ✾💙✾💙✾ ماماݧ و بابا یک گوشہ نشستہ بودݧ و با اخم بہ تلویزیوݧ📺 نگاه میکردݧ. إ ماماݧ شما آماده نیستیـݧ؟ الاݧ اونا میرسـݧ. ماماݧ کہ حرفے نزد بابا برگشت سمتم لبخند تلخے زد😏 و گفت: تو برو دخترم ما هم میایم تعجب کردم: چیزے شده بابا😳 نه دخترم یکم با مادرت بحثموݧ شده. باشہ مـݧ رفتم پس شما هم زود بیاید. ماماݧ جاݧ حالا دامادت هیچے پسرتم هستاااا.😁 باسرعت پلہ‌هارو رفتم پاییــݧ سوار ماشیـݧ شدم🚙 و حرکت کردم . با سرعت خیلے زیاد رانندگے میکردم کہ سریع برسم خونہ‌ے علینا بعد از یک ربع رسیدم😊 ماشیـݧ و پارک کردم و دوییدم در خونہ باز بود😳 پس اومده بودݧ .یہ عالمہ کفش جلوے در بود . زیر لب غر میزدم و وارد خونہ شدم: اینا دیگہ کیـݧ؟؟؟ حتما دوستاشـݧ دیگہ ؟؟اه دیر رسیدم‌. الاݧ علے ناراحت میشه وارد خونہ شدم همہ‌ے دوستاے علے بودݧ با دیدݧ مـݧ همہ سکوت کردݧ اردلاݧ اومد جلو . ریشهاش بلند شده بود چهرش خیلے خستہ بود😞 دویدم سمتش و بغلش کردم. سرم و دور خونہ چرخوندم ݧه علے بود ݧه ماماݧ باباش.😳 داداش پس بقیہ کوشـݧ؟؟ علے کو؟؟ چیزے نگفت و با دست بہ سمت بالا اشاره کرد اتاقشہ‌؟؟؟ آره بدو بدو پلہ‌هارو رفتم بالا بہ ایـݧ فکر میکردم کہ چقدر تغییر کرده ؟ حتما ریشهاش بلند شده و صورتش مثل اردلاݧ سوختہ😳 رسیدم بہ دم اتاقش گل و زیر چادرم قایم کردم و در زدم🚪 جواب نداد یہ صداهایے شنیدم در و باز کردم پدر مادر علے و فاطمہ خودشوݧ انداختہ بودݧ رو یہ جعبہ و گریہ😭 میکردݧ فاطمہ با دیدݧ مـݧ اومد جلو بغلم کرد حالم دست خودم نبود معنے ایـݧ رفتاراشوݧ نمیفهمیدم سرمو دور اتاق چرخوندم اما علے و ندیدم. فاطمہ رو از خودم جدا کردم و پرسیدم علے کو⁉️علی⁉️ گریہ‌ے همہ شدت گرفت رفتم جلوتر بابا رضا از رو جعبہ بلند شد و نگاهم کرد یک قسمت از جعبہ معلوم بود یہ نفر خوابیده بود توش⚰ کم کم داشتم میفهمیدم چے شده خندیدم😁 و چند قدم رفتم جلو گل از دستم افتاد بابا رضا فاطمہ و ماماݧ معصومہ رو با زور برد بیروݧ، ماماݧ معصومہ کہ بلند شد علیم و دیدم آروم خوابیده بود و اطرافشو پر از گل یاس بود😳 کنارش نشستم و تکونش دادم: علے⁉️ پاشو الاݧ وقت خوابہ مگہ؟؟ میدونم خستہ‌اے عزیزم. اما پاشو یہ بار نگاهم کـݧ دوباره بخواب قول میدم تا خودت بیدار نشدے بیدارت نکنم .قول میدم إ علے پاشو دیگہ، قهر میکنما چرا تو دهنت پنبہ گذاشتے⁉️ لبات چرا کبوده؟؟؟ مواظب خودت نبودے؟؟ تو مگہ بہ مـݧ قول ندادے مواظب خودت باشي؟؟ دستے بہ ریشهاش کشیدم. نگاه کـݧ چقد لاغر شدے؟؟ ریشاتم بلند شده تو کہ هیچ وقت دوست نداشتے ریشات انقد بلند بشہ. عیبے نداره خودم برات کوتاهشوݧ میکنم .تو فقط پاشو😳 بیا مـݧ دستاتو میگرم کمکت میکنم .علے دستهات کو⁉️ جاشوݧ گذاشتے⁉️ عیبے نداره پاشو . پیشونیشو بوسیدم😘 و گفتم: نگاه کـݧ همیشہ تو پیشونے منو میبوسیدے حالا مـݧ بوسیدمش . علے چرا جوابمو نمیدے؟؟؟ قهرے باهام. بخدا وقتے نبودے کم گریہ کردم. پاشو بریم خونہ‌ے ما ببیـݧ عکستو کشیدما . وسایل خونمونو هم خریدم.باید لباس عروسو باهم بگیریم پاشو همسر جاݧ إ الاݧ اشکام جارے میشہ‌ها تو کہ دوست ندارے اشکام و ببینے😳😔 علے دارے نگرانم میکنیا پاشو دیگہ تو کہ انقد خوابت سنگیـݧ نبود، کم کم بہ خودم اومد چشمهام میسوخت و اشکام یواش یواش داشت جارے میشد😭 😭 علے نکنہ ... نکنہ زدے زیر قولت رفتے پیش مصطفے؟؟😳 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ خانم علی‌آبـــــادی ════════ ✾💙✾💙✾ 👇👇 🆔 @Zahrahp http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
°•|🌿🌹 #امیر_سرلشکر #خلبان #شهید_منصور_وطن‌پور 🔺فرمانده اولین تیم پروازی جنگ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #زندگینامه ◽️او همیشه به همسرش می‌گفت: «مرگ من طبیعی نخواهد بود، من شهید میشوم» ◽️در آغاز جنگ استاد خلبان هوانیروز وطن‌پور فرمانده اولین تیم پروازی بود که شتابان به جبهه‌ پرواز کرد. او تا نهمین روز جنگ در مقابل تانک‌ها و نیروهای تا دندان مسلح دشمن ایستاد و پیشروی آنها را در پل کرخه سد کرد و شهادتی شیرین را برای خود رقم زد. ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. #دعــاےفرج به نیابت از 👈ســرداررشیــــــداســلام🔻 #شهیــد_مهـــــدی_شریفـــــی‌پور🌷 🔶 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🔶 #عاقبتتان_شهدایی💔🍃 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
﷽ #حدیث_روز ⇧⇧ #چھارشنبـــــہ ☀️ ۱۰ مهــــــر ۱۳۹۸ 🌙 ۳ صفـــــر ۱۴۴۱ 🌲 2 اکتبـــــر 2019 ذڪــــــر روز ⇩⇩ 《 #یاحَـــــےّیـاقَیـّــــوُمـ 》 ✨روز زیارتی ⇩⇩ ▫️امام ڪاظم (ع) ▫️امام رضــــا (ع) ▫️امام جــواد ‌(ع) ▫️امام هــادی ‌‌(ع) #اَلسَّلامُ‌عَلَیْکَ‌یااَباعَبْدِاللَّه‌ِالْحُسَیْنْ #السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌‌المهــدی #الّلهُــمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــ‌الْفَـــــــرَج ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #سلام_بر_شهدا هوا خوب یا بد چه فرقی دارد ما اندر هوایتــــــــ نفس می کشیمـــــــــ ... اباعبدالله‌‌‌‌‌ #ســــــلامــ #صبحتون_حسینـی #رزقتـــــون_کربلایــــی #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #مدافع_حرم #فاطمیون #شهید_مصطفی_خادمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #کلام_شهید ◽️حال جهاد برای همه شیعیان واجب شده است و باید از حرم بی بی زینب (سلام الله علیها) دفاع کرد؛ تا مبادا دست تکفیری‌ها به آن برسد... ◽️آخرین کلامش به مادر و دوستانش با این جمله که؛ دنیا هیچ ارزشی ندارد و بهترین مقام شهادست و آدم باید جایی برود که بدردش بخورد...  ◽️برای ثبت نام راهی دفاتر اعزام می‌شود اما چون چشم سمت چپ مصطفی مشکل داشت مسئولین به بهانه اینکه با یک چشم نمی‌تواند اعزام شود، با رفتن وی مخالفت کردند که با جوابی از مصطفی با این مضمون که ؛ 《یک چشمم نمی‌بیند اما چشم دیگرم که می‌بیند؟! و می‌خواهم آن را هم فدای حضرت زینب کنم! حالا که بی بی مرا طلبیده است شما مانع می‌شوید؟! من بر می‌گردم اما آن دنیا باید جواب حضرت زینب را بدهید!》 ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #مدافع_حرم #دفاع_مقدس #شهیدان_محمود_مراد_اسکندری ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #دو_شهید_با_یک_نام 🔴 مزار جالب دو شهید که یکی شهید مدافع حرم است و دیگری شهید دفاع مقدس ◽️ماجرای این دو شهید از این قرار است که سال ۵۹ محمود مراداسکندری در جنگ تحمیلی ایران و عراق شهید میشود و ۸ سال بعد برادر زاده‌اش که همنام عموی شهیدش است بدنیا می‌آید و سال ۹۴ در سوریه شهید مدافع حرم می‌شود. #یادشان_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
✨﷽✨ #داستان_مذهبی #رمان_عاشقانه_دو_مدافع ════════ ✾💙✾💙✾ #قسمت_پنجاه‌وهشتم ماماݧ و بابا یک گوشہ
✨﷽✨ ════════ ✾💙✾💙✾ حالا دیگہ داد میزدم و اشک میریختم😭😭 علے؟؟؟؟ پاشو قرارموݧ ایـݧ نبود بے معرفت؟؟؟ تو بہ مـݧ قول دادے. محکم چند بار زدم تو صورتم نه دارم خواب میبینم، هنوز از خواب بیدار نشدم...😳😭 سرم و گذاشتم رو پاهاش: بے معرفت یادتہ قبل از اینکہ برے سرمو گذاشتم رو پاهات؟؟ یادتہ قول دادے برگردے؟؟ یادتہ گفتے تنهام... تنهام نمیرارے ؟؟ من بدوݧ تو چیکار کنم؟؟؟چطورے طاقت بیارم؟؟علے مگہ قول نداده بودے بعد عروسے بریم پابوس آقا؟؟ علے پاشو😭😭 مـݧ طاقت ندارم پاشو مـݧ نمیتونم بدوݧ تو کے بدنت و اینطورے زخمے کرده الهے مـݧ فدات بشم چرا سرت شکستہ⁉️ پهلوت چرا خونیہ؟؟؟ دستاتو کے ازم گرفت؟؟ علے پاشو فقط یہ بار نگاهم کـݧ بہ قولت عمل کردے برام گل یاس آوردے.😭 علے رفتے ؟؟رفتے پیش خانوم زینب⁉️نگفت چرا عروستو نیاوردے؟؟؟؟ عزیزم بہ آرزوت رسیدے رفتے پیش مصطفے🕊🌹 منو یادت نره سلام منو بهشوݧ برسوݧ. شفاعت عروستو پیش خدا بکـݧ .🍃 بگو منو هم زود بیاره پیشت بگو کہ چقد همو دوست داریم.😍 بگو ما طاقت دورے از همو نداریم. بگو همسرم خودش با دستهاے خودش راهیم کرد تا از حرم بے بے زینب دفاع کنم بگو خودش ساکم و بست و پشت سرم آب ریخت کہ زود برگردم. بگو کہ زود برگشتے اما اینطورے جوݧ تو بدنت نیست. تو بدݧ مـݧ هم نیست تو جوݧ مـݧ بودے و رفتے😔😭 اردلاݧ با چند نفر دیگہ وارد اتاق شدݧ کہ علے و ببرݧ. میبینے علے اومدݧ ببرنت. الانم میخواݧ ازم بگیرنت نمیزارݧ پیشت باشم. علے وقت خداحافظیہ😭😭 با زور منو از رو تابوت جدا کردݧ با چشمام رفتـݧ علے از اتاق دنبال میکردم. صداے نفس هامو کہ بہ سختے میکشیدم میشنیدم . از جام بلند شدم و دوییدم سمت تابوت⚰ کہ همراهشوݧ برم. دومیـݧ قدمو کہ برداشتم افتادم و از حال رفتم دیگہ چیزے نفهمیدم... "قرارمان به برگشتنت بود... به دوباره دیدنت... اما تو اکنون اینجا ارام گرفته ای...🌹🍃 بی آنکه بدانی من هنوز چشم به راهم برای آمدنت..." یک سال از رفتـݧ علے مـݧ میگذره حالا تموم زندگے مـݧ شده .دوتا انگشتر💍💍 یہ قرآن کوچیک ، سربند و بازو بند خونے همسرم .😔 هموݧ چیزے کہ ازش میترسیدم. ولے مـݧ باهاشوݧ زندگے میکنم و سہ روز در هفتہ میرم پیش همسرم و کلے باهاش حرف میزنم.🌹🍃 حضورش و همیشہ احساس میکنم.... خودش بهم داد خودشم ازم گرفت... من عاشق لبخندهایت بودم😊😍 وحالا با خنده‌های زخمی‌ات دل میبری از من عاشق ترینم! من کجاوحضرت زینب کجا ⁉️ حق داشتی اینقدر راحت بگذری ازمن..😔😭😭 📝 ⇩↯⇩ ✍ خانم علی‌آبـــــادی ════════ ✾💙✾💙✾ 👇👇 🆔 @Zahrahp http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
°•|🌿🌹 #مدافع_حرم #شهید_علی_آقا_عبداللهی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #برگی_از_خاطرات ◽️هنگامی که می‌خواست اثاث‌ کشی کند، تمام کار را از طبقه چهارم با راپل انجام داد که تا حالا فکر نمی‌کنم نه در ایران نه در دنیا کسی انجام داده باشد. ◽️هرچه اصرار کردیم بگذار کامیون و کارگر بگیریم می‌گفت نه. بحث پولش نبود. همیشه دنبال تجربه بود. خودش و خانمش اثاث کشی کردند. انتقال اثاث‌ها به جز کمد و یخچال و لباسشویی را با راپل انجام داد. حتی میز نهارخوری و شیشه میز را که ای کاش فیلم گرفته بودیم! همه همسایه‌ها نگاه می‌کردند و متعجب بودند که چه می‌کند.. راوی 👈 پدر شهید °•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ #ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #سردار #مجاهد_خستگی‌ناپذیر #مهندس #شهید_حسین_ناجیان 🔺مسئول ستاد پشتیبانی مناطق جنگی جنوب  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #زندگینامه ◽️اعجوبه جبهه‌ها، مهندس شهید حسین ناجیان یكی از چهره‌های درخشان جهادسازندگی و از بنیان گذاران این نهاد شریف می‌باشد. ◽️ستاد پشتیبانی در آغاز از چند تعمیرگاه خودروهای خراب شده جنگی تشكیل می‌شد. حسین با ارتباطی كه با كارخانجات داشت در بردن كارگران در تخصص‌های مختلف به جبهه نقش زیادی داشت. ◽️حسین در سمت مدیریت تعمیرگاههای جهاد، با برخوردهای مناسب خود كارگران مكانیك و راننده‌های ماشین‌های سنگین را كه كمتر در محیط‌های جمعی كار كرده‌اند بدور شمع وجود خویش گرد آورد. ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. 👈میخوانیـــــم #دعــاےفرج را به نیابت از ⇩⇩ 🔻خلبان🔻 🔺جاویدالاثر🔺 #شهید_همایون_شوقی🌷 《سالروز شهادت》 #الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَــرَج🍃✨ #شبتـــــان_حسینی #عاقبتتان_شهدایی ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽ #حدیث_روز ⇧⇧ #پنج‌شنبـــــہ ☀️ ۱۱ مهــــــر ۱۳۹۸ 🌙 ۴ صفـــــر ۱۴۴۱ 🌲 3 اکتبـــــر 2019 ذڪــــــر روز ⇩⇩ 《 #لااِله‌َاِلا‌اللّه‌ُالْمَلِكُ‌الْحَـــقّ‌الْمُبیـــنْ 》 ✨روز زیارتی ⇩⇩ ▫️امام حســن عسڪری (ع) #اَلسَّلامُ‌عَلَیْکَ‌یااَباعَبْدِاللَّه‌ِالْحُسَیْنْ #السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌‌المهــدی #الّلهُــمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــ‌الْفَـــــــرَج ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #سلام_بر_شهدا از کودڪی ... به گردن ما شال ماتم است نابرده رنج، گنج به ما داده‌ای حسین #ســــــلامــ #صبحتون_حسینـی #رزقتـــــون_کربلایــــی #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯