May 11
🔅✨ ﷽ ✨🔅
#کلام_نور
🌺 إنَّ الْمُصَّدِّقِینَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ
🍃 بی تردید مردان و زنانی که انفاق کردند، و برای [جلب خشنودی] خداوند [به نیازمندان] وامی نیکو دادند، [پاداش وامشان] به سود آنان دوچندان میشود، و آنان را پاداشِ با ارزشی است.
#سوره_حدید_آیه_۱۸
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🌸🍁🌾
#خصــوصیــات_شــھیــــد⇩
🔸«محمد قنبریان از جمله مردان آسمانی متعهد این مرز و بوم بود که درسفارش و وصیت به اطرافیان و ٢ فرزند خود در نگاهداری از ارزش های اسلامی و انقلابی، همیشه بر #نماز_اول_وقت اصرار داشت و بر حرمت خون شهدا و پاسداشت از زحمات آنها تاکید می کرد .خصیصه بارز او دستگیری از نیازمندان بود و این امر را به فرزندان خود سفارش می نمود. همچنین از دیگر ویژگی های مهم میتوان به خواندن نماز صبح در مسجد محل اشاره کرد.♡»↻
♢راوی همسر شهید♢
🔻مــــدافــــع حــــــرم
#شهیــــدمحمــــدقنبــریــان🌹🍃
《ســــالــــروز شــهــادتــــ♡》
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
✨﷽✨ 🔴 #معجزه_شهید_همت از زبان یک استاد دانشگاه 🍃شهیدان از مـی توحیـــــد مستند ✨شهید
🍃🌷🍃
#برگے_از_خاطراٺ
💢 یه شب خواب بودم که تو خواب دیدم دارن در میزنن. در رو که باز کردم دیدم #شهید_همت با یه موتور تریل جلو در خونه وایساده و میگه سوار شو بریم.
🔹ازش پرسیدم، کجا؟ گفت یه نفر به کمک ما احتیاج داره؛ سوار شدم و رفتیم.
🔸سرعتش زیاد نبود طوری که بتونم آدرس خیابونها رو خوب ببینم، وقتی رسیدیم از خواب پریدم.
💠 از چند نفر پرسیم که تعبیر این خواب چیه گفتن خوب معلومه باید بری به اون آدرس ببینی کی به کمکت احتیاج داره.
✉️ هر جوری بود خودم و به اون آدرس رسوندم، در زدم. در رو که باز کردن دیدم یه پسر جوون اومد جلوی در؛ نه من اونو میشناختم نه اون من و.
🍃گفت بفرمایید چیکار دارید، ازش پرسیم که با #شهید_همت کاری داشته؟ یهو زد زیر گریه!!
🔻گفت چند وقته میخوام خودکشی کنم. دیروز داشتم تو خیابون راه میرفتم و به این فکر میکردم که چه جوری خودم رو خلاص کنم که یه دفعه چشمم افتاد به یه تابلو که روش نوشته شده بود اتوبان شهید همت.
🌷 گفتم میگن شماها زندهاید اگه درسته یه نفر رو بفرستید سراغم که من از خودکشی منصرف بشم و الان شما اومدید اینجا و میگید که از طرف شهید همت اومدید...😔 😭
▫️همـــــت دلـــــها▫️
#شهید_حاجابراهیم_همـــــت🌷
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
✨﷽✨
فرازے از #وصیتـــــنامہ
💠 امروز همه ما موظف هستیم که هرچه در توان داریم از جان و مال و فرزندان خویش در جهت تحقق بخشیدن به آرمانهای جمهوری اسلامی بگذریم و در سرکوبی مخالفین این انقلاب چه کسانی که با زبان خود و با نق و نق زدنها مردم را به انقلاب بدبین میکنند و چه کسانی که علناً بر علیه نظام جمهوری اسلامی اسلحه برگرفته و در ستیزند باید کوشش کنیم.
▫️فرمانده والامقام▫️
#شهیــد_محمدحسن_ابوالبشری🌷
《ســــالروزشهــــادتــــ》🕊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوبیستوشش 👈این داستان⇦《 پیشنهاد عالی 》 ـــــــــــــــ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_صدوبیستوهفت
👈این داستان⇦《 کجایی سعید؟ 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎چهرهاش هنوز گرفته بود ...
ولی بازم خوشم نمیاد بری خونههای مردم ...
🔹منظور ناگفتهاش واضح بود ... چند ثانیه با لبخند بهش نگاه کردم ...😊
فدای دل ناراضیت ... قرار شد شاگردهای دختر بیان مؤسسه ... به خودشونم گفتم ترجیحا فقط پسرها ... برای شروع دستمون یه کم بستهتره ... اما از ما حرکت ... از خدا برکت ... توکل بر خدا ...🍃✨
🔸دلش یکم آرام شد ... و رفت بیرون ... هر چند روز تمام وقت گذاشتم تا رضایتش رو کسب کردم ... کدورت پدر و مادر صالح ... برکت رو از زندگی آدم میبره ...😔
💠اما غیر از اینها ... فکر سعید نمیگذاشت تمرکز کنم ... مادر اکثرا نبود ... و سعید توی سنی که باید حواست بیشتر از قبل بهش باشه ... و گاهی تا ۹ و ۱۰ شب ... یا حتی دیرتر ... برنمیگشت خونه ... علیالخصوص اوقاتی که مامان نبود ...
🔻داشتم کتابهای شیمی رو ورق میزدم اما تمام حواسم پیش سعید بود ... باید باهاش چه کار میکردم؟ ... اونم با رابطهای که به لطف پدرم ... واقعا افتضاح بود ...⁉️
▫️ساعت از هشت و نیم گذشته بود که کلید انداخت و اومد تو ... با دوستهاش بیرون چیزی خورده بود ... سر صحبت رو باهاش باز کردم ...
🔹بابا میری با رفقات خوش گذرونی ... ما رو هم ببر ... دور هم باشیم ...
خون خونم رو میخورد ... یواشکی مراقبش بودم و رفقاش رو دیده بودم ... اصلا آدمهای جالب و قابل اعتمادی نبودن ... اما هر واکنش تندی باعث میشد بیشتر از من دور بشه و بره سمت اونها ... اونم توی این اوضاع و تشنج خانوادگی ...🤔
🔸رفته بودیم خونه یکی از بچهها ... بچهها لپ تاپ آورده بودن ... شبکه کردیم نشستیم پای بازی ...💻
🔻ااا ... پس تو چی کار کردی؟ ... تو که لپ تاپ نداری ...
هیچی من با کامپیوتر رفیقم بازی کردم ... اون لپ تاپ باباش رو برداشت ...
🍃همین طور آروم و رفاقتی ... خیلی از اتفاقات اون شب رو تعریف کرد ... حتی چیزهایی که از شنیدن شون اعصابم بهم میریخت ...
🚬سیگار از دستم در رفت افتاد روی فرششون ... نسوخت ولی جاش موند ... بد، گندش در اومد ...
جدی؟ ... جاش رو چی کار کردید❓ ...
💢اصلا به روی خودم نمیآوردم که چی داره میگه ... اما اون شب اصلا برای من شب آرامی نبود ... مدام از این پهلو به اون پهلو میشدم ... تمام مدت، حرفهای سعید توی سرم میپیچید ... و هنوز میترسیدم چیزهایی باشه که من ازش بیخبر باشم ... علیالخصوص که سعید اصلا با من راحت نبود ...😔
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
✨﷽✨
#شهیـــــدانہ
《راه شهیــــــدان
راه #حسیــــن استــــــــ♡》
🍀 راهی که ادامه دارد...
#اَللّهُمَّارْزُقْناتَوْفِیقَالشَّهادَةِفِیسَبِیلِکَ
#به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1