شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_نــود_و_دوم۹۲ 👈این داستان⇦《 نت برداری 》 ــــــــــــــــ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_نــود_و_ســوم۹۳
👈این داستان⇦《 مرزهای خیال 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎سرم رو آوردم بالا دیدم دایی محسن بالای سرم ایستاده ...
- چی مینویسی📝 که اینقدر غرق شدی؟ ...
بقیه حرفهای امروزه ... تا فراموش نکردم دارم هر چی رو یادم مونده مینویسم ...
نشست کنارم و دفترم📒 رو برداشت ... سریع تر از چیزی که فکر میکردم یه دور سریع از روش خوند ... و چهرهاش رفت توی هم ...
🔹مهران از من میشنوی پای صحبت این آدم و اون آدم نشین ... به این چیزها هم توجه نکن ...
خیلی جا خوردم ...
چرا❓ ... حرفهاش که خیلی ارزشمند بود ...
✨🍃دوستی با خدا معنا نداره ... وارد این وادی که بشی سر از ناکجا آباد در میاری ... دوستی یه رابطه دو طرفه است ... همون قدر که دوستت از تو انتظار داره ... تو هم ازش انتظار داری ... نمیشه گفت بده بستونه ... اما صد در صد دو طرفه است ... سادهترینش حرف زدنه ... 🗣
🔹الان من دارم با تو حرف میزنم ... تو هم با من حرف میزنی و صدام رو میشنوی ... سوال داشته باشی میپرسی ... من رو میبینی و جواب میشنوی ... تو الان سنت کمه ... بزرگتر که بشی و بیفتی توی فراز و نشیب زندگی ... از این رابطه ضربه میخوری ...😐
🍃رابطه خدا با انسان ...با رابطه انسانها با هم فرق می کنه ... رابطه بنده و معبوده ... کلا جنسش فرق داره ... دو روز دیگه ... توی اولین مشکلات زندگیت ... با خدا مثل رفیق حرف میزنی ... اما چون انسانی و صدای خدا رو نمیشنوی ... و نمیبینیش ... شک میکنی که اصلا وجود داره یا نه❓ ... اصلا تو رو میبینه یا نه ... این شک ادامه پیدا کنه سقوط میکنی ... به هر میزان که اعتماد و باورت جلوتر رفته باشه ... به همون میزان سقوطت سخت تره ...
حرف هاش تموم شد ... همین طور که کنارم نشسته بود ... غرق فکر شدم ...🤔🤔🤔
🔸ولی من همین الان یه دنیا مشکل دارم ... با خدا رفاقتی زندگی کردم ... و خدا هم هیچ وقت تنهام نگذاشته ... و کمکم کرده ...😊
زل زد توی صورتم ...😳
خدا رو دیدی؟ یا صداش رو شنیدی؟ ... از کجا میدونی خدا کمکت کرده؟ ... از کجا میدونی توهم یا قدرت خیال نیست؟ ... شاید به صرف قدرت تلقین ... چنین حس و فکری برات ایجاد شده ... مرز بین خیال و واقعیت خیلی باریکه ...😳➖
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
✨﷽✨
#نيايش_شهيــــد
🍃بار خدايا! تو خود میدانى در اين مهاجرت جز فنا در تو هدفى ندارم و در اين راه همچون زينب(س) استقامت میكنم تا شايد لطف بيكران تو شامل حال اين بنده گنهكار گردد تا لياقت مهمانى در درگاه خود را نصيبم گردانى.
#شهیـــد_نبیالله_پــــاکسرشت 🌺
《ســــالــــروزشهــــادتــــ》🕊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🌸﷽🌸
#چوپــــان_گلــــهها
💟 مادر بزرگی داشتیم که از جبهه و جنگ چیزی نمیدانست. هر وقت که جواد را میدید، از او میپرسید:
🔶«ننه جان، توی جبهه چی کار میکنی؟»
🔸جواد که هیچ وقت از خودش تعریف نمیکرد و از مسؤولیّتش حرفی نمیزد، میخندید و میگفت:
🔻«آنجا چند تا گلهی گوسفند هست، من چوپان این گلههایم. گوسفندها را به چرا میبرم و پروار میکنم. وقتی چاق شدند، سرشان را میبرم و برای رزمندهها میبرم تا بخورند و بتوانند با بیگانهها بجنگند»
🔷 سردار جبهه و جنگ 🔷
#شهیــد_محمدجواد_اخونـــدی 🌺
《ســــالــــروزشهــــادتــــ》🕊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز #زندگے_نامه شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَ
﷽
#رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز
#زندگے_نامه
شهید سیدعلی حسینی
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ ••
🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
#قسمت_دهم
《 دستپخت معرکه 》
🖇چند لحظه مکث کرد ... زل زد توی چشمهام ... واسه این ناراحتی، می خوای گریه کنی❓...
دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم و زدم زیر گریه ... آره ... افتضاح شده ...😱😭
با صدای بلند زد زیر خنده 😆... با صورت خیس، مات و مبهوت خندههاش شده بودم ... رفت وسایل سفره رو برداشت و سفره رو انداخت ...
غذا کشید و مشغول خوردن شد🍜 ... یه طوری غذا میخورد که اگر یکی میدید فکر میکرد غذای بهشتیه ... یه کم چپ چپ ... زیرچشمی بهش نگاه کردم ... 😒
- می تونی بخوریش❓ ... خیلی شوره ... چطوری داری قورتش میدی❓ ...
از هیجان پرسیدن من، دوباره خندهاش گرفت ...😁
- خیلی عادی ... همین طور که میبینی ... تازه خیلی هم عالی شده ... دستت درد نکنه ...😳
- مسخره ام می کنی❓...
- نه به خدا ...
چشمهام رو ریز😑 کردم و به چپ چپ نگاه کردن ادامه دادم ... جدی جدی داشت میخورد ... کم کم شجاعتم رو جمع کردم و یه کم برای خودم کشیدم ... گفتم شاید برنجم خیلی بینمک شده، با هم بخوریم خوب میشه ... قاشق اول رو که توی دهنم گذاشتم ... غذا از دهنم پاشید بیرون ...😳
🔹سریع خودم رو کنترل کردم ... و دوباره همون ژست معرکهام رو گرفتم ... نه تنها برنجش بینمک نبود که ... اصلا درست دم نکشیده بود ... مغزش خام بود ... دوباره چشمهام رو ریز کردم و زل زدم بهش 😐... حتی سرش رو بالا نیاورد ...
🔻- مادر جان گفته بود بلد نیستی حتی املت درست کنی ... سرش رو آورد بالا ... با محبت بهم نگاه میکرد ... برای بار اول، کارت عالی بود ... 👌
اول از دست مادرم ناراحت شدم که اینطوری لوم داده بود ... اما بعد خیلی خجالت کشیدم😓 ... شاید بشه گفت ... برای اولین بار، اون دختر جسور و سرسخت، داشت معنای خجالت کشیدن رو درک می کرد ...✨
✍ ادامه دارد ...
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈•
#ارسال_انٺقاداٺ_و_پیشنهاداٺ_به
#آیدی_خادم_کانال🔰
👉 @MODAFEH14
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🔅✨ ﷽ ✨🔅
#کلام_نور
🌺 وإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا
🍃 و اگر شما خدا و پیامبرش و سرای آخرت را میخواهید، خداوند برای نیکوکاران شما پاداش عظیمی آماده ساخته است.
#سوره_احزاب_آیه_۲۹
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
✨﷽✨
#ڪݪام_نـــــاب
✍ فکر نکنید افرادی مثل خوارج دوران حکومت امام علی (ع) الان در اطراف ما وجود ندارند؟!!
وجود دارند..
🔸خوارج آمدند و ابتدا به علی گفتند که یاعلی ما با تو هستیم، بعد همینها از پشت به علی ضربه زدند.
⚫️➼┅═✨═┅┅───┄
🔴 ننگ تاریخ بر پیشانی ما خواهد ماند، اگر ذره ای از راه شهیدان عقبنشینی کنیم، مانند خوارج نهروان خواهیم بود اگر به اسلام و امام و شهیدان پشت کنیم.
#سردار_دلهـــــا
#حاج_محمدابراهیم_همـــــت 🌺
《ســــالــــروزشهــــادتــــ》🕊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1