【 ݥڪٺݕۮࢪسشۿۮݳ🇵🇸 】
[کاناݪ از خط عشق تا شھدا] داستان زندگی #شهید_محسن_حججی قسمت نهم #شغل دولتی و رسمی را دوست نداشت.
[کاناݪ از خط عشق تا شھدا]
داستان زندگی #شهید_محسن_حججی
قسمت دهم
چند باری من را با خودش برد #اصفهان سر مزار #شهیدکاظمی.
آن هم با ماشین یا اتوبوس یا مثل این ها.
#موتور هوندایش را آتیش می کرد و از #نجف_آباد می کوبید می رفت تا اصفهان.
یک ساعت یک ساعت و خورده ای توی راه بودیم به #گلزار که میرسیدیم دو سه متر قبل از مزار حاج احمد می ایستاد.
دستش را به سینه می گذاشت، سرش را خم می کرد و به حاج احمد #سلام می داد.
بعد آرام آرام می رفت جلو.می نشست کنار قبر.
اول یک دل سیر #گریه میکرد. بعد می رفت توی عالم خودش انگار دیگر هیچ چیز و هیچ کس را دور و برش نمی دید. عشق میکرد با حاج احمد. کسی اگر نمی دانست فکر میکرد محسن آمده سر قبر بابایش.
اصلا نمی فهمیدمش.
با خودم می گفتم یعنی چه جور میشود آدم با کسی که توی قبره بیشتر #رفیق باشد تا آنهایی که زنده اند و هر روز می بیندشان؟
وقتی هم می خواستیم برگردیم دوباره دستش را به سینه می گذاشت و همانطور عقب میآمد انگار که بخواهد از حرم امامزادهای بیرون بیاید.
نمی فهمیدمش واقعا نمی فهمیدمش.
_______
مسئول #هیئت بزرگی توی اصفهان بودم یک بار آمد پیشم و گفت: "ببخشید من دوست دارم #خادم این هیئت بشم. ممکنه؟"
سخت گیری خاصی داشتم روی انتخاب خادمین هیئت هر کسی را قبول نمیکردم. اما محسن را که دیدم بلافاصله قبول کردم.
و #معنویت از توی صورتش میبارید نیاز به سوال و تحقیق و اینجور چیزها نبود.
رو کرد به من و گفت: "ببخشید فقط دو تا تقاضا." گفتم: "بفرمایید."
گفت: "لطفاً توی هیئت کارهای #سنگین و #سخت رو به من بدید. بعد هم اینکه من رو بزارید برای کارهای #پشت_صحنه. نمیخوام توی دید باشم." #اخلاص توی تمام کلمات پیدا بود. قبول کردم.
ماه #محرم که می شد هر شب با ماشینش از نجف آباد می کوبید و میآمد اصفهان هیئت. ساعتها خدمت میکرد و #عرق می ریخت غذا درست می کرد. چای درست میکرد. نظافت میکرد. کفش را جفت می کرد.
یک تنه اندازه ۱۰ نفر کار میکرد تا آخر شب ساعت ۱۱ دوازده می نشست توی ماشینش و خسته و کوفته راه می افتاد سمت نجف آباد.
تا ۴۰ شب کارش همین بود بعضی وقت ها بهش می گفتم: "آقا محسن همه کارهای سنگین رو که تو انجام میدی خیلی داری اذیت میشی."
نگاهم میکرد لبخند می زد و می گفت: "حاجی اینا کار نیست که ما برای امام حسین علیه السلام انجام میدیم برای امام حسین علیه السلام فقط باید #سر داد!!!
هدایت شده از حُسِینجـٰآنَم"؏"
👇👇👇
❁ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيم ❁
🗓امروز 12 اردیبهشت 1402
▪️#78_روز تا #محرم💔
در گوشه ی قلب من فقط غم مانده
یک کوه پر از غصّه و ماتم مانده
شاید که اجل باز مدارا بکند
هفتاد و هشت روز دگر تا به محّرم مانده
"🌿🖇"𝐉𝐎𝐈𝐍↴
@hosaunginm313
❁❁
🗓امروز 18 اردیبهشت 1402
▪️#72_روز تا #محرم💔
🕯هفتاد و دو شب مانده کمر خم بشود
🍂هفتاد و دو عاشق ز زمین کم بشود
🕯هفتاد و دو میدان بلا در راه است
🍂هفتاد و دو شب مانده محرم بشود
#جانم_بفدایٺ_مولا❤️
#اللهم_الرزقنا_ڪربلا🌹🍃
هدایت شده از پینترست به ایتا پیوست .
رفقا هرکسی میخواد در یکی یا چند تا از چله های ذکر شده شرکت کنه ؛
عضو گروه زیر بشه و اسم اون چله رو اعلام کنه .
انشاالله با یاری خدا به مدت ۴۰ روز بتونیم خودمون رو پاکیزه کنیم ، تا پاکِ پاک وارد #محرم حسینی بشیم .
اگر هم دیر وارد چله شدید هیچ مشکلی نداره مهم نیتِتون هستش .
https://eitaa.com/joinchat/864813487C49f583a5f3
با فوروارد این پیام میتونید خیلی کمک بزرگی به خودتون و دیگران بکنید .
#نشر_حداکثری_فوری #امام_زمان #سبحان_الله
هدایت شده از مـ؏ـﺮاجیها³¹³ 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎵 بزار #محرم برسه
واست قیامت میکنم ...♥️
🎵من شب سوم جونمو
نظر رقیهات می کنم ...♥️
🎤 کربلایی #امین_قدیم
◼️ 39 روز تا #محرم ◼️
💯 #خادم_الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میزنه قلبم داره میاد دوباره باز بوی محرم 🖤
#محرم
📻🌿 @Iran_gavi 🌿📻
هدایت شده از حریمعشق|𝐇𝐚𝐫𝐞𝐦 𝐞𝐬𝐡𝐠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بہگمـٰانمکهدگرپیرغلامےرؤیـٰاست !
نذرکردیمکهمُحـرمزغمتجـٰانبدهیم
#محرم
#امام_حسینعلیهالسلام