eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ #شهیـــــدانہ #شهادت آغاز خوشبختی است خوشبختـــــی‌ای که پایان ندارد... #شهید که بشوی، خوشبخت ابدی می‌شوی خدایا ما را با #شهـــــادت خوشبخت کن🍃✨ #اَللّهُمَّ‌ارْزُقْنا‌تَوْفِیقَ‌الشَّهادَةِ‌فِی‌سَبِیلِکَ #شهادت_نصیبتان ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #بر_بال_اندیشه‌ها ❤️ حرم عشق كربلا ست و چگونه در بند خاك بماند آنكه پرواز آموخته‌است و راه كربلا می‌شناسد و چگونه از جان نگذرد آنكس كه می‌داند جان بهای دیدار است؟! ▫️ مدافـعان حــریم ولایت ▫️ #شهیــد_وحیـــــد_حسین‌زاده🌷 #شهیــد_ابوالفضـــل_غلامپور🌷 《ســــالروزشهــــادتــــ》🕊 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🔷🌾 #فرازےوصیتنــــامــہ↯↯ 《♡خدایا امیدوارم توانسته باشم با خون خود جزو خون‌هایی که چون سیل درخت اسلام را آبیاری می‌کنند، باشم.♡》 ـ~°•~°•~°•~°•~°•~°•~°•~°• فرمانده والامقام #شهیدنظامعــــلےفتحــــے🌹🍃 《سالروز شهادتــــــ♡》 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوبیست‌ونه 👈این داستان⇦《 به من بگو 》 ــــــــــــــــــ
🔻 👈این داستان⇦《 سید 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎رفقاش که داشتن می‌رفتن ... کامران با ترس اومد سمتم... و در حالی که خنده‌های الکی می‌کرد و مثلا خیلی رو خودش مسلط بود ... سر حرف رو باز کرد ... 🔹راستی آقا مهران ... حرف‌هایی که اون روز می‌زدم ... همه‌اش چرت بود ... همین جوری دور هم یه چیزی می‌گفتیم ...😔 🔸چند لحظه مکث کردم ... شما هم عین داداش خودم ... حرفت پیش ما امانته ... چه چرت ... چه راست ...😊 🍃یکم هاج و واج به من و سعید نگاه کرد ... خداحافظی کرد و رفت ... سعید رفت تو ... من چند دقیقه روی پله‌های سرد راه پله نشستم ... شاید وجود آتش گرفته‌ام🔥 کمی آرام تر بشه ... 🌚تمام شب خوابم نبرد ... از فشار افکار روز ... به بی‌خوابی‌های مکرر شبانه هم گرفتار شده بودم ... از این پهلو به اون پهلو ... 💠بیشترین زجر و دردی که اون ایام توی وجودم بود ... فقط یه سوال بود ... سوالی که به مرور، هر چه بیشتر تمام ذهنم رو خودش مشغول می کرد ... 🍃✨خدایا ... دارم درست میرم یا غلط؟ ... من به رضای تو راضیم ... تو هم از عمل من راضی هستی؟ ... 🍀بعد از نماز صبح ... برگشتم توی رختخواب ... با یه دنیا شرمندگی از نمازی که با خستگی و خواب آلودگی خونده بودم ... تا اینکه ... بالاخره خوابم برد ... 🍃✨سید عظیم الشأن و بزرگواری ... مهمان منزل ما بودند ... تکیه داده به پشتی ... رو به روشون رحل قرآن ... رفتم و با ادب ... دو زانو روی زمین، مقابل ایشون نشستم ... 🌸قرآن رو باز کردند و استخاره با قرآن رو بهم یاد دادند ... سرم رو پایین انداختم ... من علم قرآن ندارم ... و هیچی نمی‌دونم ... ✨🍃علم و هدایت از جانب خداست ... جمله تمام نشده از خواب پریدم ... همین طور نشسته ... صحنه‌های خواب جلوی چشمم حرکت می‌کرد ... دل توی دلم نبود ...❤️ 🏢دانشگاه، کلاس داشتم اما ذهن آشفته‌ام بهم اجازه رفتن نمی‌داد ... رفتم حرم ... مستقیم دفتر سوالات شرعی ... حاج آقا ... چطور با قرآن استخاره می‌کنن؟ ... می‌خواستم تمام آدابش رو بدونم ... 🌺باورم نمی‌شد ... داشت ... کلمه به کلمه ... سخنان سید رو تکرار می‌کرد ... ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #شهیـــــدانہ صدای آمدن عشق در هفت آسمان پیچیده است خوش آمدی ای روی ماه احمد ما را از عشق خود سیراب کن! 💖سلام بر علی‌اکبرهای امام زمان(عج) که نسل جوان ما را رو سفید کردند💖 🌸 میلاد سرور جوانان عالم حضرت علی‌اکبر(ع) و روز جوان بر علی‌اکبرهای امام حسین (ع) مبارک🌸 #بیاد_شهید_فاطمیه #محمدحسین_حدادیان🌷 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #ڪــلام‌_شهیـــــد 🍀 به فرزندم می‌گفتم، «در رشته پزشکی قبول شدی. حیف است. بمان و به مردم به نحو دیگری خدمت کن!»، اما پاسخ می‌داد، «حضور در جبهه نیز خدمت به مردم است. مامان! حیف آن است که جانت را برای دفاع از وطن ندهی و سرانجامت در رخت خواب باشد، راستش من به دنیا علاقه‌ای ندارم» 《اگر خدا بخواهد به شهادت، آرزوی همیشگی خود می‌رسم》 راوی 👈 مادر شهید #شهیــد_مهـــــدی_قلیچ‌خانی🌷 《ســــالروزشهــــادتــــ》🕊 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شـھیـــــــدانــــــہ
✨﷽✨ #آشنـــــایے_با_ابراهیـــــم 🔴《 روزهای آخر 》 🍃آخر آذرماه بود، با ابراهیم برگشتیم تهران، در عین
✨﷽✨ 🔴《 تفحص 》 🍃اواخر دهه هفتاد، بار دیگر جستجو در منطقه فکه آغاز شد، باز هم پیکرهای شهدا از کانال‌ها پیدا شد، اما تقریبا اکثر آنها گمنام بودند. 🍃در جریان همین جستجوها بود که علی محمودوند و مدتی بعد مجید پازوکی به خیل شهدا پیوستند. 🍃پیکرهای شهدای گمنام به ستاد تفحص رفت‌، قرار شد در ایام فاطمیه و پس از یک تشییع طولانی در سراسر کشور، هر پنج شهید را در یک منطقه از خاک ایران به خاک بسپارند. 🍃شبی که قرار بود پیکر شهدای گمنام در تهران تشییع شود ابراهیم را در خواب دیدم، با موتور جلوی درب خانه ایستاد. با شور و حال خاصی گفت: ما هم برگشتیم! و شروع کرد به دست تکان دادن. 🍃بار دیگر در خواب مراسم تشییع شهدا را دیدم، تابوت یکی از شهدا از روی کامیون تکانی خورد و ابراهیم از آن بیرون آمد، با همان چهره جذاب و همیشگی به ما لبخند می‌زد! 🍃فردای آن روز مردم قدرشناس، با شور و حال خاصی به استقبال شهدا رفتند، تشییع با شکوهی برگزار شد، بعد هم شهدا را برای تدفین به شهرهای مختلف فرستادند. 🍃من فکر می‌کنم ابراهیم با خیل شهدای گمنام، در روز شهادت حضرت صدیقه طاهره (س) بازگشت تا غبار غفلت را از چهره‌های ما پاک کند. 🍃برای همین بر مزار هر شهید گمنام که می‌روم به یاد ابراهیم و ابراهیم‌های این ملت فاتحه‌ای می‌خوانم. راوی 👈 خواهر شهید ابراهیم هادی ══💖══════ ✾ ✾ ✾ ⭕️ هر روز یک روایت از خاطرات ناب ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1‌‌
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز #زندگے_نامه شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَ
شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 《 سرزمین غریب 》 🖇نماینده دانشگاه برای استقبالم به فرودگاه اومد … وقتی چشمش بهم افتاد، تحیر و تعجب… نگاهش رو پر کرد … چند لحظه موند … نمی‌دونست چطور باید باهام برخورد کنه… 😳 🔹سوار ماشین که شدیم … این تحیر رو به زبان آورد … 🔻شما اولین دانشجوی جهان سومی بودید که دانشگاه برای به دست آوردن شما اینقدر زحمت کشید … 🔸زیرچشمی نیم نگاهی بهم انداخت … 😒 و اولین دانشجویی که از طرف دانشگاه ما … با چنین حجابی وارد خاک انگلستان شده …👌 💢 نمی‌دونستم باید این حرف رو پای افتخار و تمجید بگذارم …یا از شنیدن کلمه اولین دانشجوی مسلمان محجبه، شرمنده باشم که بقیه اینطوری نیومدن … 💠ولی یه چیزی رو می‌دونستم … به شدت از شنیدن کلمه جهان سوم عصبانی بودم… هزار تا جواب مودبانه در جواب این اهانتش توی نظرم می‌چرخید … اما سکوت کردم … باید پیش از هر حرفی همه چیز رو میسنجیدم … و من هیچی در مورد اون شخص نمی‌دونستم … 🍀من رو به خونه‌ای که گرفته بودن برد … یه خونه دوبلکس …بزرگ و دلباز … با یه باغچه کوچیک جلوی در و حیاط پشتی… ترکیبی از سبک مدرن و معماری خانه‌های سنتی انگلیسی … تمام وسایلش شیک و مرتب … 😍🌸 🔰فضای دانشگاه و تمام شرایط هم عالی بود … همه چیز رو طوری مرتب کرده بودن که هرگز … حتی فکر برگشتن به ذهنم خطور نکنه … اما به شدت اشتباه می‌کردن … 💔هنوز نیومده دلم برای ایران تنگ شده بود … برای مادرم …خواهر و برادرهام … من تا همون جا رو هم فقط به حرمت حرف پدرم اومده بودم … قبل از رفتن … توی فرودگاه از مادرم قول گرفتم هر خبری از بابا شد بلافاصله بهم خبر بده… خودم اینجا بودم … دلم جا مونده بود … با یه علامت سوال بزرگ …❓ ⚠️بابا … چرا من رو فرستادی اینجا؟ …⁉️ ✍ ادامه دارد ... •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• 🔰 👉 @MODAFEH14 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #ڪــلام‌_ناب 🍀《خداوند، دوستدار جوانی است که جوانی‌اش را به اطاعت خداوند می‌گذراند.》 #پیامبــــر_اڪرم_ص میلادِجَوانِ دشت ڪربلا❤ حضرت علے اڪبر(ع) و روز جوان مبااارڪ 😍 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
4_5978682518566601549.mp3
5.65M
🎧🎧🎧 👆 ✅ باعث بازدارنده گناه است 🔹داستان ملانصرالدین در قبرستان... 🔹 حجت الاسلام 🔹 .. ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1